پایگاه خبری "برای مردم" نظر فعالان سیاسی را درباره کابینه پیشنهادی یازدهم جویا شده است که بخش اول آن در ادامه منتشر می گردد. نگاهی به سوابق افراد نشان میدهد که تمامی افکار و سلایق سیاسی در این مجموعه حضور دارند و امیدواریم برآیند آن برای مردم، روشنگر و مفید باشد.
علی تاجرنیا (فعال سیاسی اصلاح طلب):
اول از همه باید بگویم که این کابینه، کابینه آقای روحانی است، ایشان یک چهره اصولگرای معتدل است و طبیعتا نباید از آن انتظار یک کابینه اصلاحطلب را داشت. اما با شناختی که از چهره های معرفی شده داریم، من معدل کابینه را بالا میبینم و فکر میکنم کابینه موفقی باشد؛ آن هم در زمان فعلی که یک فضای دو قطبی برجامعه حاکم شده است.
درباره حضور اصلاح طلبان در کابینه هم باید گفت که چهره های مطرح اصلاحات مانند آقای خاتمی، عارف و... رویکرد سهم خواهانهای به کابینه نداشتهاند، هرچند من سهم خواهی را فی النفسه در فضای سیاسی و به ویژه هنگام ائتلاف چیز بدی نمی دانم. اما این رویکرد چندان در اصلاحطلبان نبوده است، پس نباید نارضایتی از چینش کابینه هم داشته باشند. البته یک بخشی از اصلاح طلبان که از آقای روحانی حمایت نکردهاند امروز صحبتهای دیگری دارند.
اما بدنه اصلی اصلاحات به همان دلیلی که از روحانی دربرابر اصولگرایان حمایت کرد، امروز هم از کابینه ایشان حمایت میکند و امیدوار است که این دولت موفق شود.
مهم نیست که چهره های اصلاحطلب در کابینه حضور داشته باشند، یا نه! مهم آن است که برنامه هایی که آقای روحانی در کمپین انتخاباتی مطرح می کرد و با خواسته های اصلاحطلبان تطابق دارد اجرایی شود.
نوع رویکرد اصلاح طلبان نسبت به آقای روحانی از آن جهت است که امروز شرایط کشور به گونه ای شده که ما نمی توانیم تمام جریان اصولگرایی را در یک سبد قرار دهیم و یک واکنش برابر نسبت به همه آنها نشان دهیم.
درباره دولت آقای روحانی برنامه اصلاح طلبان حمایت از ایشان است تا بتواند برنامهها را اجرا کند. مهم نیست که ایشان اصولگرا هستند یا اصلاحطلب و یا چهره های کابینه اش چه طیفی را دارند، بلکه آنچه مهم است این است که اهداف و برنامه هایی چون حقوق شهروندی، آزادی انجمن های صنفی، آزادی های مدنی و.. که خواست اصلاح طلبان است اجرایی شود. اگر وزارت کشور ایشان بتواند این کارها را بکند ما خوشحال میشویم و حمایت می کنیم. اصولگرایی و اصلاح طلبی در افراد خلاصه نمیشود! در روش هایی است که به کار می گیرند. اگر این مسایل توسط دولت ایشان پیگیری شود طبیعتا ماهم استقبال می کنیم.
محمد حسن قدیری ابیانه (دیپلمات باسابقه و فعال سیاسی اصولگرا):
در باره کابینه پیشنهادی یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن اینکه متاسفانه برخی از وزرای پیشنهادی علیرغم سابقه و تجربه ای که دارند نه تنها در فتنه سکوت کردهاند بلکه برخی از آنها همراه فتنه نیز بودهاند و این خلاف مشی اعتدالی است که آقای روحانی شعار آن را میدهند. فرا جناحی بودن نباید شامل افرادی باشد که به نظام خیانت کرده اند و به مردم ضرر زده یا در برابر آن ساکت مانده باشند. طبیعتا مجلس شورای اسلامی که وظیفه صیانت از جمهوریت و اسلامیت نظام را دارد، نباید به این نوع افراد اعتماد کرده و اجازه ورود چنین افرادی را بدهد. چرا که سکان دارای کشور باید در دست کسانی باشند که در مواقع بحران و خطر پایبند نظام بوده و نظام را در عبور از مشکلات یاری دهند. جرم چنین افرادی که در چنین سطحی هستند، بسیار بالاتر از افراد عادی و جوانی است که احیانا فریب خورده و به میدان آمده.
اما تیم سیاست خارجه ایشان با حضور آقای ظریف که یک دیپلمات برجسته و کارکشته است، قدرت گرفته؛ به شرط آنکه از فتنه گران در وزارت خارجه استفاده نکند و اجازه ورود آنها را ندهد.
قاسم روانبخش (روزنامه نگار و از اعضای جبهه پایداری):
من فکر میکنم ترکیب کابینه همآنگونه که در سوابقشان نمود دارد، بیشتر افراد از فیلتر مجمع تشخیص عبور کرده و همگی به نوعی مورد تایید آنجا هستند. از نظر جناح بندی سیاسی، برخی از دولت کارگزاران و بعضی از دولت اصلاحات آمدند آن دو نفری هم که به اصطلاح از اصولگرایان انتخاب شده اند کسانی هستند که موضعی دربرابر آقای هاشمی نداشته و به آقای لاریجانی نزدیک باشند. بنابرین چیزی از دولت وحدت ملی که آقای هاشمی شعارش را می داد و آقای روحانی آن را در قالب فراجناحی مطرح کرد به چشم نمی خورد. به طور مثال از اصولگرایان مستقل یا حتی از دولت احمدی نژاد و طیف فکری او یک نفر هم در این کابینه حضور ندارد. همآنطور از دیگر جریانات منتقد تفکر کارگزارانی در این مجموعه کسی نیست. بنابراین اسمش دولت فراجناحی است اما وقتی نگاه میکنید یک کابینه تماما جناحی را میبینید. کارگزارانی ها و اصلاح طلبان نزدیک به آقای هاشمی، وزارت خانه های مهم را در دست گرفته اند. گویی مملکت قحط الرجال است. این ها اگر می خواستند، میتوانستند از نیروهای جوان که می توانند سکان وزارت خانه ها را در دست بگیرند و کار اجرایی را با توان پیش ببرند استفاده کنند.
اما آقای روحانی یک اصلاح طلب تندرو و افراطی نیست یعنی اصلاح طلبانی از جنس دوم خردادیها و مشارکتی ها و... حتی ایشان به خاطر شعار اعتدالی که داده است نمیتواند از اصلاحطلبان افراطی و فتنه گران حمایت مستقیم و آشکار بکند. هرچند ممکن است در درون به آنها علاقه داشته باشد که به مرور زمان آشکار خواهد شد و البته کمی هم شده است. شما به سخنان روز فطر رئیس جمهور جدید نگاه کنید! کمی ایشان تمایلات قلبی و رویکرد پنهان خود را بروز داده و خواستار بخشش فتنه گران شد. به همین خاطر معتقدم که شناخت رویکرد اصلاح طلبانه ایشان کمی نیاز به گذر زمان دارد.
آقای زیبا کلام هم این موضوع را مطرح کرد که ما این بار باید میلیمتری حرکت کنیم تا مسائل خیلی شفاف نشود زیرا اگر این بار کارهایی که در هشت سال اصلاحات کردیم را تکرار کنیم خیلی زود از پا در خواهیم آمد.
بنابراین به هیچ عنوان آقای روحانی را نمی توان دارای حرکت اصولگرایانه دانست هرچند ایشان در ظاهر صریحا خود را اصلاحطلب نشان نمیدهد زیرا اگر مردم بدانند حقیقت این دولت همان اصلاحطلبی است، خیلی سریع جواب های منفی مردمی شروع میشود؛ بنابراین آنها سعی دارند تا باشیوه های مختلف تبلیغاتی این حقیقت را پنهان کنند.
سید محمدجهرمی (وزیر کار دولت نهم):
تیم اقتصادی آقای روحانی در کابینه متشکل از افراد توانمندیست که به رفع مشکلات همت کرده اند و ایشان نیروهای خوبی را استفاده نموده است؛ اما اینکه بتوانند مشکلات اقتصادی را حل نمایند یا نه، بر میگردد به مسایلی چون ساختار اقتصادی، گرفتاری ها و مشکلات و چالش های اقتصادی که رفع آنها نیاز به زمان دارد و دولت انشالله تلاش خود را خواهد کرد تا بخشی از مشکلات را رفع کند.