وی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفته است: چند بار گفتهام که بحث ما این نیست که تخلف و یا تقلب شده است. به نظر من واقعهای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلا اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول بدهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیبزمینی و یارانه و پول یا مفت بدهید و رأی بخرید، تدلیس سیستماتیک است. درست است؟ آقای احمدینژاد وعده نداد، در این راه پول خرج کرده و گونی گونی سیبزمینی و غیره به مردم داده است، درست است؟ بنده میخواهم بگویم چهار سال دور اول ریاست جمهوری به علاوه دوره شهرداری، آقای احمدینژاد چقدر از بیتالمال برای رأی آوردن «تدلیس» کرده است؟ بر این اساس نه میگویم تقلب شده و نه میگویم تخلف شده است. ترجیح میدهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن «تدلیس سیستماتیک» است.
یادآور میشود طی سالهای اخیر کسانی چون خاتمی، تاجزاده، موسوی خوئینیها، ابطحی و... در محافل خصوصی بارها تصریح بر دروغ بودن ادعای تقلب که بهانه دامن زدن به آشوبطلبی و قانونشکنی و رفتارهای ضد امنیت ملی بود اعتراف کردهاند با این وصف تغییر واژگان و تعبیر عبارات مبهم و گنگ، نمیتواند مسئولیت ارتکاب جرایم و خیانتهای سنگین ضد امنیتی را از دوش فتنهگران بردارد. در واقع مصداق بزرگ تدلیس در سال 88، همین دروغ بزرگ «تقلب» و فریب مردم بود ضمن این که نسبت دادن رأی 25 میلیون نفر (63 درصد از مردم) به سیبزمینی یا «یارانه» و «پول مفت»، خود حرف مفتی است چه آن که اولا توهین به شعور اکثریت همان مردمی است که 4 سال بعد با نسبت 7/50 درصد به کسی رأی دادند که لااقل در ادعا و لفظ مورد حمایت مدعیان اصلاحطلبی بود. ثانیا در سال 88 اساسا موضوع پرداخت یارانهها به شکل امروزی اصلا به تصویب نرسیده و مطرح نبود. ثالثا اصلاحطلبان با وجود اذعان به ضرورت هدفمندسازی یارانهها از اعمال آن با پیشبینی احتمال نارضایتی مردم ابا داشتند و البته به صورت یک سویه در برخی مقاطع صرفا به قطع برخی یارانههای کالایی- مانند هزار برابر شدن قیمت قیر و... اقدام کردند.