به گزارش 598 به نقل از جام نیوز، با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ و در طول هشت سال ریاست جمهوری او ده ها چهره های سیاسی به بالاترین مقام های دولتی دست یافتند که تا پیش از آن در رده های پائین مدیریتی مشغول بودند. سابقه دوستی و همکاری بسیاری از آنها با محمود احمدی نژاد به زمان دانشجویی در دانشگاه علم و صنعت، هنگام فرمانداری ماکو و سپس استانداری اردبیل و شهرداری تهران باز می گردد. اما تعدادی از نزدیکترین یاران احمدینژاد در طول این سالها از او فاصله گرفتند. فقط عده ای معدودی از ابتدا تا انتهای ریاست محمود احمدی نژاد بر قوه مجریه همراه او بودند و گاهی حفظ آنها در حلقه یاران نزدیک به قیمت جدا شدن عده ای دیگر از آن حلقه انجامید.
در میان یاران نزدیک آقای احمدینژاد، اسفندیار رحیم مشایی جایگاه ویژه ای دارد.
او با آنکه در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد و پس از اینکه رهبر ایران دستور به عدم انتصابش به معاونت اولی رئیس جمهور
داد، پست مهمی در دولت دهم نداشت. با این حال همچنان از بانفوذترین افراد
نزدیک به احمدینژاد بود که بابت او در مقابل اصولگرایان هزینه زیادی
پرداخت. بسیاری، مهمترین دلیل فاصله گرفتن احمدینژاد از اصولگرایان را
تاثیرگذاری مشایی بر احمدینژاد میدانند که از سوی بخشی از اصولگرایان
سرحلقه "جریان انحرافی" نامیده میشود. دفاع احمدینژاد از مشایی تا جایی
پیش رفت که حتی بر خلاف عرف معمول شخصا هنگام ثبت نام او برای انتخابات
ریاست جمهوری حضور داشت و با بلند کردن دست او گفت که راه احمدینژاد با
مشایی ادامه پیدا میکند.
مجتبی ثمره هاشمی یکی از مهمترین دستیاران و مشاوران آقای احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری و حتی سالهای پیش از آن بوده است.
با آنکه در طول هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد شغلی بالاتر از مشاورت (و برای دورهای کوتاه معاونت وزارت کشور) نداشت، اما در هر دو دوره انتخابات نقش مهمی در به پیروزی رساندن آقای احمدینژاد ایفا کرد. او که خواهرزاده محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس است دستکم در دولت نهم، پلی میان محافظهکاران سنتی و تیم آقای احمدینژاد محسوب میشد.
مسعود زریبافان نیز مانند ثمره هاشمی، بیشتر مرد پشت صحنه تیم آقای احمدینژاد و از اعضای ارشد ستاد انتخاباتی او بود.
او که عضو شورای دوم شهر تهران بود، نقش مهمی در انتخاب احمدینژاد به عنوان شهردار تهران داشت؛ عضویت او در شورای شهر با آغاز ریاست جمهوری آقای احمدینژاد نیز ادامه یافت، اما پس از اینکه در دولت نهم دبیری هیئت دولت را بر عهده گرفت، به علت ممنوعیت اشتغال چندگانه کارکنان دولت، از شورای شهر استعفا کرد. معاونت رئیس جمهور و ریاست بنیاد شهید شغل بعدی او بود که همچنان این مقام را در اختیار دارد.
علی سعیدلو مانند بسیاری دیگر از شخصیت های این فهرست تا پیش از به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد، چهره شناخته شدهای نبود.
اما از ابتدای کار دولت نهم تا پایان دولت دهم همواره در بخشهای مختلف، عضو کابینه بود.
او از معاونان آقای احمدینژاد در شهرداری تهران بود و در مرداد ۱۳۸۴ به
عنوان نخستین وزیر پیشنهادی نفت به مجلس معرفی شد. اما نمایندگان به دلیل
آنکه وی تجربه کافی و سابقه مرتبط در این حوزه ندارد، به او رای اعتماد
ندادند. با این حال با آغاز کار دولت نهم، سعیدلو معاونت اجرایی و سرپرستی
نهاد
ریاست جمهوری را بر عهده گرفت.
در سال ۱۳۸۸ و در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، سعیدلو جایگزین علیآبادی در ریاست سازمان تربیت بدنی شد و این مقام را تا برچیده شدن این سازمان و تشکیل وزارت ورزش برعهده داشت.
علی اکبر جوانفکر، مرد رسانهای دولتهای آقای احمدینژاد بود.
مدیرعاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، مدیریت موسسه مطبوعاتی ایران و مشاورت رسانهای رئیس جمهور مهمترین مشاغل او در هشت سال گذشته بوده است. او بلندپایهترین مقام دولت آقای احمدینژاد بود که هنگام داشتن مسئولیت محکوم شد و به زندان افتاد.
انتشار مطالبی درباره حجاب در ویژهنامه "خاتون" در روزنامه ایران، با واکنش شدید بسیاری از اصولگرایان رو به رو شد و جوانفکر به عنوان مدیر این موسسه در دادگاه مجرم شناخته و به یک سال حبس محکوم شد. در
محکومیتش راهی زندان اوین شد. آقای احمدینژاد هنگامی که جوانفکر در زندان به سر میبرد، خواهان بازدید از زندان اوین شد که با مخالفت قوه قضائیه مواجه شد.
این موضوع به نامه نگاریهای تند میان او و صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه منجر شد.
نام حمید بقایی در کنار مشایی برای بسیاری از اصولگرایان منتقد دولت حساسیتزا بود.
بسیاری از آنها تیم بقایی -مشایی را اداره کننده "جریان انحرافی" میدانستند. بقایی مانند مشایی کار خود را در دولت احمدینژاد با ریاست سازمان میراث فرهنگی آغاز کرد. او در رادیو پیام، سازمان فرهنگی - هنری شهرداری هم همکار نزدیک مشایی بود.
بقایی پس از آنکه از سازمان میراث فرهنگی رفت، با وجود انتقاد شدید منتقدان دولت، معاون اجرایی رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری شد؛ نهادی که باز هم پیش ازاو اسفندیار رحیم مشایی سرپرست آن بود.
در یکی - دو سال گذشته منتقدان دولت معتقدند که بسیاری از عزل و نصبهای گوناگون در زیر مجموعههای دولت با نظر و دخالت بقایی صورت گرفته است. او پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری از سوی محمود احمدینژاد به عنوان نماینده دولت برای انتقال قدرت به دولت بعدی معرفی شد.
محمد علی آبادی، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی یکی از بحث برانگیزترین اعضای کابینه نهم بود.
سیاست او در ورزش ایران با در اختیار داشتن همزمان دو شغل مهم در این حوزه (ریاست تربیت بدنی و رئیس کمیته ملی المپیک) با انتقادهای گستردهای رو به رو بود. تا این اندازه که طرح تاسیس وزارت ورزش مطرح شد تا مسئول ورزش ایران نه در مقابل رئیس جمهور، بلکه در مقابل مجلس پاسخگو باشد.
او نیز از یاران نزدیک محمود احمدینژاد در شهرداری تهران بود و معاونت عمرانی شهرداری را بر عهده داشت. آقای احمدینژاد در معرفی دومین کابینه خود به مجلس در سال ۱۳۸۸ این دوست قدیمی خود را که سابقهای در وزارت نیرو نداشت، به عنوان وزیر پیشنهادی خود برای این وزارتخانه به مجلس معرفی کرد. علی آبادی یکی از سه نفری بود که نتوانست رای اعتماد نمایندگان را به دست آورد.
دو سال بعد، پس از کنار گذاشته شدن مسعود میرکاظمی از وزارت نفت، آقای احمدینژاد خود سرپرست این وزارتخانه شد و سپس علی آبادی را به سرپرستی پولسازترین وزارتخانه کابینه منصوب کرد که با مخالفت اصولگرایان منتقد دولت در مجلس رو به رو شد. سرپرستی علی آبادی بر وزارت نفت با ریاست دورهای ایران بر اوپک همزمان بود.
محمدرضا رحیمی مانند رئیس خود، از استانداران دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسجانی بود.
او سابقه نمایندگی مجلس را نیز دارد. با به قدرت رسیدن آقای احمدینژاد، او معاون پارلمانی رئیس جمهور شد و پس از جنجالهای فراوان بر سر رحیم مشایی و معاون اولی دولت دهم، رحیمی به عنوان نفر دوم کابینه منصوب شد.
معاونت اولی او با حاشیهها و جنجالهای فراوانی همراه بود. او به فساد مالی متهم شد و در جریان پرونده اختلاس بیمه ایران به دادگاه فراخوانده شد. برخی از نمایندگان مجلس او را "سرحلقه باند فاطمی" مینامیدند که به متهمان فساد اقتصادی پرونده اختلاس در شرکت بیمه ایران مرتبط بودند، اشاره داشت. رحیمی و جوانفکر هر دو برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ثبت نام کردند که پیش از اعلام نام تائید صلاحیت شدگان، هر دو به نفع رحیم مشایی کناره گیری کردند.