احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» درباره این برنامه و واکنشها به آن
با ایسنا گفتوگو کرده که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
-
ما در برنامه سمتی نداریم که بگویم به آن سمت میرویم یا آن به نقطه
میرسیم. قصهای را شناسایی کرده و از یک دریچه وارد زندگی و قصهٔ آن
مهمان میشویم و بعد هم ماجرایش را روایت میکنیم، اما اینکه حتما بخواهیم
برنامه را به یک نقطهای برسانیم، الزاما اینگونه نیست.
- کسانی
که اینجا میآیند نه بازیگرند نه نویسنده و نه رماننویس. آنها آدمها
عادیاند؛ مردماند. گاهی اوقات خواستهام در برنامه از ابعاد و زاویهٔ
دیگری وارد برنامه شوم که نشده است به دلیل اینکه مهمان برنامه دوست داشته
است راجع به چیز دیگری صحبت کند که با آن جلو رفتهام در نتیجه خیلی
استرسی از این بابت ندارم. البته کتمان نمیکنم اینکه مسؤولیت این برنامه
بسیار بیشتر و دشوارتر است به جهت اینکه شما در آنتن زنده تلویزیون و در
تایم افطار با آدمهایی صحبت میکنید که هرگز استودیو ندیدند و نمیدانند
برنامهسازی چیست.
- کتمان نمیکنم که مسئولیت ما بیشتر و دشوارتر
است، اینکه در آنتن زنده تلویزیون و در تایم افطار با آدمهایی صحبت کنی که
هرگز استودیو ندیدهاند و نمیدانند برنامهسازی چیست منتهی من این کار را
کردم و تجربهاش را دارم.
- مهمانهایی داشتهام که وسط برنامه
زمانی که گفتهام برویم و آگهی ببینیم، از من پرسیده است که برنامه چه
زمانی شروع میشود و من نیز گفتهام که برنامه نیم ساعت است شروع شده و ما
نیم ساعت است که با یکدیگر صحبت میکنیم. مهمان نمیدانست که برنامه روی
آنتن است و فکر میکرد که ما هنوز داریم او را برای برنامه آماده میکنیم.
-
همه چیز در این برنامه برای انتخاب سوژههای بکر دخیل است. تیمی که در این
برنامه تلاش میکنند بسیار دخیل هستند، اما مشکلی که داشتیم این بود که
سوژهها را غربال میکردیم به جهت اینکه باید کار جدیدی میکردیم.
-
یکی از بزرگترین انرژیهای ما این است که هر کسی تماس میگیرد و سوژه
معرفی میکند، اما انتخاب سوژهای که خوب و به درد بخور باشد، خیلی مهم
است.
- ما امسال سوژههای شاد هم زیاد داشتیم اما بانمک است کسانی
که در این برنامه از سر شوق هم اشک میریختند را به حساب گریهدار بودن
برنامه میگذارند؛ نه، واقعا این طور نبوده است و من احساس نمیکنم اما
انصافا خیلی از اتفاقات عمیق دنیا تلخ است و چارهای جز این نیست.
-
خداوند را شکر که دلهای مردم ما نازک است و لطیف برنامه را نگاه میکنند و
گاهی بغض میکنند اما این مطالب نادرستی که میگویند، اینکه ما مینشینیم و
فکر میکنیم برای اینکه بغض بیننده را دربیاوریم نادرست است؛ مگر دیوانه
هستیم؟!
- اعتقاد من این است که من «ماه عسل» را بزرگ نکردم بلکه
«ماه عسل» مرا بزرگ کرد. با اینکه سال 86 من به دنیایش آوردم و برایش اسم
گذاشتم، طرح کشیدم و فکری برایش کردم، اما نه تنها عوامل حتی تا لایههای
بیشتری تا خود جامعه این برنامه به برکت وجود خود مردم و صداقتی که درش
جریان دارد، موثر و صاحب نفوذ است. در نتیجه نمیتوان گفت که تأثیرگذار
نبوده، مگر میشود در این هوا نفس بکشیم و رویمان تأثیر نگذارد یا حداقل
دقایقی به آن فکر نکنیم. برایمان سوالی پیش نیاید، جواب ندهیم و یا عکسی در
ذهنمان حک نشود، این امکان وجود ندارد.
- امسال هم با علم بر این
مساله، به برنامه آمدم و توکلم به خداست. همه تلاشهایمان را کردیم و الان
به این فکر میکنم که آنقدر احساس خستگی میکنم که هر وقت به «ماه عسل»
میروم از شب پانزدهم به بعد، سردردها و معدهدردهای عجیب میگیرم. شما
فقط بخشی را میبینید که پنج، شش میهمان در برنامه حضور دارند. این در
حالی است که به غیر از این روزی ۵۰، ۶۰ آدم وجود دارد که با آنها حرف
میزنیم. از طرفی مردم «ماه عسل» را یک مأمن، پناهگاه و مرجعی دیدند که
دردها و گرههایی را میآورند که آدم را دیوانه میکند خوب ما هم یک
ظرفیتی داریم و تا یک مقداری میتوانیم بپذیریم.
- گوریل انگوری که
نیستم و یا قدرت عجیبی که ندارم. آدم واقعا یک جاهایی کم میآورد. اما از
یک منظر «ماه عسل» خیلی جذاب است و آن این بخش که مردم خیلی زیاد به «ماه
عسل» اعتماد و اعتقاد دارند.
- زمانی خستگی از تنمان بیرون آمد که
چند روز پیش به روابط عمومی سازمان رفتیم و با مردم صحبت کردیم، این برای
من خیلی خوب بود. اینکه فردی تماس میگیرد و از نقطهٔ دوری میگوید قصد
خودکشی داشته است و با دیدن این برنامه صرف نظر میکند، این خیلی جذاب است.
اینجاست که شما دستمزد خودت را میگیری.
- اگر پول بدهند
میگیریم، ولی غیر از بحث پول در ماه رمضان آدم دوست دارد حالی را به دست
بیاورد و با آن حال ماه رمضان را ترک کند. این حال نیز همان نعمت دیدن
مردم و تأثیر ماه عسل بر زندگیشان است.
- هیچ به سال آینده فکر
نکردهام؛ به دلیل اینکه همه زور و تلاشمان این است که برنامهٔ امسال را به
سلامت تمام کنیم. بعد از آن هم مهم نیست به جهت اینکه این برنامه نه ارث
پدری من است و نه چیز دیگری.
- این برنامه در رسانهٔ ملی تولید
میشود. جدای از بحث اینکه بنده به عنوان مولف و مجری، اجرای ویژهٔ آن را
بر عهده داشتهام، این است که این برنامه در رسانهٔ ملی تولید میشود و
من امیدوارم هر کسی هر زمانی که خواست کار کند فقط این اتمسفر، انرژی، باکس
بینندگان و میهمانهایش را بفهمد. منتهی من مادامی این برنامه را اجرا
میکنم که میهمانهایم به این شکل باشند. نه سراغ چهره میروم و نه سراغ
سوپراستار میروم و همچنین نه به این فرم دست میزنم.
- احساس
میکنم آدمهایی که مجالی در زمانها و باکسهای دیگر ندارند و مردم هم
پذیرششان از این قصهها در این لحظات زیاد است پس اینجا جایشان است و
میشود از آن ها استفاده کرد. حال برای من خیلی ساده است که کار دیگری
بسازم و آدمها معروف بیاورم که شاد و بگو و بخند باشند.
- حاشیهها وجود دارد اما جرم «ماه عسل» این است که خیلی دیده میشود.
-
قرار است برای اولین بار در عید فطر قرعهکشی انجام دهیم که به ۳۰ نفر از
منتقدانمان که با ما در ارتباط بودند جایزه بدهیم. منتقدانی که برای اولین
بار نقدی درست به این برنامه داشتهاند.
- مشکلی که وجود دارد این
است که ما برای کاری که روی آنتن انجام میدهیم، نمیتوانیم همه زوایایش را
تعریف کنیم و بعد مخاطب و منتقد را میبینیم که بخشی از آن را دیده است و
قضاوت خودش را میکند. ما چندین قصهٔ اینچنینی داشتهایم که خیلی شلوغ شده
است. در این راستا عید فطر میخواهم مستندی را بسازم و پخش کنم که همه با
پشت پردهٔ بخشهایی که آشنا نبودهاند آشنا بشوند و به یک باره نقد یک طرفه
نکنند.
- طبیعی است که در رسانه کار میکنم و شاید برخی از من
خوششان نیاید و میتوانند بدی من را بگویند. اما من خط قرمزی در این حواشی
دارم و آن هم توهین کردن به مهمانان برنامه است. هر از گاهی دیدهام که
برخی به میهمانان تاختهاند. این برای من ناراحتکننده است وگرنه من دستم
بالاست و هر کسی میتواند نقد کند. هیچ ایراد عجیبی هم نمیبینم.
-
ما نمیتوانیم برای کارهایمان همه چیز را تعریف کنیم به دلیل اینکه اگر
این کار را بکنیم «ماه عسل» دیگر یک شوی تلویزیونی نیست بلکه مستند میشود.
-
برای من که قبل از اینکه خودم را مجری بدانم برنامهساز میدانم شاید
زمانی جذابیت داشته باشد که کارهای دیگری هم انجام بدهم اما اصلا هیچوقت
به این فکر نکردهام که فقط من باید این برنامه را اجرا کنم. مگر در این
سالها نبوده است، افراد دیگری هم این برنامه را اجرا کردهاند، مگر اتفاقی
افتاد؟ دستشان درد نکند اما ما روز اول نیز از همه کسانی که سال قبل کار
کردند تشکر کردیم.
- برنامه «ماه عسل» در رسانهٔ ملی اتفاق میافتد و
رسانهٔ ملی هم برای مردم است. واقعا ارث من نیست اما موقعی که باشد و
بتواند و شرایط فراهم باشد این کار را میکنم. بعضی مواقع هم نمیتوانم و
یا شرایط فراهم نیست. اصراری هم نیست. کار دیگری میکنم یا اصلا پشت صحنه
میسازم.
- دکور را دوست دارم. یکی از دلایل آن این است که زمانی که
مهمانان من داخل آن مینشینند هیچ چیزی را بجز من نمیبینند حتی
دوربینها. این کار را کردهایم به دلیل اینکه افرادی که آدمهایی سادهاند
و فضای استودیو را درک نکردهاند در گفتوگو راحتتر باشند؛ البته برعکس
من همه چیز را میبینم به همین دلیل این فضا را اینگونه طراحی کردیم تا در
گفتگوهایمان راحت باشیم البته ساخت این دکور دو ماه به طول انجامید. اینجا
انباری بود که آن را تبدیل به استودیو کردیم.