به گزارش 598، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
روایت اندیشکده آمریکایی از توقع 78 درصد رأیدهندگان به روحانی
بنیاد
آمریکای نوین به استناد نظرسنجی همکارانش در ایران اعلام کرد برخلاف برخی
تبلیغات مردم ایران قاطعانه از برنامه هستهای کشورشان حمایت میکنند و
نباید انتخاب روحانی را ناقض این خواسته تصور کرد.
بنیاد آمریکای
نوین در گزارشی به موضوع برگزاری نشست این بنیاد با کمک مرکز مطالعات
بینالمللی و امنیتی برای افکارسنجی عمومی ایرانیان در مریلند آمریکا
پرداخت.
در این گزارش به قلم «جاشوا هابر» آمده است: تحلیلگران آمریکایی
با فرض اینکه نظام سیاسی ایران بسته بوده و با غرب نیز ارتباط بسیار ضعیفی
دارد، معتقدند که تفسیر افکار عمومی 80 میلیون شهروند ایرانی نه تنها کار
چندان آسانی نیست بلکه گول زننده نیز هست. با این وجود یک پژوهشگر
افکارسنجی به نام «ابراهیم محسنی» که سالها در کشورش به امر تجزیه و تحلیل
و اصلاح سیستمهای افکارسنجی در ایران پرداخته است، این بار به اقدامی دست
زد تا رفتار اجتماعی مردم ایران بیشتر قابل درک و ارزیابی باشد.
وی
به تازگی پس از برگزاری انتخابات 24 خرداد 1392 به مجموعهای از
نظرسنجیهای پیچیده عمومی در سطح کشورش مبادرت ورزید تا بتواند فرضیاتی را
از احساسات و رفتارهای اجتماعی ایرانیان به دست دهد.
این گزارش
میافزاید: کارگروه ویژه خاورمیانه بنیاد آمریکای نوین با هدف بررسی
دادههای نظرسنجی مورد اشاره سعی کرد 31 ژوئیه (نهم مردادماه) نشستی را با
کمک مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی در مریلند آمریکا و با حضور محسنی،
«شبلی تلهامی»، «استیون کول» و «تریتا پارسی» برای تجزیه و تحلیل این
دادهها برگزار کند.
به اعتقاد هابر، پیروزی حسن روحانی در همان دور
نخست انتخابات ریاست جمهوری ایران موجب شد غرب بر انتظاراتش از وی نیز
بیفزاید چرا که او را یک روحانی میانهرو و عملگرا یافت.
گزارشگر بنیاد
آمریکای نوین تصریح میکند: مردم ایران روحانی را نه به سبب مخالفت با
جمهوری اسلامی، بلکه به دلیل تواناییاش برای کار در درون همین نظام انتخاب
کردند؛ به گونهای که 81 درصد کل مردم و 78 درصد طرفداران روحانی از رئیس
جمهور جدید ایران میخواهند تا با قبول سیاستهای کلی نظام با این سیاستها
هماهنگ باشد.
تریتا پارسی به استناد نظرسنجیهای انجام شده
میگوید: مردم ایران خواهان ارتقای وضعیت کشور و توسعه روابط با غرب هستند
اما نه به قیمت برنامه هستهای کشورشان. در واقع اکثر ایرانیان از ادامه و
تکمیل برنامههای هستهای حمایت میکنند لذا با هر معاملهای که منجر به
تعلیق و یا تعطیلی برنامه هستهای کشورشان به ویژه برنامه غنیسازی شود،
مخالفند.
با پنبه سر ببرید تا حزباللهیها حساس نشوند!
صادق
زیباکلام در مصاحبه با یکی از رسانههای جریان فتنه اپوزیسیون جمهوری
اسلامی را از تکرار خبطهای دهه 60 برحذر داشت و از آنها خواست بدون ایجاد
حساسیت و تحریک طرفداران نظام، خواستههای خود را پیش ببرند.
وی در
مصاحبه با سایت کلمه که از پاریس به روزرسانی میشود و درباره ناکامی
مخالفان گفته است: یکی از دلایل ناکامی این است که وقتی به فضای باز رسیدیم
نخبگان و روشنفکرامون به کمتر از «شتر» رضایت ندادهاند. مثلا دوران
انقلاب کنار دانشگاه تهران چادر زده بودند و برای حزب کومله و دموکرات
کردستان، لباس و پتو و غذا جمع میکردند، در حالی که این احزاب در حال جنگ
با سپاه و ارتش بودند. یعنی اینقدر آزادی وجود داشت. این مشخص بود که دوام
نمیآورد. بعد از دوم خرداد فضا باز شد. ما صادق زیباکلامها چه کار کردیم؟
گفتیم درباره ولایت فقیه بحث کنیم؛ جنگ بعد از سوم خرداد و فتح خرمشهر
درست نبوده؛ قصاص اینگونه است؛ نعوذبالله خدا و پیغمبر آنگونه است؛
ببینید اگر این دفعه هم دچار همین خطا شویم و بگوییم «شتر»، نه روحانی و نه
پدرجد روحانی کاری نمیتوانند بکنند. ما باید یاد بگیریم که دموکراسی
میلیمتر به میلیمتر جلو میرود و یک شبه نمیتوانیم ره صد ساله را برویم.
وی
ضمن بیان اینکه نباید طرف مقابل را بترسانیم، گفته است: حتی در دولت اول
احمدینژاد هم فضا اینگونه [امنیتی] نبود. این وضعیت از سال 88 به وجود
آمد. حتی در سالهای 60-61 من احساس امنیت بیشتری میکردم.
زیباکلام این را هم گفته که «با فردی که نامش به عنوان وزیر اطلاعات پیشنهاد شده، این وضعیت ادامه پیدا نخواهد کرد».
او
در پاسخ این سوال که «بحث زندانیان سیاسی را چه کنیم» میگوید: بهتر است
از آقای روحانی بخواهیم فعلا مشکل بیکاری را حل کند؛ با فساد مبارزه کند.
در مورد حصر موسوی و کروبی هم همین مسئله حاکم است.
زیباکلام در
جواب این پرسش که یک سری فعالانی که در این مدت از کشور خارج شدهاند، به
نظر شما برگردند یا نه؟ میگوید: الان نه، الان اگر بیایند باز جناح راست
برای این که نشان دهد هنوز حاکم است ممکن است با آنها برخورد شدید کند.
بنابراین شاید شش ماه یک سال دیگر بهتر باشد و با یک سری تمهیدات قبلی
برگردند.
وی در ادامه این مصاحبه تأکید میکند: من از ابتدایی که
قطار انتخابات راه افتاد میگفتم دنبال یک کاندیدای خیلی اصلاحطلب نباشیم.
من اتفاقا میگفتم برویم دنبال ناطق نوری و او را بیاوریم. چون معتقد بودم
آن میلیمتریهایی که دنبالش بودم را ناطق نوری هم میتواند بیاورد. به
خاطر همین حرفی که شما در سوالتان هست من اگر روحانی نبود حتما به ولایتی
رای میدادم.
خبرنگار کلمه میپرسد: خب الان از سقف کوتاهتر ولایتی
به سقف بلندتر روحانی رسیدهایم. با این حساب باز هم شما میگویید که کسی
دنبال رفع حصر و حبسها نباشد؟ بالاخره به اندازه پولی که دادیم باید آش
بخوریم یا به همان اندازه ولایتی کفایت کنیم؟ زیباکلام در پاسخ میگوید:
نه، من این را نمیگویم. ببینید، من نوهای دارم به اسم حسینعلی. یکی از
سوالاتی که حسینعلی از من میپرسد اینه که چرا من هر وقت سمت پرندهها
میروم فرار میکنند، اما تو که میروی این کار را نمیکنند؟ به نوهام
میگویم به خاطر اینکه تو «نمیروی» به سمت پرندهها، تو «میدوی» به سمت
پرندهها. تو میترسانی پرندهها را و من نمیترسانم.
حمله بیبیسی به کیهان و دفاع از صلاحیت چند وزیر!
شبکه دولتی انگلیس از برخی اعضای کابینه پیشنهادی حمایت کرد و آن را واقعگرایانه توصیف نمود.
وبسایت
بیبیسی در تحلیلی با ادعای اینکه «جناح تندرو به فرماندهی کیهان تلاش
دارند نزدیکان اصلاحطلبان را از دولت کنار بگذارند»، به حضور رحمانی فضلی و
پورمحمدی که با مخالفت طیفی از مخالفان جمهوری اسلامی مواجه شده اشاره
میکند و مینویسد:«روحانی گفته بود که در میان اعضای دولت از
اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان وجود خواهند داشت. به همین دلیل
است که میتوان دید که در کنار محمود حجتی که روابط نزدیکی با آیتالله
منتظری داشت آقای پورمحمدی حضور دارد که سوابق پرحاشیهای در کارنامه خود
دارد. یکی از اتهامات آقای پورمحمدی دست داشتن در اعدامهای سال 67 است.»
شبکه
رسانهای دولت انگلیس میافزاید: پیشنهاد بیژن زنگنه برای وزارت نفت با
مخالفت شدید کیهانیان روبروست اما او در دوره هشت ساله وزارت در دولت
اصلاحات مدیر موفقی بود.
بیبیسی در ادامه تحلیل خود به وزارت خارجه میپردازد و مینویسد: حضور ظریف بهترین گزینه در وزارت خارجه است.
در
ادامه این تحلیل از «نظارت عالیه هاشمیرفسنجانی، خاتمی و ناطقنوری بر
دولت جدید» خبر داده و آنها را «بالغهای سیاسی» توصیف کرده است. بیبیسی
با بیان اینکه بالغین سیاسی یاد گرفتهاند کنار هم بنشینند، میافزاید:
«همین که افرادی چون علی مطهری به دفاع تمام قد از آقای روحانی به میدان
آمده است، دلیل واضح دیگری است. اگر از درون زندانهای ایران، بخشی از
زندانیان سیاسی به حضور روحانی رای دادهاند و با ترکیب کابینه، تا به
اینجا، مخالفتی ابراز نمیکنند، بر همین نکته تاکید دارد. بنابراین محتمل
است تعدادی از این وزرا دور از ایدهآلهای مورد نظر آقای روحانی باشد. اما
او مجبور است که به واقعیتهای موجود هم توجه کند. همان طور که ممکن است
تعدادی از رایدهندگان به روحانی در هنگام انتخاب او بخشی از ایدهآلهای
خود را در برابر واقعیت موجود قربانی کرده باشند.»
بیبیسی در
ادامه مینویسد: از سوی دیگر فقط به خاطر امنیتی بودن افراد نمیتوان آنها
را محکوم کرد. بحث مهم چگونگی عملکرد این افراد در مواجهه با مشکلات کشور
است. اگر بهعنوان مثال نوع برخورد علی ربیعی با قتلهای زنجیرهای را بقیه
اعضای کابینه تعقیب کنند، جایی برای نگرانی باقی نمیماند. حضور این افراد
امنیتی شاید بتواند حاوی نکات مثبتی هم باشد.
ایرانیها در قبال 2 سال توقف غنیسازی چیزی جز وعده دریافت نکردند
سفیر پیشین آلمان در تهران میگوید ایرانیها 10 سال پیش برای 2 سال غنیسازی را متوقف کردند اما جز قول و وعده چیزی دریافت نکردند.
پاول
فون مالتسان در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت: رئیس جمهور ایران در پی
رسیدن به مصالحه با غرب است و دوره او فرصتی برای حل کشمکش میان ایران و
غرب است.
او که از ژوئیه 2002 تا اوت 2006 سفیر آلمان در تهران بود،
ضمن حمله به مواضع احمدینژاد میگوید: روحانی به عنوان رئیس هیئت ایرانی
مذاکره کننده با توقف غنیسازی اورانیوم در اکتبر 2003 موافقت کرد و اجازه
داد که برای مقابله با سوءظنهای موجود در مورد اهداف برنامه اتمی ایران،
بازرسان بدون اعلام قبلی از تأسیسات اتمی ایران دیدن کنند.
دویچه
وله که مصاحبه مالتسان را منتشر کرده ضمن اشاره به این تحلیل روزنامه کیهان
خطاب به روحانی که «در معادلات بینالمللی، سهم هرکس را به اندازه اقتدارش
میدهند و نه چانهزنی»، از قول مالتسان مینویسد: «در آن موقع (10 سال
پیش) دادن امتیاز دشوار بود. ایرانیها برای دو سال غنیسازی اورانیوم را
متوقف کردند و واقعاً هم به جز قول و قرار چیز زیادی دریافت نکردند.»