نقش و جایگاه امت ها در تاریخ اسلام و رویداد های تلخ و شیرین آن بر اهالی اندیشه مشهود است. .آنچه که بارها در تقویم برای پیروزی های مردمی و غربت های بی مردمی اش غم زده ویا مسرور بوده ایم.. چرایی و چگونگی این پیروزی ها و شکست ها بدون شک به نقش پراهمیت نخبگان و روشنفکران آن جامعه بر می گردد.
"مردمانی که جلو تر از زمان خود را میدیدند و حرکت می کردند.”ملاک و شاخص آرمان گرایان واقعی علاوه بر علم و عمل مجاهدانه آنها، می تواند در آگاهی آنان نسبت به واقعیات زندگی مردم هم عصر خود نیز تبیین شود.. آنچه که مانع توهم آنان در "راه” خواهد بود، حضور حداکثری در فضای حداقل های زندگی مردم می باشد.در فرهنگ، اقتصاد و سیاست و…
رویکرد "جبهه فکری و فرهنگی انقلاب” پس از حضور نخبگانی و تولید ده ها عنوان محصول و رسانه مکتوب و مجازی در قالب های متنوع و تشکیل نهاده ها و تشکل های نخبگانی، وارد مرحله دیگری میتواند بشود. حال آنکه شرط موفقیت این ظرفیت اندیشه ای در فضای عمومی، قدرت ترجمان گفتمان در قالب ها و اندازه هایی مبتنی بر سلایق و نگرش مخاطبین است، و اطلاع از سلایق و نگرش جامعه بدون حضور واقعی و فهرست کردن آن امکان پذیر نخواهد بود. همچون نخبگانی که اگر چه سابقه حضور فعال در تشکل های دانشگاهی را داشته اند، اما به محض حضور در فضای عمومی در انتقال داشته های خود به مشکل بر می خوردند.
ویا در تاریخ، انقلابیون پرسابقه ای که همزمان با فراموشی مردم به معنای دغدغه ها و انگیزه های آنان وسرگردانی در توهمات آرمان گرایانه به انحرافی در نظر و عمل خود از راه انقلاب سفر کردند! شاید فرهنگ عمومی پر اهمیت ترین مرحله فعالیت پیش رو برای دغدغمندان جبهه انقلاب می باشد. مرحله ای که به نشاط، پویایی و کارآمدی محافل نخبگانی می انجامد. ایجاد دعوا وتنش های بی جهت و سرگردانی در فضایی با غلظت بالا در واژگان و تحلیل ها و تفسیر ها، فاصله گرفتن جامعه ازمباحث نخبگان فکری و فرهنگی بدون شک به محدود و محصور بودن فضای نخبگان در کنار جریانات سیاسی مرتبط می باشد.
انتقال فضای گفتمانی انقلاب به مردم نیازمند فهم درست از سلایق و ظرفیت های آنان است، آنچه که بیشتر روش ورود و نحوه بیان تولیدات این جبهه را مشخص خواهد کرد. بدون شک اجتماعات مردمی همچون مساجد و هیأت مذهبی جزو بومی ترین بستر برای حضوری حداکثری می باشد. اجتماعاتی که به دلیل فقر و یا فاصله گرفتن روشنفکران و نخبگان جامعه و از طرفی مدیریت فرهنگی دولتی به "حداقل ها” مبتلا شده است.
عرصه فرهنگ عمومی ،اینبارتوسط”جبهه فرهنگی” بعنوان نهادی مردمی می تواند با رفع خلاء های مدیریتی و اجرایی دستگا های حاکم به فعالیتی اثرگذار در راستای تحقق حماسه هایی مبتنی بر جمهوریت نظام بی انجامد. انشا الله….