تسنیم: "ما باید این کار را در پاکستان انجام دهیم"؛" ما در پاکستان کمکاری کردیم"؛ "ما باید در پاکستان حضور داشته باشیم" شنیدن این حرفها از زبان دو غیرایرانی که دیگر مرزی بین خودشان و ایران قائل نیستند و از ضمیر «ما» در هنگام گفتگو در مورد ایران صحبت میکنند خودش مهمترین سند زنده برای جهانی بودن انقلاب ایران است. گزارهای که ظاهرا زیاد باب میل باور بخش عظیمی از مدیریت فرهنگی ایرانی نیست.
راشد عباس نقوی و ناصر شیرازی دو کارشناس و فعال فرهنگی و سیاسی پاکستانی در یک روز گرم تابستانی میهمان خبرگزاری تسنیم بودند و سیزدهمین متن پرونده «ایران، جان پاکستان» با دغدغهها و نگرانیهای آنها در مورد انتقال آرمانهای انقلاب ایران به پاکستان رنگو بویی کاملا ایرانی گرفته است.
هر دوی آنها نگران نفوذ آمریکا و کشورهای غربی در کشوری به نام پاکستان، دوست داشتند برایمان درددل کنند از این:که چگونه یک مدیریت کارنابلد و خموده فرهنگی در همه این سالها در مورد نزدیکترین مردم به ایران سستی و بیملاحظگی به خرج داد و البته چگونه با همه این کارنکردنها و بیدغدغهگیهای ایرانیها و پول خرج:کردنها و کار کردنهای آمریکاییها هنوز 80 درصد پاکستانیها از آمریکا متنفرند. به روایت آمار خود آمریکاییها. عباس و شیرازی ، این وسط یک عامل را هم بیشتر موثر نمیدانستند و یک حرف هم بیشتر نداشتند:" همه ما مدیون امامیم." همه پاکستانیها.
*تسنیم: آقای عباس و آقای شیرازی، شما هر دو در فضای رسانهای و سیاسی و فرهنگی خاص امروز پاکستان هستید. میخواهیم گذشته ناکارآمد و بیکارکرد فعالیت ایران در انتقال آرمانهای انقلابش را از حافظهمان پاک کنیم و فرض بگیریم که مدیریت فرهنگی دغدغه این را پیدا کرده است که واقعا در پاکستان؛ پایههای آرمانی انقلاب را تقویت کند مستحکم کند و گسترشش بدهد. شما به عنوان دو پاکستانی فعال رسانهای فکر میکنید چه اولویتهایی برای ایرانی در پاکستان امروز، سال 92 وجود دارد. البته که دوست دارم همین دید آسیبشناسانه به قبل را هم حفظ کنید همچنان در پاسخ به این سوال.ما باید الآن چه کار کنیم؟
ناصر شیرازی: در حال حاضر مهمترین ابزار روانی در جهان، مخصوصا در پاکستان، رسانه ها هستنددر پاکستان استعمار ارگان های دینی و مردمی جامعه را تخریب کرده است. یعنی کسانی در پاکستان هستند که می گویند مدرسه، مسجد و روحانی را اصلا قبول نداریم، این مسائل باعث شده است که مردم نسبت به احزاب مذهبی و سیاسی، اساتید، روحانیون، مسجد و دانشگاه ها اعتماد نداشته باشند و تنها ابزاری که امروز میتواند در پاکستان موثر واقع شود؛ رسانه است و میتوان قاطعانه گفت که تحولی که توسط رسانهها ایجاد میشود، توسط هیچ شخصیتی در پاکستان قابل دستیابی نیست.
آمارهای خود آمریکاییها نشان میدهد 80درصد مردم پاکستان علیه آمریکا هستند
این یک مساله، در کنار آن واقعیات دیگری هم وجود دارد. شما فقط به این نگاه کنید که USF که NGO ای آمریکایی برای کارهای رفاهی در پاکستان است، تحقیق کرده است که با وجود اینکه آمریکا در پاکستان کارهای متنوعی انجام داده است؛ 80 درصد مردم پاکستان اعم از شیعه و سنی علیه آمریکا هستند.
این نشان میدهد که اگر ایران بتواند بر رسانههای پاکستان سوار شود چه زمینه مناسبی برای کار در آنجا فراهم است.این آمار نشان میدهد که زمینه کاملا مثبتی برای انقلاب اسلامی وجود دارد که بتوان دوباره از طریق رسانه، نهضت انقلاب اسلامی را در پاکستان قوی کرد.
آمریکا شروع به بازی رسانهای «رو» در پاکستان کرده است/ مستقیم وارد صحنه شده اند
اما شرایط رسانهای در پاکستان امروز به شدت پیچیده شده است. قبلا آمریکا NGO ها در پاکستان را پشتیبانی میکرد اما دوست نداشت که اسم آمریکا به دلایلی مشخص باشد، اما امروز آمریکا شیوه تبلیغاتی و رسانهایش را کاملا تغییر داده است و کاملا رو بازی میکند. تبلیغاتی امروز در رسانهها پخش میشود با این محور که عدهای از مردم مستضعف پاکستان با خانواده خود در یک مزرعه راه می روند؛ و نشان داده میشود که آمریکا برایشان برق و امکانات آورده است. پدر خانواده میگوید آمریکا برای ما تکنولوژیای می آورد که رشد کنیم و دختر خانواده می گوید ما دوست داریم که درس بخوانیم و آمریکا می خواهد برایمان مدرسه بسازد و...
آمریکاییها به این نتیجه رسیده اند که مستقیم وارد صحنه شوند و از ابزار رسانه بهره ببرند تا مخاطبین را به سمت خود جلب کنند و نفرت مردم پاکستان نسبت به آمریکا کاهش یابد.
یکی از سر کنسولگریهای آمریکایی با ما نشستی برگزار کرد؛ یکی از دوستانمان در آن نشست به او گفت که شما هر کار رسانهای که انجام دهید تا وقتی که حملات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان ادامه دارد؛ خشم و نفرت مردم نسبت به آمریکا کم نخواهد شد. آمریکایی ها با اینکه از رسانههایی که مورد اعتماد مردم است، برای جلب نظرشان استفاده میکندد اما به دلیل همین مساله هواپیماهای بدون سرنشین نمیتوانند موفق باشند؛ اما ایران چنین مشکلی ندارد و به راحتی میتواند از رسانهها استفاده ولی جمهوری اسلامی ایران هنوز از ابزار رسانه برای تاثیر گذاری روی مردم پاکستان، به خوبی استفاده نکرده است. در حال حاضر تمام شبکه های پاکستان، آمریکایی هستند. با بهانه اینکه یک رسانه و یک بلوک آسیایی تلویزیونی در پاکستان داشته باشیم، می توان وارد صحنه شد و حرفهای انقلاب را به عموم، عرضه کرد.
پاکستان برای تسلیم نشدن نیاز به کمک ایران دارد/ کمکی که باید با رسانهها شکل بگیرد
تنها کشوری که درجهان با آمریکا مقابله می کند، جمهوری اسلامی ایران است و ما حتی بدون اینکه نام ایران را مطرح میکنیم میتوانیم از این جو ضدآمریکایی در پاکستان استفاده کنیم و ورق را به نفع انقلاب برگردانیم. آمریکا وارد پاکستان شده است تا پاکستان که هم مرز با جمهوری اسلامی ایران هست را مخالف ایران کند؛ من فکر میکنم هدف نهایی آمریکا این است که پاکستان در مقابل اسرائیل تسلیم شود. و پاکستان برای تسلیم نشدن نیاز به کمک ایران دارد. کمکی که باید با رسانهها شکل بگیرد.
در مراسم سالگرد انقلاب فقط سرود میخوانند/ چهره ایران را تخریب کردهاند
راشد عباس: ایران از نظر سیاستهای جهانیاش در مردم پاکستان بسیار محبوبیت دارد. دین به عنوان یک راه حل در ایران برای مسائل و مشکلات کشوری بشمار می رود و درپاکستان هم این نیاز حس می شود که وجهه حقیقی اسلام، نشان داده شود. من در پاکستان دیدهام که مثلا در سالگرد انقلاب اسلامی فقط سرودی راجع به انقلاب خوانده می شود، در صورتی که به جای سرود میشود علمیتر و متفکرانهتر در مورد انقلاب اسلامی کار کرد. ایران یک کشور شیعی محسوب می شود و در تهران به عنوان بزرگترین شهر ایران، باید یک مسئول سنی وجود داشته باشد تا با اهل سنت پاکستان رابطه برقرار کند. بنابر این لازم است که چهره ایران به عنوان یک کشور شیعی که توسط دشمنان تخریب شده؛ دوباره بازسازی شود.
NGOهای ایرانی در پاکستان فعال شوند/ ماجرای قم پاکستان
موضوع دیگری که باید به آن دقت شود این است که باید روابط دائمی و مستحکم از لحاظ فرهنگی، تجاری و اقتصادی بین ایران و پاکستان برقرار شود. اکثریت مسلمانان اهل سنت پاکستان بریلوی هستند که از لحاظ مذهب نزدیک به شیعه هستند و ایران با این گروه که نزدیک ترین تفکر به شیعه است، ارتباط ندارد. در پروژه های رفاهی و NGO ها تقریبا از تمامی کشور های اروپایی حضور دارند، اما ایران حضور ندارد. اگر سیل یا مشکل بحرانی لحظهای در پاکستان پیش آمده،همیشه بیشترین کمکها از طرف ایران بوده اما اینکه به طور مستمر و مستقل برنامه ای در NGO ها داشته باشد، نبوده است. آمریکا حتی در شهر های شیعه نشین هم بسیار کار می کند اما ایران از طریق رسانه و NGO ها چقدر توانسته با این شهرهای شیعه نشین در ارتباط باشد؟ شهری در شمال پاکستان و در مرز هند هست که مانند شهر قم در ایران است. ما به آن میگوییم قم پاکستان همه آنجا شیعه هستند و روحانیت در همه جا حضور دارند.اما ایران آنجا هم حضور ندارد.
* تسنیم: تاکنون فعالیت فرهنگی بوده است که از طریق جمهوری اسلامی ایران در پاکستان انجام شود و مفید واقع شده باشد؟ دوست داریم در مورد تجربههای مثبت هم گفتگو کنیم.
ناصر شیرازی: بله. در بین مردم مطرح است که ایران با نرخ پایین برق و گاز را به ما می دهد اما چرا دولت همکاری نمی کند؟ یعنی این لوله کشی گاز، ظاهرا گاز است اما مخاطب پاکستانی را جذب کرده است. مردم دولت زیر سوال می برند که با وجود رضایت ایران برای گرفتن گاز با نرخ پایین، چرا پروژه گاز را قبول نمی کنید؟ و این تبلیغ خوبی برای ایران است.
راشد عباس: اگر ایران موفقیتی در پاکستان دارد، در حوزه های علمیه شیعه است ولی وقتی در صحنه مشاهده می کنیم؛ عملا حضور کشور ترکیه که دیرتر از ایران وارد صحنه شده است، از جمهوری اسلامی ایران بیشتر است. عربستان و آمریکا هم که در واقع یکی هستند با دو چهره متفاوت، تاثیرشان در جامعه کنونی پاکستان بیشتر است. پاکستان به جمهوری اسلامی ایران از بعد مذهبی فقط نگاه می کند که از لحاظ رفاهی و مردمی فایدهای برای مردم ندارد. تبلیغات فعالیت های فرهنگی ایران ایراد دارد.
عربستان یک هواپیما میآورد به اندازه 4 هواپیما تبلیغ میکند/ سیستم رسانهای ایران ساکت است
ایران چهار هواپیما کمک برای پاکستانیها در ایام سیل می فرستد ولی هیچ تبلیغی روی آن صورت نمی گیرد اما عربستان قبل از اینکه یک هواپیما بیاورد، خبر آن پخش شده است. سفیر عربستان مستقیما وارد این موضوعات می شود اما سفیر و کنسولگری ایران اینگونه نیست و ضعیف کار می کند. هلال احمر و سازمان های بسیار دیگری از طرف ایران به پاکستان آمدند اما این موارد اصلا مطرح نشد اما اگر عربستان یک میلیون برای رفاه مردم پاکستان خرج کند، چندین خبرگزاری، کمک رسانی او را اعلام می کنند. ما در ایام سیل پس از اینکه متوجه تبلیغات گسترده سفیر عربستان شدیم، با سفارت ایران تماس گرفتم و در مورد سفیر پرس و جو کردم که گفتند سفیر در مرخصی هستند و هیچ کسی را به عنوان معاون برای وارد شدن به این مسائل مشخص نکرده است.
تسنیم: به جای خوبی رسیدیم.ما همیشه در ایران در مورد چیزی به نام ضعف رسانهای صحبت میکنیم. از همه جای دنیا این حرف را میشنویم که اگر ایران حرفش را بتواند بزند برنده است اما نمیتواند چون درک و سیستم درست رسانهای ندارد. شما هم حتما در پاکستان با مواردی از این قصه پرغصه روبرو شدهاید. سیستم رسانهای جمهوری اسلامی ایران در پاکستان تا کجا موجب ازکارافتادگی سیستم انتقال آرمانهای نظام شده است؟
راشد عباس: من به خاطرم هست که در جریان همین سیل که دوستان گفتند تعدادی خبرگزاری در اختیار کنسولگری ایران قرار دادیم تا کمکهای ایران را کامل پوشش دهند، اما از آنجا به ما گفتند که این کار هزینه بر است و نیازی نداریم. ما به کنسولگری ایران گفتیم که پس هدف شما چیست؟ ما هماهنگ میکنیم، زمانی که هواپیمای کمکی ایرانی میرسد، خبرنگاران حرفه ای، راس ساعت آنجا باشند و خبر را با تفصیل کامل بازتاب دهند و مستند بسازند اما همچنان گفتند که هزینه بر است و در نتیجه کسی آنها را ندید. کاری که شما از لحاظ رسانهای می توانید انجام دهید این است که بیشتر، وجهه اصلی و حقیقی جمهوری اسلامی ایران را در پاکستان مطرح کنید.
خبرنگاران کشورهای اسلامی نیاز به آموزش ایران دارند/ پیشرفتهای ایران را نشان دهید
مثلا شما با ستاد ارتحال حضرت امام صحبت کنید که برای خبرنگارانی که از کل جهان دعوت می شوند؛ برنامههای منظمی تدارک ببیند که یک روز برنامه سالروز ارتحال را گزارش کند و مابقی روزها برای آنها تدارک ببیند که دستاوردهای انقلاب و نظام ایران مثل پیشرفتهای پزشکی و اتمی را نشانشان دهند یا اینکه مثلا چگونگی جنگیدن در حوزه جنگ نرم را به آن خبرنگاران، نشان دهد.مثلا به آنها بگوید که در حال حاضر جهان اسلام در کجای دنیا قرار دارد و شما به عنوان یک خبرنگار در کشور اسلامی می توانید چه نقشی را برای وحدت مردم ایفا کنید. در واقع مواردی را که در پاکستان کاربرد دارد را به آنها نشان و یاد دهیم. با این روش به آنها خط مشی نیز داده می شود که مردم پاکستان هم نظر آمریکایی ها و در کنار آن نظر خبرگزاری های ایرانی مثل تسنیم را بدانند.
واقعیت سوریه در پاکستان مطرح نشده است
اینگونه نیست که امکانات وجود نداشته باشد. ایران امکانات دارد اما مشکل آن رسانه است. معمولا پاکستانی ها در جهان نماینده خبری ندارند و اخبار خود را از CNN و رویترز و امثال این خبرگزاری ها بدست می آورند. اما شرایط ایجاب می کند که خبرگزاری های ایرانی هم به میدان بیایند. مثلا در مورد سوریه اخباری که در پاکستان گفته می شد، بعضی وضعیت سوریه را خوب و بعضی بد تلقی می کردند اما هیچگاه مسائل به صورت حقیقی مطرح نشده است.
ناصر شیرازی: حتی می توان اخبار نقاط مشترک مانند حملات موشکی در پاکستان را از طریق خبرنگاران ما، در خبرگزاریهایتان بیان کرد. تمام این ها فقط مبنی بر این است که خبرگزاری های ایران، شعبه در پاکستان داشته باشند. حتی موضوعات مربوط به ایران را فقط از این طریق به پاکستان منتقل کنیم. می توان بدون دخیل کردن دولت و وزارت ارشاد، از طریق همکاری رسانه به رسانه این کار را انجام داد.
*تسنیم: وضعیت سینما در پاکستان چگونه است؟ فیلمهای سینمایی یا سریالهای ایرانی در پاکستان با استقبال روبرو می شود؟ میگویند که سینمای هند در آنجا آنقدر نفوذ پیدا کرده است که جایی برای سینمای کشور های دیگر باقی نگذاشته است.
راشد عباس: خیر؛ این گونه نیست و سینمای ایران در آنجا با استقبال ویژه ای روبرو میشود. مثلا شبکه «جیو» می تواند برای پخش فیلم های ایرانی همکاری خوبی داشته باشد. اما مسالهای که وجود دارد این است که در ابتدای همکاری نباید با هزینه بالا فیلم ها را ارائه کرد و نباید این کار برای ایران به عنوان یک تجارت تلقی شود، ارائه فیلم های ایرانی یک نوع تبلیغ انقلاب است. به خصوص این:که این فیلمها مخاطب خانوادگی هم دارد، چرا که از لحاظ شرعی درصد زیادی از مردم پاکستان فقط طرفدار این نوع فیلم ها هستند. ترکیه فیلم های غیر شرعی و نامتناسب در کشور ما، پخش می کند و مردم حاضر نیستند این فیلم ها را خانوادگی نگاه کنند و از این موضوع به شدت ناراحتند.
ناصر شیرازی: ایران باید با سینما با فیلمها و تبلیغات آمریکایی مقابله کند. مثلا آمریکا فیلم آرگو که راجع به لانه جاسوسی بود را ساخت و نشان داد و در پاکستان هم به شدت پخش شد و واقعه آن روز را به نفع آمریکاییها به پاکستانیها نشان داد. ایران هم باید در مقابل آن، فیلمی در پاکستان میساخت و به نمایش در می آورد.
حتی ما پیشنهاد دادیم که در خانه فرهنگها جشنواره فیلمهای ایرانی برگزار کنند تا سینمای ایران مردمی شود اما متاسفانه هنوز اتفاقی نیفتاده است.