رضا قوچاننژاد بازيکني است که از گمنامي تمام به شهرت و قهرماني رسيد. وي با وجود توانمنديهايي که از آن برخوردار است در تيمهاي چون "گو اهد ايگلز"، "امِن"، "کامبور ليوواردن" (تيم دسته دومي هلند) و "سنت ترويدن" بازي کرده است.
تعجبي ندارد که قوچان نژاد وقتي از سوي "کارلوس کيروش" به تيم ملي فوتبال ايران دعوت شد فوتبالدوستان عاشق و جوان ايران شناختي از وي نداشتند. سه گل در سه بازي پاياني ايران در رقابتهاي مقدماتي جام جهاني 2014 برزيل سرنوشت اين ايراني متولد مشهد را دستخوش تغيير کرد. قوچاننژاد ايران را به بهشت برد.
رضا در بازي با کرهجنوبي در اولسان تک گل ايران را به ثمر رساند و بليت برزيل را براي اين تيم رزرو کرد. اين سومين گل پياپي او بود. اين بازيکن دو هفته قبل دروازه قطر را باز کرده بود و هفته بعدش به لبنان گل زده بود. رضا بخش کليدي فوتبال ايران در راه صعود به جام جهاني بود.
بر پايه گزارش اينسايد فوتبال، اين مهاجم به سرعت از يک بازيکن صفر به يک قهرمان تبديل شد. جايگاه وي در کنار بازيکنان افسانهاي ايران نظير حسن روشن، خداداد عزيزي و وحيد هاشميان قرار گرفت. همه سه مهاجم ياد شده در صعود ايران به جامهاي جهاني 1978، 1998 و 2006 نقشي کليدي داشتند. البته هيچکدام از اين سه مهاجم در قياس با عملکردشان در مقدماتي در خود رقابتهاي جام جهاني لذتي نبردند. روشن به دليل آسيبديدگي رقابتهاي جام جهاني 1978 را از دست داد.
البته رضا معتقد است ميتواند اين الگو را بهم بزند. "ما تيمي داريم که از قبل قويتر شده، با مجموعهاي از بازيکنان جوان و باتجربه. فکر ميکنم سال آينده در جام جهاني برزيل ميتوانيم تاريخ ساز شويم."
قوچاننژاد در 22 اکتبر سال 2011 در يک عصر پاييزي در ورزشگاه "هرمان فاندرپورتن" در ليير بلژيک از سوي کيروش کشف شد. سنت ترويدن در آن بازي خارج از خانه به لطف يک نمايش درخشان از سوي قوچاننژاد موفق شد تيم لييرس را با نتيجه دو بر صفر شکست دهد. "کيروش پس از بازي به من زنگ زد. او گفت: فکر ميکنم تو کشورت را دوست داشته باشي و بتواني به ما کمک کني. اهميتي ندارد چقدر از کشورت دور بودهاي."
باور کردن اين موضوع سخت است اما قوچاننژاد در سن 21 سالگي در آستانه کنارهگيري از فوتبال بود. "من 11 سال را با هيرنفين سپري کردم. ابتدا در آکادمي فوتبال اين تيم و سپس در تيم بزرگسالان (رضا نخستين بار با پيراهن هيرنفين در آوريل 2006 مقابل آلکمار در ليگ هلند به ميدان رفت). همينطور که فصلها ميگذشت من متوجه شدم که دشوار است که هم روي فوتبال خود تمرکز داشته باشم و هم تحصيل. سپس متوجه شدم که تحصيل برايم در اولويت است."
پس از گذشت فقط چند هفته از ترک باشگاه، او با "مارک اوورمارس"، کسي که در آن زمان مديرفني تيم دسته دومي گو اهد ايگلز بود، ملاقات کرد. "مارک به من گفت چيزي در بازي من وجود دارد که او را ياد جوانيهاي خودش مياندازد. من به او گفتم در صورتي ميتوانم به اين تيم بپيوندم که اجازه داشته باشم 15 دقيقه زودتر زمين تمرين را ترک کنم تا بتوانم در دانشگاه حضور پيدا کنم. در آن زمان دانشجوي حقوق و تئوري سياسي بودم. باشگاه با خواست من موافقت کرد و من به عنوان يک بازيکن آماتور به اين تيم پيوستم."
شش ماه بعد رضا با انعقاد قراردادي دو و نيم ساله به تيم "کامبور ليوواردن" پيوست. اين بازيکن ايراني تنها 9 ثانيه پس از اولين حضورش با پيراهن اين تيم گلزني کرد. اين اتفاق در 22 ژانويه سال 2010 و در بازي با فيندام رخ داد. با اين گل، اين مهاجم به رکورد "يوهان کرايف" به عنوان زنندگان سريعترين گل در ليگ حرفهاي هلند دست پيدا کرد. فصل بعد، رضا شمار گلهاي خود را دو رقمي کرد. وي در 24 بازي، 13 گل به ثمر رساند." من واقعا از يک بال به يک مهاجم تغيير پست دادم و به طور مرتب شروع کردم به گلزني. حس من مقابل دروازه هفته به هفته بهتر شد."
در 17 ژوئن سال 2011 رضا به سنت ترويدن بلژيک پيوست. با وجودي که باشگاه بشدت تلاش ميکرد تا از سقوط به دسته پايين تر جلوگيري کند، اين مهاجم عملکرد خوبي از خود نشان داد و سريع تبديل شد به بازيکن کليدي اين تيم. البته 11 گلي که وي براي اين تيم به ثمر رساند، باعث نشد که سنت ترويدن در ليگ برتر بلژيک باقي بماند. البته توانمندي رضا از چشم کيروش دور نماند. شش ماه براي رضا زمان برد تا برگه سفر به ايران را در دست داشته باشد و براي کشور زادگاهش بازي کند.
ژانويه گذشته، رضا بار ديگر باشگاه خود را عوض کرد. او از سنت ترويدن به استاندارد لييژ نقل مکان کرد. وي تا سال 2016 با اين تيم قرارداد امضا کرد. "اين يک قدم رو به جلو در دوران بازيگري من به حساب ميآيد. هرگز براي باشگاهي که هدف قهرماني داشته باشد بازي نکرده بودم. اين يعني فشار بيشتر و بنابراين تجربه بيشتري کسب ميکنم. اين بهترين راه براي آماده سازي براي جام جهاني است."
رضا بيرون از زمين فوتبال آدم متفاوتي است. پلي استيشن و آيپاد و يا خودروهاي تندرو را فراموش کنيد. سرگرميهاي او سياست و نواختن ويولون است. او از زمان بچگي تا حال هر روز ويولون نواخته است. "من موسيقي کلاسيک مينوازم. البته با دوستانم موسيقي هيپ هاپ هم کار ميکنيم. هر روز تمرين ميکنم. زيرا وقتي من فوتباليستي 35 ساله شوم، فوتبال ديگر شغل من نيست و دوست دارم يک ويولونيست حرفهاي شوم." البته تا همين الان الگوي يک ملت بودن براي اين بازيکن کفايت ميکند.