به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598، یکی از مباحثی که توسط وزیر پیشنهادی کشاورزی در پاسخ به مخالفین خود در جریان بررسی صلاحیت کابینه یازدهم در مجلس شورای اسلامی مطرح گردید طرح شروع خودکفایی گندم در دوران وزران آقای حجتی بود که به منظور روشن شدن این موضوع با بارخوانی قسمتی از متن مصاحبه روزنامه ایران در مورخه 4شهریور 1386با آقای اسکندری؛ وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم که در آن به بررسی سنگ اندازی های آقای حجتی وزیر دولت اصلاحات در بحث خودکفایی گندم می پردازد و از مخالفت آنها با جهاد و روحیه جهادی مدنظر مقام معظم رهبری سخن می گوید می پردازیم.
در این مصاحبه می خوانید: محمدرضا اسكندری وزیر جهاد كشاورزی می گوید پنجه در پنجه مافیاهای متعدد انداختن كار هركس نیست. بویژه آنكه دولت ناچار باشد از حوزه شما با انواع یارانه ها حمایت كند كه حتماً تخصیص یارانه ها اگر دست ها پاك نباشند، فسادآور خواهد بود.
اسكندری حین مصاحبه بارها از نامهربانی ها هنگام تصدی طرح خودكفایی گندم گفت. گفت كه اگر حمایت مستقیم رهبر انقلاب نبود كار در موعد مقرر به سرانجام نمی رسید.
گفت وگوی خبرنگاران ما با وزیر جهاد كشاورزی در پی می آید كه باهم می خوانیم:
آقای اسكندری اگر از امروز قرار شود شما دیگر وزیر نباشید حاضر هستید كشاورز شوید؟ كشاورز شدن یك سری امكانات مانند زمین كشاورزی می خواهد كه من ندارم.
اگر زمین در اختیار شما قرار داده شود چی؟ البته، اگر زمین داشته باشم كشاورزی می كنم چرا كه نه، چون همزمان با دوران بازنشستگی ام هم می شود.
شما چه محصولی خواهید كاشت؟ من اعتقاد به كشاورزی تلفیقی دارم، بنابراین من كشت های مختلفی انجام خواهم داد و در كنارش دامداری هم می كنم.
گندم هم می كارید؟ بله، چون رشته تخصصی من زراعت است.
شما چگونه وارد دولت شدید؟ من تا موقعی كه بحث انتخاب وزیر جهادكشاورزی در دولت نهم مطرح شد اصلاً فكر وزیر شدن به ذهنم خطور نكرده بود منظورم این است كه از قبل روی آن برنامه ریزی نشده بود. البته در آن دوره انتخاب وزیر جهادكشاورزی برای بچه های جهاد از حساسیت خاصی برخوردار بود.
چه حساسیتی؟ خب ما عده ای از بچه های جهاد بودیم كه از اول كارمان را از زمان دانشجویی با جهاد آغاز كرده بودیم و كماكان دنباله روی دیدگاه های حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب درباره جهاد بودیم كه باید با روحیه جهادی كار كرد. همان گونه كه می دانید سمبل جهاد هم از ابتدا كشاورزی بود ولی متأسفانه عده ای دنبال این بودند كه دیدگاه های امام (ره) و رهبر معظم انقلاب در بخش كشاورزی شكل نگیرد. بعد از این كه وزارتخانه های جهاد سازندگی و كشاورزی ادغام شد نگرانی ها به هر جهت بیشتر شد به خصوص این كه در دوره انتقال خیلی از نیروهای جهاد هم حذف شده بودند به همین دلیل حساس بودیم كه وزیر جهادكشاورزی از بچه های جهاد باشد.
حتماً بچه های كشاورزی هم دنبال این بودند كه وزیر جهادكشاورزی از كشاورزی باشد!؟ نمی دانم نیرو های كشاورزی دنبال چنین قضیه ای بودند یا نه ولی ما حساسیت داشتیم كه كسی وزیر جهادكشاورزی شود كه روحیه جهادی داشته باشد و در عین حال چون بحث اصولگرایی هم مطرح بود انتخاب ها محدود می شد.
این افرادی كه شما از آنها یاد می كنید گزینه خاصی را در نظر گرفته بودند؟ گزینه ما آقای دانش جعفری بود كه وزیر جهادكشاورزی شود.
چرا؟ چون آقای دانش جعفری از نیرو های سابق جهاد بود. سابقه اش از روز اول در جهاد شكل گرفته بود، حتی وقتی هم كه به مجلس رفت با بچه های جهاد ارتباط داشت. به سراغ خودش هم رفته بودیم كه اگر به شما چنین پیشنهادی شد حتماً بپذیرید. در جریان همین بحث ها بودیم كه از دفتر آقای دكتراحمدی نژاد تماس گرفته شد و گفتند آقای دكتر با شما كار دارند.
همان زمان كه شما مجری طرح گندم بودید؟ بله، همان زمان بود.
فكر می كردید چنین پیشنهادی به شما شود؟ خیر اصلاً در فاز وزیر شدن نبودم و با این تصور كه ایشان راجع به چیز دیگری می خواهد سؤال كنند رفتم خدمت ایشان، در آن جلسه یك سری مسائل كلی بخش كشاورزی مطرح شد.
از سمت قبلی كنار رفته بودید؟ خیر، هنوز سازمان عشایر بودم. بالاخره من متوسل شدم به استخاره. دیدم استخاره خیلی خوب آمد و من شرایط خود را اعلام كردم. شروط من این بود كه اولاً كسی در كار من دخالت نكند. دوماً اعتبار گندم كلاً در اختیار خودم باشد.
سوماً وزیر شخصاً حكم مرا بزند. سه ماه دیگر هم به این شكل سپری شد و من بالاخره كار را قبول كردم و عهد كردم كه ثابت كنم می توانیم به خودكفایی گندم برسیم. از آن به بعد من در وزارتخانه تحریم شدم تا ۶ ماه نه اتاق داشتم نه ماشین. پس از ۶ ماه وقت گرفتم رفتم پیش آقای حجتی گفتم قرار بود همه امكانات به من داده شود. ایشان گفتند بروید پیش معاون نیروی انسانی وقت. من هم سعی كردم به ملاقات معاون نیروی انسانی بروم، ولی ایشان به من وقت نمی داد.
دفتر ایشان می گفت خبرتان می كنیم، وقتی پس از ۲۰ روز دیدم وقت نمی دهند گفتم تا وقتی من مجری طرح گندم هستم و ایشان معاون نیروی انسانی، پایم را در طبقه چهارم نمی گذارم و به ایشان پیغام دادم اگر می توانید مرا بیرون كنید.
چرا تیم طرح گندم را از بچه های جهاد انتخاب نكردید؟ چون می خواستم ثابت كنم اگر بخواهیم كار كنیم می توانیم، حتی به آنها گفته بودند اسكندری رفتنی است با او كار نكنید. در سفر همدان گفتم اگر خدا بخواهد امسال دیگر واردات گندم قطع می شود. رهبر معظم انقلاب نیز در همدان همان بحث را فرمودند.
رابطه شما با دفتر رهبر معظم انقلاب بدون اطلاع وزیر اشكالی برای شما ایجاد نكرد؟ خب، وقتی روند افزایش تولید گندم شروع شد كسی نمی توانست با من برخورد كند. فشارها روی من بیشتر به این شكل بود كه خودم كار را رها كنم. فشار به این صورت بود كه مثلاً برای كسانی كه از بیرون با ما كار می كردند مانند آقای دكتر خلیلیان و دكتر جهانسوز جایی نبود.
باید می رفتند نمازخانه یا كتابخانه. این شد كه تصمیم گرفتم با توجه به آشنایی رؤسای استان ها كار را به آنجا منتقل كنم. این فشار بعد از سخنرانی رهبر معظم انقلاب در همدان كه فرمودند باید مجری طرح گندم را مورد تشویق قرار داد بیشتر شد. این فشار به حدی بود كه من در جشن خودكفایی گندم به عنوان اعتراض نمی خواستم شركت كنم. و همان زمان بود كه به بچه های طرح گندم گفتم تا انتخابات ریاست جمهوری ۵ ماه وقت داریم.
هم اكنون كه نباید كار را رها كنیم پس تا انتخابات ریاست جمهوری می مانیم، اگر این جریان دوباره رأی آورد كه آن روز می رویم و اگر جریان اصولگرا حاكم شد قطعاً من هستم و هر كس بخواهد وزیر جهادكشاورزی بشود من معاون زراعت خواهم شد و در این صورت شما هم خواهید بود.
آقای اسكندری می گویند شما ركورددار سفرهای استانی بدون احتساب سفرهای هیأت دولت هستید. درست است؟ البته من هفته ای ۲ سفر استانی می روم ولی آقای سعیدی كیا بیشترین سفر استانی را دارند.
بدون شك سفرهای استانی آن هم برای وزیر جهادكشاورزی كه با ساده ترین و باصفاترین مردم جامعه یعنی كشاورزان سر و كار دارد پر از خاطره است برایمان قدری از خاطراتتان در سفرهای استانی بگویید.
همان گونه است كه شما می گویید. من شخصاً ترجیح می دهم در این سفرها سرزده به استان ها بروم، البته ناگفته نماند كه استانداران از بازدیدهای سرزده خیلی استقبال نمی كنند.
یادم می آید نامه ای از یك زنبوردار كه در زمان وزیران قبلی به دفتر وزیر رسیده بود را یافتم كه حاوی مشكلات و درخواست های وی از مسئولان وقت بود. برای رسیدگی به استان محل فعالیت این زنبوردار رفتم. وقتی با او ملاقات كردم هر چه از او می پرسیدم جوابی نمی داد و پسرش به جای او صحبت می كرد. تعجب كردم كه ایشان در نامه به خوبی مشكلات را بازگو كرده ولی حرف نمی زند. گفتم شاید بنده خدا كر و لال باشد، پس از چند هفته كه از این دیدار گذشت مجدداً نامه ای از ایشان دریافت كردم كه نوشته بود به قدری از دیدار شما شوكه شده بودم كه نمی توانستم حرف بزنم.
آقای مهندس خودكفایی گندم را تا چه حد مدیون قیمت تضمینی گندم و چقدر مدیون افزایش سطح زیركشت می دانید؟ ببینید قیمت تضمینی برای گندم همیشه بوده.
ولی در دوران خودكفایی حمایت ها خیلی بیشتر شد و حتی این انتقاد مطرح شد كه به دلیل حمایت های یك جانبه از گندم سطح زیركشت دیگر محصولات كاهش یافته است!
خیر اصلاً به این صورت نبود باید صادقانه بگویم اگر الان من معاون زراعت بودم در خیلی از محصولات زودتر از این كه الان وزیر شدم خودكفا می شدیم.
مگر معاون زراعت پیگیری نمی كند؟ چرا ولی انجام بعضی از كارها یك ویژگی هایی می خواهد و آدم ها هم باهم مختلفند. خود من یك آدم اجرایی هستم البته الان هم به عنوان وزیر پیگیری می كنم ولی به هر حال كار اجرایی را كس دیگری پیگیری می كند. به همین لحاظ است كه می گویم اگر در حال حاضر معاون زراعت بودم در محصولاتی مانند جو و ذرت خیلی سریع تر خودكفا می شدیم.