خداوند متعال هنگامیکه زن را آفرید در وجودش عاطفهای نهاد تا بواسطه وجود
آن بستری فراهم شود تا نسلها در دامانش پرورش یابند و این زن در سایهسار
حجاب و عفاف، تعلیم عاطفه و محبت و عشق و وفاداری دهد تا در نهایت زمینه
دستیابی جوامع به تکامل فراهم شود.
اما غرب این حجاب را از زن میگیرد تا او به شکل کالایی درآید بازیچه دستش و
حتی قابل خرید و فروش و دیگر از این زن نمیتوان توقع انتقال عاطفه داشت و
این زن نه تنها نمیتواند جامعه را در رسیدن به تکامل یاری کند که بستر
افول خود و جامعه را نیز بهتدریج فراهم میآورد.
در
این میان شاید شبهههایی به وجود آید که برخی زاییده ذهن انسان و برخی
دیگر محصول تهاجم فرهنگی باشد که ما برخی از این شبههها را سلسلهوار در
اینجا مورد بحث قرار میدهیم:
حجاب گامی در جهت افزایش التهاب و تحریک بیشتر است.
شاید عدهای این عبارت معروف را در ذهن داشته باشند که منع انسان از هرچیز
باعث حریصتر شدن او میشود و معتقد باشند که حجاب نه تنها باعث از
بینرفتن زمینههای لذتجوئی نمیشود بلکه باعث تحریک بیشتر انسان میشود.
علامه سید محمدحسین فضلالله در جواب این عده میگوید که: این قاعده
نسبت به فکر و اندیشه صادق است. یعنی فکر و اندیشه را نمیتوان
کتمانکرد؛ بلکه پنهان ساختن آن، آدمی را بیشتر حریص میکند تا از
آن مطلع گردد.
اما حجاب چنین خاصیتی ندارد. زیرا اگر زن حجاب را آنگونه که دین
گفته رعایت کرد، از این التهاب و حرص و آزمندی خبری نیست. آنگاه
مثلی میآورد و میگوید: اگر درب خانه یا گاوصندوق نیمهباز باشد
دیگران میخواهند بدانند داخل آن چیست. ولی اگر بسته باشد چنین هوسی
در دیگران پدید نمیآید.
همچنین بیشترین آزاری که متوجه زنان میشود، از طرف طمع شهوانی مردان است و
بدیهی است که نمایش جاذبههای جنسی، این طمع و حرص را بیشتر تحریک میکند و
ما شاهدیم که آمار تجاوز در کشورهایی که به اصطلاح آزادی برای زنان را با
عریان کردن آنها به نمایش میگذارند، به مراتب بیشتر است چون غریزه جنسی جزو
نیازهای نامحدود است و هرگز اشباع نخواهد شد کما اینکه اگر قرار بود این
التهاب زمانی که حجاب وجود ندارد کمتر باشد، ما باید در زمان طاغوت شرایط
بهتری را میداشتیم در صورتیکه با بیحجابی در آن زمان، فساد و طلاق و تولد
کودکان نامشروع بیش از هر زمان دیگری بود.
البته بهطور صد در صد هم نمیتوان گفت منع، موجب تحریک نمیشود. ممکن است
منع، اندکی تحریک را هم به دنبال داشته باشد اما از آنطرف هم هرگز نمیتوان
اثبات کرد که چنانچه این منع نباشد تحریکات کمتر خواهد بود. بهعبارتی
دیگر، اصطلاح "الانسان حریص علی ما منع" تجویزی برای این نیست که برای
حریصنشدن انسان باید جلوی او را باز گذاشت.
درنهایت میتوان به این نتیجه رسید که اگر عفت در تمام شؤون حتی در نگاه
کردن زن به مرد وجود نداشته باشد، مردهای مجرد بدون اینکه بخواهند
محدودیتهای زندگی مشترک را تحمل کنند خود را از طرق دیگر در جامعه ارضا
میکنند و مردهای متاهل هم نمیتوانند عواطف لازم را در چارچوب خانه و برای
همسرشان ابراز کنند که این میتواند به از همپاشیدگی خانوادهها منجر شود.
چرا حجاب بهعنوان یک ارزش اسلامی در ایران اجباریست؟
حجاب تنها یک ارزش فردی محسوب نمیشود بلکه بیشتر جنبهی اجتماعی آن مورد
تاکید است و عدم رعایت آن چون بهنوعی دیگران را درگیر میکند، نوعی
حقالناس به شمار میرود. از طرفی حجاب در ایران بهعنوان یک ارزش دینی
اجباری نشده بلکه بخاطر حقوق روانی مردم است که اجبار شده است. اگر ما در
این مورد از زاویه دینی به اجبار حجاب بنگریم مانند این است که مثلا مردم
را مجبور کنیم به زور و اجبار با خدای خود راز و نیازکنند!!
خلاصه اینکه حجاب و عفاف تاثیر مستقیم بر فرهنگ و تربیت و امنیت روانی در
جامعه در تمام شؤون مختلف سیاسی اجتماعی و...دارد و تا وقتی جمهوری اسلامی
ایران با رای اکثریت مردم به قوه خود باقیست، رعایت حجاب از مهمترین
درخواستها و مطالبات مردم محسوب میشود.
حجاب با زیبایی در تعارضست؛ بهعبارتی دیگر، حجاب مانع بروز زیباییست
(برخی دختران جوان ادعا میکنند که حجاب مانع ازدواجشان است چون مردان به
زیبایی آنها پی نمیبرند)
در اینکه انسان زیباییگراست شکی نیست. هرانسانی دوست دارد محبوب باشد اما
محبوب چه کسی؟ کسی که با زیباییهای ظاهری بخواهد محبوب شود، محبوب
هوسرانها خواهد شد. کمتر کسی در جامعه ما وجود دارد که بخواهد با نگاه
شهوانی به او نگریسته شود. یک عالم یا عارف حتی اگر ظاهر زیبا نداشته باشند
محبوب مردم هستند. زیبایی اصیل در علم و اخلاق است، نه زیباییهای جسمی.
و اما در مورد ازدواج دختران جوان این پاسخ را میتوان داد که اگر کسی فقط
به صرف اینکه طرف زیباست بخواهد با او ازدواج کند مسلما اگر زن زیباتری را
دید، قبلی را ول میکند و به سراغ دیگری خواهد رفت. یکی از مثالهای نقضی هم
که در مورد بحث حجاب و عفاف وجود دارد اینست که دختر شعیب پیامبر که در
قرآن آمده "تمشی علی استحیا" یعنی از حیا و عفت او سخن به میان آمده، مورد
نظر بهترین فرد زمان خودش (حضرت موسی) برای ازدواج قرار میگیرد. در ضمن
باید بدانیم که بدحجابیها، جوانان را نسبت به زندگی خود و ازدواج، بیتعهد
خواهد کرد.
ادامه دارد....