آیت الله کعبی:
سال گذشته مرگ جوانی به نام داریوش بر اثر خفگی و خونریزی شدید از ناحیه گیجگاه از طریق اورژانس تهران به پلیس گزارش شد. با تحقیقات پلیس مشخص شد، داریوش پس از درگیری با مردی به نام حمید به قتل
رسیده بود. حمید که به همراه دو دوست دیگرش احد و نسرین در صحنه جنایت حضور داشتند موضوع را به اورژانس اطلاع داده بودند. از مرگ داریوش مطمئن نشده بودند با اورژانس تماس گرفته و این حادثه را اطلاع دادند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که صبح دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری به ریاست قاضی همت یار و با حضور چهار قاضی مستشار به پرونده رسیدگی شد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: بر اساس محتویات پرونده حمید ۲۴ ساله اهل تهران با سواد و مجرد متهم به مباشرت در قتل عمدی داریوش و متهم ردیف دوم احد دارای سابقه کیفری متهم
به معاونت در قتل عمدی از طریق تهیه وسیله برای بستن دست‌های مقتول و نسرین ۴۲ ساله ساکن تهران متهم به معاونت در قتل عمدی از طریق تسهیل در بستن دست‌های مقتول و شرب خمر هستند.
در ادامه اولیای دم این پرونده از قاضی درخواست قصاص کرده واظهار داشتند که تحت هیچ شرایطی از خون پسر جوانشان نخواهند گذشت.
قاضی همت یار با تفهیم اتهام به حمید متهم ردیف اول پرونده از او خواست تا به دفاع از خود بپردازد که متهم به قتل پس از قرار گرفتن در جایگاه با قبول اتهام گفت: روز ۲۵ مهرماه پارسال بود که من و احد درمنزل
نسرین بودیم و مشروب می‌خوردیم. در آنجا متوجه شدم نسرین پیامک‌های تهدید آمیزی از سوی داریوش دریافت می‌کند. داریوش متوجه شده بود که ما با نسرین رفت و آمد داریم و از این موضوع خیلی عصبانی شده بود.
در پیامک‌هایش نسرین را تهدید کرد که به منزل نسرین می‌آید و با ما درگیر می‌شود. نسرین که خیلی ترسیده بود موضوع را با ما درمیان گذاشت و گفت من در این محل آبرو دارم اگر داریوش بیاید بدخلقی می‌کند و
همسایه‌ها خبر دار می‌شوند بهتر است ما به منزل او برویم. من مدارکی دستش دارم که از خانه من سرقت کرده است. مدارک را می‌گیریم و برمی گردیم. خانه داریوش کرج بود. حدود ساعت یک بعد از ظهر راه افتادیم و
به خانه داریوش رفتیم. زنگ خانه را زدیم اما کسی در را باز نکرد. من که مشروب خورده بودم و حالت عادی نداشتم چوبی که روی زمین افتاده بود را برداشتم وبه سمت در پرتاب کردم که چوب به شیشه ماشینی که
همانجا پارک شده بود برخورد کرد که بعد معلوم شد ماشین متعلق به برادر داریوش است. سریع سوار ماشین شدیم و فرار کردیم.
به تهران برگشتیم و به خانه نسرین رفتیم. بعد از ساعتی داریوش در آپارتمان را شکست و وارد شد. با نسرین گلاویز شد و او را کتک زد. من هم برای نجات نسرین و پایان دادن به درگیری پیراهن داریوش را روی
صورتش کشیدم و او را به سوی مبل پرتاب کردم که سرش به لبه میز عسلی خورد و خونریزی کرد. داریوش فریاد می‌کشید و نسرین برای اینکه همسایه‌ها خبر دار نشوند پیشنهاد کرد او را به اتاق خواب ببریم و در را
ببندیم تا صدا بیرون نرود. سرش خونریزی داشت. نسرین گفت متکا را زیر سرش قرار دهم تا خونریزی نکند. داریوش فحاشی می‌کرد من هم صورتش را به سمت متکا برگرداندم و چند ثانیه به سمت متکا فشار دادم. با
یکی از دوستانم تماس گرفتم گفتم چنین اتفاقی افتاده است تو بیا به ما کمک کن ما مست هستیم و حالت عادی نداریم تا اگر پلیس و اورژانس آمد تو حضور داشته باشی بهتر است. به سمت دستشویی رفتم دست‌های
خودم را شستم و برگشتم که دیدم نسرین فریاد می‌کشد که داریوش تمام کرد به اورژانس زنگ بزن. وکیل متهم با بیان کم سن و سال بودن حمید متهم ردیف اول پرونده و نداشتن حالت عادی به علت شرب خمر از دادگاه
صدور رای شایسته را درخواست کرد.
در ادامه دیگر متهمان پرونده نسرین و احد نیز در جایگاه حاضر شدند و به تشریح روز حادثه پرداختند.
پس از آخرین دفاعیات دیگر متهمان پرونده ووکلای مدافعشان. هیات قضایی حاضر در دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
