به
نقل از فاکس اسپورتس داستان زندگي ورزشي دن گاسپار، داستان عجيبي است.
سرگذشت زندگي او به گونه اي آغاز شد که امانوئل، پدرش شيفته فوتبال بود و
به عنوان يک سنگربان حرفهاي در ليگ پرتغال کار کرده بود. او ميخواست پسرش
نيز راه او را در پيش گيرد. اما فرزند او هيچ ميانهاي با ورزش نداشت.
دن
گاسپار مي گويد: پدرم علاقه فوقالعادهاي داشت. کلا شيفته تکنيکهاي
فوتبال و دروازهباني بود. من که در آمريکا متولد شده بودم علاقهاي به اين
ورزش و يادگيري زبان پرتغالي نداشتم. ميخواستم کلا يک آمريکايي باشم.
اکنون
پس از پشت سرگذاشتن 4 دهه از عمر گاسپار، وي براي دومين مرتبه راهي يک
دوره جام جهاني مي شود. بعد از جام جهاني 2010 که دان به عنوان مربي
دروازهباني تيم پرتغال حضور داشت، تابستان آينده او به همراه تيم ملي
ايران در جام جهاني 2014 شرکت مي کند.
گاسپار که اکنون دو زبانه است
و پرتغالي را مثل يک شهروند اين کشور صحبت مي کند، ميافزايد: مي خواستم
فوتبال بازي کنم و حتي ميخواستم به بسکتبال بپردازم اما بدنم هم اندازه
جاه طلبيهاي من رشد نکرد. از اين رو فکر کردم بهتر است بروم و بخت خودم
را در فوتبال محک زنم.
او ادامه ميدهد: زماني که گفتم که ميخواهم
فوتبال بازي کنم، پدرم تمريناتش را با من شروع کرد. او مرا با خود به پارک
برد و به سمت من توپ شوت کرد که واکنشي نشان ندادم. بعد به من گفت: موضوع
چيست؟ من هم پاسخ دادم نمي تواند به من شوت بزند. او هم توپها را در کيسه
گذاشت ، در اتومبيل گذاشت و به سمت خانه رفت ومرا مجبور کرد مسير 45
دقيقهاي تا خانه را پيادهروي کنم. پدرم ديگر به من تمرين نداد. او در
واقع دلش مي خواست هرآنچه که بلد است به من آموزش دهد. اما با آن گفتارم،
جلوياش را گرفتم.
گاسپار جوان به طور جدي خودش را با تيم دانشگاه
هارتفورد مطرح کرد. در اين تيم او يکسري بازيهاي نه چندان جدي انجام داد و
با کسب تجربه و چيزهاي که از در ورزش از پدرش به ارث برده بود، مي خواست
به مدارج عاليتري برسد.
او در سال 1993 با کارلوس کيروش آشنا شد.
کيروش باعث شد تا گاسپار مسئول فني تيم زير 17 سالههاي پرتغال شود. بعد
همين پست را در تيم ملي فوتبال پرتغال کسب کرد. آن آشنايي باعث شد همکاري
هاي مشترک ميان او و کي روش ادامه يابد. به همين خاطر کي روش را در تيم
هاي اسپورتينگ ليسبون پرتغال ، مترو استارز آمريکا و تيم ملي پرتغال همراهي
کرد تا اين که به تيم ملي ايران منجر شد.
وي در مورد همکاري با
کيروش در تيم ملي ايران نيز ميگويد: تجربه حضور در ايران متفاوت با بقيه
تجربيات قبلي است. يکسري تحريمها باعث شده بود براي ايران مشکلاتي ايجاد
شود. اما 75 ميليون ايراني با تمام وجود ما را حمايت کردند و مي توانم
بگويم اين شور و هيجان را در هيچ نقطه نديدم.
گاسپار به عنوان يک
آمريکايي که در تهران زندگي ميکند هميشه ميگويد که در اين کشور به او
احترام گذاشته شده و کاملا احساس امنيت ميکند ولي تحريمهاي اقتصادي که از
سوي کشورهاي غربي بر ايران تحميل شده مشکلاتي را هم به وجود آورده است. پس
از اينکه دروازهبان شماره يک تيم ملي فوتبال ايران(مهدي رحمتي) اعلام
کناره گيري کرد رحمان احمدي دروازهبان سوم تيم ملي در يک برنامه
تلويزيوني مورد انتقاد واقع شد تا جايي که همسرش به خاطر فشارعصبي به
بيمارستان انتقال يافت.
به اعتقاد وي تقريبا تمام بازيکنان ايران در ليگ حرفه اي اين کشور شاغل هستند. بازيکناني تکنيکي اما تا حدي کند هستند.
گاسپار
ميگويد: بازي آنها خيلي نمايشي بود ولي از نوع نمايش بد، پس تصميم گرفتيم
اين موارد را از تيم ملي ايران حذف کنيم و تحولاتي در بازي حتي
دروازهبانان ايجاد کنيم.
با اين تحولات تيم ايران تا جايي پيش رفت
که توانست 3 روز پس از انتخابات رياست جمهوري، در کره جنوبي با کسب پيروزي
يک بر صفر به عنوان تيم نخست گروه جواز صعود بگيرد.
وي عنوان مي
کند: گمان مي کنم مردم از آن برد خيلي خوشحال شدند و به تيم کشورشان براي
رسيدن به بالاترين سطح فوتبال جهان باليدند. با آن برد شور و شوق عجيبي
وارد زندگي مردم ايران شد که چيزي فوقالعادهاي بود.
اکنون ما
واجدالشرايط حضور در جامجهاني هستيم که از اين پيشرفت و موفقيت خوشحالم.
من شهروند دنيا هستم و اين ديدگاه من است. من کنجکاو، ماجراجو و عاشق سفر
هستم. کسي چه ميداند ممکن است در ماه مارس و پس از جامجهاني 2014 همچنان
به پيشرفت نخبههاي فوتبال کمک کنم.اين نوعي از زندگي است که من انتخابش
کردهام.