همه می دانیم که در کشور ما معضلی وجود دارد به نام «بدحجابی برخی از مردم»؛ در بسیاری اوقات هم بر سر اینکه چگونه باید این مشکل را رفع کنیم، با یکدیگر مجادله می کنیم. اما نکته عجیب این است که هیچگاه از خود نمی پرسیم که «علت بوجود آمدن این مشکل» چیست؟ البته اکثراً با یک کلمه ساده «تهاجم فرهنگی» از آن عبور می کنیم، ولی باز ساده لوحانه از کنار این سوال که «چه می شود تهاجم فرهنگی در ملتی اثر می کند؟» عبور می کنیم. آنچه واضح است، این است که فرهنگ بی عفتی و تبرج، سوغاتی است که از مغرب زمین نصیب ما شده است، اما به واقع ما چرا این سوغاتی را قبول کردیم؟ چه شد که ملتی که زمانی برای عبور بانوانش از زیر زمین تونل حفر می کرد و بر روی درب ها دو زنگ، یکی مخصوص بانوان و دیگری آقایان نصب می کرد، وقتی دید در مغرب زمین هیچ حیایی نسبت به رابطه محرم و نامحرم وجود ندارد، پذیرفت که فرهنگ خود را کنار گذاشته و آن فرهنگ را بپذیرد؟ البته ما نمی گوییم همه ملت همه فرهنگ غرب را پذیرفته اند، ولی واضح است که همه از آن متأثر شده اند.
ما نمی خواهیم در اینجا وارد ریشه های تاریخی بحث شویم و ببینیم آیا توطئه ای در کار بوده یا نه و اصلاً می شود فرهنگ چند هزارساله ای را با توطئه جابجا کرد یا نه و اگر می شود، آیا فرهنگی که با یک باد جابجا شود ارزشی داشته یا نه، بلکه صرفاً می خواهیم متذکر این نکته شویم که ما داریم بدون بررسی و ریشه یابی یک معضل، بر سر درمان آن بحث می کنیم. دقیقاً مثل اینکه در هنگام تورم، بدون بررسی علت آن، شروع به تزریق کالا در بازار کنیم و یا بحث کنیم که این تزریق خوب است یا بهتر است نقدینگی را کم کنیم؟ ما وقتی ندانیم کجای سیستم فشل شده و نشتی پیدا کرده که این مشکل نمایان شده، علت را رها کرده و با معلول می جنگیم. مثل فردی که صورتش آبله زده و ما با پودر آرایشی سعی داریم آبله ها را پنهان کنیم!
از علت گسترش فرهنگ غربی در جامعه مان که بگذریم، تازه باید بپرسیم «علت ماندگاری و از بین نرفتن و بلکه گسترش روزافزون این فرهنگ، خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی چیست؟». آیا نباید پرسید ما که مدعی تشکیل حکومت اسلامی هستیم، چرا ملتمان فرهنگشان را از جای دیگری می گیرند؟ چرا نهادهای تربیتی مان نمی توانند حتی کودکان خردسالمان را متناسب با فرهنگمان تربیت کنند؟ آقای مطهری و همه کسانی که اینقدر از عدم دستگیری و برخورد قضایی با بدحجاب ها پریشان می شوند و فریاد می زنند، آیا همینقدر هم از وضعیت اسف بار صدا و سیما و آموزش و پرورش ما پریشان می شوند و فریاد می زنند؟ آیا مجلس که بخاطر برخی شکست های تیم های ورزشی و برای بازخواست مسئولین تربیت بدنی، سازمانی را به وزارتخانه تبدیل می کند، یک بار هم آقای ضرغامی را بابت صدا و سیمایش بازخواست می کند؟ آقا تاکنون شنیده اید وزیر آموزش و پرورش و آموزش عالی، تنها یکبار و فقط یکبار در طول تاریخ جمهوری اسلامی بخاطر ضعف در تربیت دینی کودکان و جوانان و نوجوانان مورد حتی سوال قرار بگیرند؟
وقتی در طول تاریخ
جمهوری اسلامی، حتی یک فیلم راجع به حجاب و عفاف ساخته نشده، که ده ها و صدها فیلم
علیه آن ساخته شده، دختر جوان جامعه را به جرم مردود شدن در کدام کلاس می خواهیم
بازداشت کنیم؟ وقتی استدلالات کتب مدرسه بر حجاب، به دلیل سطحی بودن، حتی مورد
تمسخر محجبین جامعه قرار می گیرد، آیا انتظار پذیرفتن فرهنگی بی دلیل، از جوانی که
فطرتاً سنت گریز است، عقلانی است؟ آیا افرادی که علیه بدحجابها راهپیمایی و
تظاهرات می کنند، علیه فیلم سازان و سریال سازان منحرف هم تظاهرات و راهپیمایی می
کنند؟ و ...