چند روز پيش والدين دختر 15 سالهاي با حضور در شعبه اول دادياري دادسراي جنايي تهران از فرار دخترشان شكايت كردند.
والدين اين دختر به داديار هاشميان گفتند، دختر آنها بدون آنكه مشكلي در خانواده داشته باشد، با باقي گذاشتن نامهاي، نوشته است كه به جستوجوي سرنوشت خود ميرود. پس از اين شكايت داديار جنايي دستور تحقيق و پيگيري در اين زمينه را در پليس آگاهي صادر كرد.
با شروع تحقيقات از سوي ماموران پليس آگاهي، در ساعات پاياني روز شنبه گذشته ماموران شهرداري هنگام نظافت شهر، در زير پل گيشا مشاهده كردند، دست و پاي دختري با طناب بسته شده و اين دختر در سرما رها شده است. پس از تماس ماموران شهرداري با مركز فوريتهاي پليسي 110 و عزيمت آنها به محل، تحقيق از اين دختر آغاز و وي در برابر پرسش ماموران كه چگونه به اين محل منتقل شده است، سكوت كرد.
درخواست يكصد ميليون توماني
صبح روز بعد و در حالي كه تحقيقات در اين باره ادامه داشت، والدين دختر 15 ساله كه پيش از اين فرار او را به قاضي جنايي گزارش كرده بودند بار ديگر در دادسراي جنايي حضور پيدا كرده و عنوان كردند يك روز پس از فرار دخترمان فردي با ما تماس گرفته و عنوان كرده است فرزندمان را به گروگان گرفته و بايد براي آزادي او 100ميليون تومان پرداخت كنيم.
مرد شاكي افزود: ابتدا تماس اين فرد را جدي نگرفتيم، اما در تماسهاي بعدي و ارائه نشانيهاي دخترم متوجه شديم، فرزندمان ربوده شده است.
در پي اين اظهارات تحقيقات وارد مرحله تازهاي شد و از سوي ديگر ماموران كلانتري نيز براي تعيين تكليف دختري كه با دست و پاي بسته شده در زير پل رها شده بود او را به دادسرا منتقل كردند.
با تحقيق از اين دختر توسط داديار شعبه اول دادسراي جنايي معلوم شد وي همان دختر فراري از خانه است كه فردي ناشناس در تماس با والدين اين دختر براي آزادي او درخواست يكصد ميليون تومان پول كرده است.
با مشخص شدن اين موضوع دختر جوان عنوان كرد: پس از فرار از خانه از سوي جواني به نام حميد كه خواستگارم بود ربوده شدم و او قصد اخاذي از والدين مرا داشت و زماني كه من با او مخالفت كردم، اين فرد پس از بستن دست و پايم در ساعات پاياني شب مرا زير پل رها كرد و متواري شد.
دستگيري خواستگار
درپي اين اظهارات دستور دستگيري حميد (جوان خواستگار) صادر شد و با حضور ماموران در محل سكونت متهم، وي دستگير و براي تحقيقات به دادسراي جنايي انتقال پيدا كرد. جوان متهم در تحقيقات گفت: مدتي پيش در خيابان با فريده (دختر 15 ساله) آشنا شدم، سپس اين دختر به خواست خود از خانهشان متواري شد و نزد من آمد.
متهم افزود: فريده پس از فرار از من خواست به دليل وضعيت خوب مالي والدينش با ادعاي اينكه او را ربودهام از آنها درخواست پول كنم تا به اين شيوه از آنها اخاذي كرده و با پولي كه دريافت ميكنيم با يكديگر ازدواج كنيم.
با اعترافات متهم، دختر نوجوان نيز اظهارات او را تاييد كرد و گفت: به دليل علاقهاي كه به حميد داشتم اين نقشه را طراحي كرديم تا بتوانيم با پولي كه از والدينم دريافت ميكنيم به يكي از شهرستانها فرار كرده و زندگي مشترك خود را آغاز كنيم و...
با اعتراف هر دو متهم قاضي جنايي دستور قضايي را صادر كرد و تحقيق ادامه دارد.