به گزارش 598، با کامران دانشجو 56 ساله که این روزها خود را آماده میکند
تا کرسی وزارت را به وزیر بعدی تحویل دهد، درطبقه 16 ساختمان وزارت علوم
دیدار و گفتوگو داشتیم؛ گفتوگویی که یکساعت و اندی به طول انجامید.
دانشجو
در این گفتوگو با اشاره به جهش علمی کشور و ارایه آمارهای مقالات منتشر
شده در پایگاههای ISI و اسکوپوس، گفت: زمانی که من مسئولیت وزارت علوم را
برعهده گرفتم هجمههای زیادی بود که این فرد سیاسی است و علمی نیست. درحالی
که این آمار و ارقام، عکس این موضوع را ثابت میکند. ضمن آنکه در مقابل
این هجمهها سئوالی که من دارم این است که آیا این همه پیشرفت در فضای
امنیتی امکانپذیر است؟
وی با اشاره به اینکه در این دوره
دانشگاهیان ما آرامش روحی و روانی پیدا کردند، تاکید داشت: من نشاط سیاسی
را خوب میدانم، اما سیاسیکاری را نمیپسندم. اصل قضیه این است زمانی که
دانشگاه به حاشیه میپردازد و نشاط سیاسی آن تبدیل به 18 تیر میشود و
کلاسها به هم میخورد و امتحانات عقب میافتد، این حاشیهها ذهن دانشجویان
را مشغول خود میکند و بنابراین جامعه دانشگاهی نمیتواند به ماموریت و
هدف اصلی خود بپردازد.
وزیرعلوم در این گفتوگو با ابراز نگرانی
از اینکه فضای دانشگاهها با انتصاب یک فرد تندرو میتواند به گذشته
بازگردد و ناآرام شود، به همتای خود در دولت یازدهم هم توصیه کرد: آرامش
روحی و روانی در دانشگاهها تثبیت و نشاط سیاسی درست تعریف شود، چرا که اگر
هرج و مرج را نشاط سیاسی میدانستیم، بدانیم که چیزی جز لاابالیگری نیست و
بدانیم که به خودمان ضربه میزنیم.
دانشجو همچنین از روزهای تلخ و
شیرین تغییر و تحول در مدیریت دانشگاه آزاد هم سخن گفت و با بیان اینکه
درباره آن روزهای انتخاب رییس دانشگاه آزاد ناگفتههای زیادی دارم که روزی
منتشرمیکنم، همچنین اظهار کرد: در مورد دانشگاه آزاد دغدغه دارم، نگرانی
من از خود دانشگاه آزاد و آینده آن است نه از این بابت که «فرهاد» آنجا
باشد یا نه.
سرانجام ماموریت وزارت علوم درباره بررسی اعتبار
مدارک تحصیلی مسئولان و مدیران عالی کشور، پرسش دیگری بود که وزیرعلوم
درباره آن گفت: چنین وظیفهای را به صورت مستقیم برای وزارت علوم
نمیبینم. از سوی دیگر اگر چنین وظیفهای هم باشد، شدنی نیست. ما چندین
هزار مسئول در کشور داریم نمیتوانیم و ضمانت اجرایی نداریم که از همه
مدارکشان را بگیریم و بررسی کنیم.
وی دراین باره پیشنهاد کرد:
افراد قبل از آنکه در جایگاهی منصوب و یا استخدام شوند، کارفرمایان و مقام
بالاتر درباره اعتبار مدارک آنها از وزارت علوم استعلام کند. همان طور که
در انتخابات مجلس هم این اتفاق افتاد و سه چهار مورد پرونده داشتیم که
مدارکشان جعلی و یا غیرقابل ارزشیابی بود که این موضوع را هم اعلام کردیم.
وزیر
علوم در پاسخ به اینکه به عملکرد خود در وزارت علوم چه نمرهای میدهید
نیز گفت: تاکنون چندین بار این سوال را از من کردهاند، اما همیشه گفتهام
که شما و دانشگاهیان باید به من نمره دهید. هیچ بقالی نمیگوید که ماست من
ترش است. اما به نظرم با آن چیزی که مطلوب و آرمان من بوده هنوز خیلی فاصله
داریم.
مشروح گفتوگوی ایسنا با دکتر کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در پی می آید:
در
این نشست به جز سوال نخست که درباره توسعه علمی کشور است، اجازه دهید
سوالاتی بپرسیم که کمتر درباره آن سخن گفته و به آنها پرداختهاید،
بنابراین گفتوگو را با این پرسش آغازمیکنم: ارزیابی شما از وضعیت علمی
کشور چیست؟
دانشجو: گفتن برخی موارد چند بار هم اشکالی
ندارد. معمولا برخی روزنامهها یک چیز را بیست بار هم مینویسند،علی رغم
اینکه واقعیت ندارد، اما میخواهند آن را جا بیندازند در حالی که ما بیان
واقعیتها را حتی اکراه داریم چند بار بگوییم. اما تکرار برخی مسائل اشکالی
ندارد مخصوصا اینکه در راستای خواست مردم و اقتدار و غرورملی باشد. یک
ایرانی به خود افتخار میکند وقتی میبیند در دنیا از نظر علمی جایگاه
مناسبی دارد. من بارها گفتهام کشورها در دنیا به اندازهای حرف برای گفتن
دارند که از لحاظ علمی پیشرفت کرده باشند. بنابراین هر چقدر پیشرفتمان در
علم و فناوری بیشتر باشد، جایگاه مناسبتری چه از بعد اقتدار و پیشرفت کشور
و چه از بعد مذاکره با کشورهای دیگر داریم ضمن آنکه مردم هم در این فضا
احساس نشاط و بالیدن به ایرانی و مسلمان بودن خود میکنند.
مقام
معظم رهبری هم فرمودند که اولویتهای اصلی کشور بحث اقتصاد و پیشرفت علم
است و بر این موضوع از سه تا چهار سال پیش خیلی تاکید داشتند. اما در
ارتباط با اینکه سرعت پیشرفت علم بیشتر شده است، دولتهای قبلی نیز
زمینههایی را آماده کردهاند و ما برسنگ بنای آنها کار انجام دادیم. به
عبارت دیگر نهالی کاشته و به آن رسیده شده که اکنون میوه میدهد. ما اکنون
حدود 14 سال زودتر از سند چشمانداز در منطقه اول و در دنیا پانزدهم هستیم و
در تمام این مدت نیز ارتقای رتبه پیدا میکردیم. علاوه برآن موفق شدیم که
آن را در سالهای 90، 91 و 92 حفظ کنیم.
از منظر آمار به این مقوله بپردازید، آمارها در این باره چه میگویند؟
دانشجو:
آمارها هم موید جهش علمی کشوراست، ازمجموع کل اسناد و مقالات ثبت شده در
پایگاه ISI، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون 60 درصد سهم دولت دهم و
40 درصد نیز سهم سالهای قبل از آن بوده است. یعنی در 30 سال گذشته 40
درصد مقالات علمی و دراین چهار سال و به ویژه طی دو سال آخر 60 درصد مقالات
علمی ایران تولید و در پایگاه ISI به ثبت رسیده است. در پایگاه اسکوپوس
نیز 35 درصد مقالات متعلق به پس از انقلاب تا سال 88 و 65 درصد مربوط به
چهار سال اخیر بوده است.
اگر بخواهیم از نظر تعداد هم بحث کنیم از
مجموع 175 هزار مقاله ثبت شده در پایگاه ISI، بیش از 103 هزار مقاله مربوط
به دولت دهم است. در اسکوپوس نیز از مجموع 217 هزار مقاله ثبت شده از
ابتدای انقلاب تاکنون بیش از 140 هزارمقاله دردولت دهم به ثبت رسیده است.
اما اگر بخواهیم هشت سال دولت اصلاحات را با هشت سال
دولت آقای احمدینژاد مقایسه کنیم، در هشت سال دولت اصلاحات در پایگاههای
ISI و اسکوپوس به ترتیب کمتراز 20 هزار و 9000 مقاله به ثبت رسیده است.
این درحالیست که در هشت سال دولت آقای احمدینژاد در این پایگاهها به
ترتیب بیش از 150 هزار و 190 هزار مقاله به ثبت رسیده، یعنی در
پایگاه ISI حدود 85 درصد کل اسناد از ابتدای انقلاب تاکنون مربوط به هشت
سال گذشته و در پایگاه اسکوپوس نیز 89 درصد تمام اسناد علمی مربوط به دولت
آقای احمدینژاد است.
فکر میکنید این پیشرفت علمی نشانگر چه چیزی است؟
دانشجو:
زمانی که من مسئولیت وزارت علوم را برعهده گرفتم. هجمههای زیادی بود که
این فرد سیاسی است و علمی نیست. در حالی که این آمار و ارقام، عکس این
موضوع را ثابت میکند. آنهایی که علمی بودهاند و ادعای علمی بودن را
داشتهاند، در مورد من گفتند و نوشتند که من فرد علمی نیستم، اما من سکوت
کردم. در صورتی که در همان زمان من استاد تمام بودم و پنج تا شش کتاب
تالیفی و تعداد زیادی مقالات معتبر بینالمللی داشتم، اما من جزو وزرایی
بودم که سعی کردم خودم را با عملم ثابت کنم. اما برخی میخواهند این پیشرفت
علمی را مخدوش کنند.
برخی از روزنامههایی که از شرق بلند
میشوند و در غرب مینشینند، این مسائل را بیان میکنند چون میخواهند
بگویند که حرف ما درست بوده و کامران دانشجو فردی علمی نبوده است. اما این
نگاه غلط و تنگنظرانه است، چرا که چه من باشم و چه فرد دیگری، کشور دارد
به این موضوع افتخار میکند و مقتدرتر شده است. بنابراین باید بپرسیم که آن
موقع در دانشگاهها چه میشد و در حال حاضر چه میشود. اگر این وزارتخانه
علمی نبود، چگونه میتوانیم ماهواره طراحی کنیم و بسازیم. همانطور که
میدانید پیشرفتهترین و بالارتبهترین دانشگاههای دنیا به سمت طراحی و
ساخت ماهواره میروند و حتی در کشورهای بزرگ تنها یک دانشگاه به سراغ این
موضوع میرود، در حالیکه چند دانشگاه کشور ما در این زمینه فعالیت میکنند.
این موضوع فقط شعار نبوده، بلکه طراحی کردهایم، ساختهایم، پرتاب
کردهایم و ماهواره در مدار قرار گرفته و کنترل هم شده است. بنابراین به هر
کسی که این کار را انجام داده باشد، باید افتخار کنیم نه اینکه در مقابل
این مسائل را مخدوش کنیم. این موضوع نشان میدهد که مسائلی که درباره من
مطرح کردهاند یا به دلیل اغراض سیاسی و جناحی بوده و یا ناشی از عدم شناخت
که انشاءالله مورد دوم بوده است.
* عمده دلایل شتابگیری
موتور تولید علم کشور دردولت دهم چه بود و تصویب لایحه تغییر ساختار وزارت
علوم در دولت اصلاحات چقدر زمینه را در این باره فراهم کرد؟
دانشجو:
یکی از دلایل اصلی پیشرفتهای علمی کشور در سالهای اخیر این است که صنایع
و حوزه کاربرد را به داخل دانشگاه آوردیم. یک زمانی حضرت آقا فرمودند
ارتباط دانشگاه و صنعت آرزوی دیرینه من است. من در گزارش پایانی به ایشان
نیز گفتم که خوشحالم که آرزوی دیرینه شما انجام شد، اگرچه در حد آرمانها و
مطلوب نبوده است، اما تا حدودی محقق شد.
این موضوع بسیار مهمی
است که حوزه صنعت و کاربرد به دانشگاه اعتماد کرده زیرا این باعث میشود که
پروژههای کارشناسی ارشد و دکتری فقط مجازی و ذهنی نباشند، بلکه حالت عینی
و اجرایی پیدا کنند. در همین راستا 45 پروژه کلان ملی با اعتبار 2500
میلیارد تومان برای حدود سه تا پنج سال در حال اجراست. از طرفی 400 میلیارد
تومان با مجموعه حوزه کاربرد و صنایع، تفاهمنامه امضا کردیم. همه اینها
در حالیست که پیش از این شورای عالی عتف مدتها بود که فعالیت جدی چندانی
نداشت.
علت دوم این بود که ما سعی کردیم در راستای نقشه جامع علمی
کشور حرکت کنیم و هیچ موقع تکروی نکردهایم. بنابراین این 45 طرح را نیز
در ستاد راهبردی بردیم و تصویب کردیم که در راستای نقشه جامع علمی کشور
باشد.
همچنین یکی دیگر از مسائلی که باعث پیشرفت علمی کشور شد،
این بود که دانشگاهها و دانشگاهیان ما آرامش روحی و روانی پیداکردند. در
این چهار سال بعد ازفتنه 88 همه به دنبال این بودند که دانشگاهها به هم
میریزد و ناآرام میشود و عدهای نیز طمع کرده بودند. اما نقشه دشمن عملی
نشد چرا که دانشگاهیان ما از نظر تعهد ، تخصص و اعتقاد کاملا هوشیار و با
بصیرت بودند. نه تنها این موضوع محقق نشد، بلکه دانشگاهیان ما آرامش روحی و
روانی پیدا کردند. البته در اینجا تاکید دارم، من نشاط سیاسی را خوب
میدانم، اما سیاسیکاری را نمیپسندم. اصل قضیه این است زمانی که دانشگاه
به حاشیه میپردازد و نشاط سیاسی آن تبدیل به 18 تیر میشود و کلاسها به
هم میخورد و امتحانات عقب میافتد، این حاشیهها ذهن دانشجویان را مشغول
خود میکند و بنابراین جامعه دانشگاهی نمیتواند به ماموریت و هدف اصلی خود
بپردازد.
توسعه تحصیلات تکمیلی نیز یک بعد اساسی دیگر در جهش
علمی کشور بود. همانطور که همه دانشگاههای دنیا این کار را انجام میدهند و
تولیدعلم دارند. تولید علم نیز در تحصیلات تکمیلی و به ویژه دوره دکتری
است. الان اکثر دانشگاههایمان تحقیقات انجام میدهند مثلا در بعد تحقیقات
دفاعی، 60 دانشگاه مشغول است، در حالیکه قبلا تعداد آن سه تا چهاردانشگاه
بود.
* همانطور که شما هم عنوان کردید، یکی از بحثهایی
که در انتقاد از شما مطرح شده، موضوع امنیتی شدن فضای دانشگاهها بود، نظر
شما در این باره چیست وچرا؟
دانشجو: در این دو سه هفته
اخیر برخی رسانهها ومسئولان اسبق و معاونان قبلی خیلی مانور میدهند که
فضای دانشگاه امنیتی است، اما سئوالی که من دارم این است که آیا این همه
پیشرفت در فضای امنیتی امکانپذیراست؟ این دو با هم جور در نمیآیند. شما
میگویید تحصیلات تکمیلی کیفیت ندارد، اما میبینیم که 140 هزار مقاله چاپ
میشود. باید از آنها پرسید مگر میشود در فضای امنیتی که دانشگاههایش از
نظر روحی و روانی آرامش ندارند، رشد علمی به این صورت انجام شود.
آنها
این موضوعات را بیان میکنند، چرا که نمیخواهند به این نقاط قوت اذعان
کنند و میخواهند خودشان را با یک صفر مقایسه کنند، زیرا اگر به این موضوع
اذعان کنند که پیشرفت علمی خوب بوده، بعدا باید خودشان را با این ملاک
بسنجند.
اما من در مقابل معتقدم که در دوره این افراد، فضای
دانشگاهها امنیتی بود، چرا که درگیری وجود داشت و زد وخورد میشد و
نشستها به جای منطق و علم با مشت، هیاهو و توهین همراه بود. در دوره آنها
فضا امنیتی، بسته و حاشیهای بود. نشاط سیاسی درست تعریف نشده بود. من نشاط
سیاسی را فعالیت سیاسی همراه با آموزههای دینی واخلاقی میبینم. اما آنها
نشاط سیاسی را سنگاندازی و مزاحمت دانشجویان برای یکدیگر، شعاردادن در
خیابانهای دانشگاه و مزاحمت 20 نفر برای 20 هزار دانشجو میبینند. این
نشاط سیاسی نیست. در حالی که درهمین سال تحصیلی 92-91 برای برگزاری
انتخابات ریاست جمهوری که اوج هیجانات سیاسی است و انتخابات شورای شهر بیش
از سه هزار نشست انتخاباتی در کل دانشگاههای کشور برگزار شد واثر گذاری
بسیار خوبی هم داشت، اما گزارشی از تشنج ودر گیری نبود و این به معنای وجود
نشاط سیاسی همراه با اخلاق وعقلانیت است.
کاری که ما انجام دادهایم، جلوی چشم همه مردم است. بیایید خروجی دوره ما را با دوره اصلاحات مقایسه کنید. البته من،
آقای روحانی را اصلاحطلب نمیدانم. در نتیجه هیچ گوشهای از صحبتهای من
به ایشان بر نمیگردد. من مدعیان تندروی اصلاحطلبی را که خودشان شاید
بانیان 18 تیر بودهاند، مورد خطاب قرارمیدهم.
بیاید
بررسی کنید که آموزش عالی ما یا شما خروجیاش چه بوده است. ما میگوییم
تحصیلات تکمیلی رشد کرده، آنها تخریب میکنند که کیفیت ندارد. شماها که مدعی کیفیت بودید، 9000 مقاله داشتید، اما ما درهمان پایگاه 190 هزارمقاله داریم پس تحصیلات تکمیلی ما کیفیت دارد.
من این موضوع را به استناد اینکه مقالات در راستای حل مسائل و نیازهای
داخلی است، بیان میکنم. چرا که نگاه ما به فرمایش مقام معظم رهبری بود که
90 درصد تحقیقات باید در راستای حل مشکلات کشور باشد.
از سوی دیگر
گفتند که ما تنگنظری کردیم و فقط افراد خاصی را جذب کردیم. این درحالیست
که ما در این مدت 18 هزار عضو هیات علمی را جذب کردیم، چرا که نیازبه این
مساله دیدیم. درحالی که گروههای آموزشی بودند که در 12 سال حتی یک نفر را
به خود اضافه نکرده بودند و اجازه نمیدادند کسی وارد شود و من این موضوع
را یک معضل برای دانشگاه میدانم، چراکه اگر سن یک گروه آموزشی بیشتر از 60
سال شد، اگرچه تجربهاش خوب است اما تلاشش کم میشود.
ما
گروه آموزشی داشتیم که دو نفر بودند و سالهای سال اجازه نمیدادند کسی به
آنها اضافه شود. همیشه هم بهانهشان این بود که این افراد علمی نیستند.
آیا درعالم بشریت فقط شما دو نفرعلمی هستید؟
خروجی، نتیجه برنامهها و سیاستهاست. خروجی که اصلاحات در بعد سیاسی داشت، 18 تیربود. اوج نشاط سیاسی آنها، 18 تیر و کندن در دانشگاه تهران در 16 آذر وهمچنین قراردادن جنبش دانشجویی مقابل نظام بود. آیا این درست است؟من فقط در درون دانشگاهها میگویم، اما جاهای دیگر راهم میتوانم بگویم.
این
که دولت در درون خودش نقش اپوزیسیون را بازی کند. ما باید بگوییم جنبش
دانشجویی 16 آذر چرا آغاز شد و تاریخچهاش چه بود. جنبش 16 آذر مقابل
استکبار آمریکا ایستاد. حالا شما میگویید که این جنبش در راستای خط طاغوت،
آمریکا و ماتریالیسم باشد. افرادی که در 16 آذر شهید شدند در راستای
جهانبینی توحیدی حرکت میکردند. 16 آذر ومسائل اینچنین یپشتوانه نظام است.
اما عدهای زمانی آنرا نشاط سیاسی میدانستند که به ارکان نظام ناسزا
بگوید وتزلزل ایجاد کند، ما این را قبول نداشتیم. نظام با دولت متفاوت و به
مراتب فراتراز دولت است. دولتها تغییرمیکنند و باید هم مورد نقد قرار
گیرند، اما اصل نظام و آرمانهای انقلاب تغییر نمیکند. جنبشهای دانشجویی
باید دولت را نقد کنند واین اشکالی ندارد.
* چقدر امکان نقد در دانشگاهها فراهم بود؟
دانشجو:
شما دراین چهار سال کم نقد دیدید؟ هیچ دولتی به اندازه این دولت نقد نشده و
مورد نقد هم از درون دانشگاه وهم از بیرون دانشگاه قرار نگرفته است.
دانشگاه مبداء تحول است مگر میشود دانشگاه منتقد نباشد. جنبش دانشجویی و
دانشگاههای ما باید منتقد باشند و نباید به وضع موجود قناعت کنند. چراکه
درغیر این صورت دچار سکون میشویم و به پویایی نمیرسیم و سکون نیز یعنی
مرگ.
* توصیه شما به وزیرعلوم دولت یازدهم چیست؟
دانشجو:
توصیهام به وزیرعلوم دولت یازدهم این است که دانشگاهها را در مسیر نظام،
همراه با نظام و آرمانهای انقلاب حرکت دهد. آرامش روحی و روانی در
دانشگاهها تثبیت و نشاط سیاسی درست تعریف شود، چراکه اگر هرج ومرج را نشاط
سیاسی میدانستیم، بدانیم که چیزی جز لاابالی گری نیست و بدانیم که به
خودمان ضربه میزنیم.
* درباره دانشگاهها هم نگرانی دارید؟
دانشجو:
نمیتوانم بگویم دغدغه ونگرانی درباره دانشگاهها ندارم، اگر یک فرد
تندروی مدعی اصلاحطلبی روی کار بیاید، حتما به آن دوره باز میگردیم.
چراکه دغدغه این افراد موضوع علم وارتباط دانشگاه و صنعت و موضوعاتی از این
قبیل نیست. بلکه دغدغه آنها چیزهای دیگری است. سروش
الان کجاست؟ مهاجرانی، گنجی وافشاری کجا هستند. تئوریسینهای اصلاحات این
افراد بودند که رسول خدا را کنار گذاشتند و اکنون دارند استغفرا... خدا
راهم کم کم کنار میگذارند. حالا من میپرسم که جنبش دانشجویی یعنی آقای
افشاری وامثال آن؟ اگرجنبش دانشجویی را افشاری میدانیم، یعنی دشمن راجنبش
دانشجویی میدانیم. آیا این میشود نشاط وآزادی سیاسی که ما فضای
دانشگاه را برای سروش و مهاجرانی وامثالهم آماده کنیم که در این فضا جولان
دهند. من 22 سال در دانشگاه بودهام و با پوست، گوشت و استخوان خود مشکلات
را حس کردهام. در آن سالها زمانی که در حال درس دادن بودم، میدیدم
عدهای درمحوطه دانشگاه شعار آنچنانی میدادند. هرکس فضا را اینگونه درست
کند، اگرعالمانه باشد، خیانت و اگرعالمانه نباشد، غفلت کرده است.
آن
زمان ما میگفتیم دغدغه امثال افشاری این مسائل نیست، اما میگفتند تو
نمیدانی آزادی چیست. آزادی بدون چارچوب، هرج ومرج ولاابالی گری است.
بنابراین آزادگی ارزش است. به ما میگفتند شما پیام
دوم خرداد رانفهمیدید، ما گفتیم اگر پیام دوم خرداد این است که در دانشگاه
هرج ومرج وحرکات کدیور، سروش و ... باشد،ما آن را قبول نداریم، بله ما سوم
خردادی هستیم. هرچند که من معتقدم پیام دوم خرداداین نبوده واین میشود
سرقت پیام دوم خرداد که یک عده تندرو آمدند وآن را مصادره کردند.
* تغییر و تحول درمدیریت دانشگاه آزاد باتمام فرازوفرودهایش در دوره وزارت شما رخداد، آیا درباره دانشگاه آزاد هم دغدغه دارید؟
دانشجو:
من در مورد دانشگاه آزاد دغدغه دارم، البته درباره آنروزهای انتخاب رییس
دانشگاه آزاد نوشتهام. ناگفتههای زیادی از نوع برخوردها و دیگر مسائل
مانده است. من همه این موضوعات را نوشتهام و روزی منتشر خواهم کرد.
من چند برهه از زندگی خود را یادداشت برداری کردم. تقویم روزمرا از 38
روزمانده به انتخابات 88 تا یکماه بعد ازآن نوشتم که چه کسی آمد وچه چیزی
راگفت که الان نمیخواهم به این موضوعات بپردازم. اما 15 سال دیگر اگر زنده
باشم خودم و اگرنبودم، این نوشته را در اختیار خانوادهام قراردادهام که
چاپ کنند.
دوره دیگری که آن را
نوشتم زمانی بود که آمدم تا مسئولیت وزارت علوم رابگیرم که آن فضاسازیهای
کثیف را برایم انجام دادند که باهیچ انصافی جور در نمیآید. من پرینتهایی
که از دانشگاه کویین مریکال برایم میآمد، نزد خود دارم که از ایران با
این دانشگاه تماس گرفتهاند که بنویسید "فلانی در اینجا نبوده و این موضوع
برای ما مهم است." یکماه از این دوره را نیز یادداشت کردم. من چون
از 15 سالگی در سیاست بودم، ازیک یا دو ماه قبلا ازانتخابات 88، احساس
میکردم که فتنهای در راه است. البته آن زمان کلمه «فتنه» رابه کار
نمیبردم، بلکه احساس میکردم برنامهریزی صورت گرفته و دشمن نقشههایی
دارد، به همین دلیل مینوشتم.
درمورد دانشگاه آزاد وآن روزهای
معروفش نیز نوشتم. تابحال فکر کردهاید که چرا درباره دانشگاه آزاد آنقدر
سروصدا کردند. به هرحال قراربود یک مدیر بعد از 30 سال تغییر کند، مگر چه
اتفاق مهمی قرار بود که بیفتد؟ البته من برای آقای دکتر جاسبی احترام زیادی
قائلم و همیشه گفتم مدیر موفقی بوده و خدماتی که او داشت و نوع مدیریتش
برای شروع کار لازم بود. اما بالاخره بعد از 30 سال دانشگاه نیاز به تغییر
داشت. نوشتم که چرا انقدر مقاومت میشد.
مقاومت جای خودش در درون جلسات چه گذشت، چه کسی چه چیزی گفت و چه تعرضاتی شد. با این وجود، من با خونسردی کارم را انجام دادم. میگفتم من از طرف شوای عالی انقلاب فرهنگی ماموریت دارم و باید انجام دهم.
* چه شد فرهاد دانشجو رییس دانشگاه آزاد شد؟
دانشجو:
بالاخره تغییر در دانشگاه آزاد اجتناب ناپذیر بود. شورا نیز این کار را
انجام داد که با اعمال تغییر، پویایی دانشگاه را بیشتر کند.اما نه من قائل
به این ایده بودم که فرهاد به آنجا برود و نه خودش که البته از برخی از
مسائل بهتر است که بگذریم.
دغدغه و نگرانی شما درباره آینده دانشگاه آزاد چیست؟
دانشجو:
نگرانی من از خود دانشگاه آزاد و آینده آن است و نگرانی از این بابت که
فرهاد آنجا باشد یا نه، ندارم. خود فرهاد هم این نگرانی را ندارد چرا که با
میل خودش نرفت. خودش میگفت به من مسئولیتی داده شده و باری است بر روی
دوش من که به جلو میبرم. او میگوید که من بر مبنای تکلیف کار میکنم.
وقتی
اینگونه باشد، دیگر بودن یا نبودنش چه فرقی دارد. من فکر میکنم که فرهاد
تا الان نیز به تکلیف خود عملکرده است و به نظرم در 1.5 سال گذشته علیرغم
اینکه فضاسازی علیه او زیاد بود، بسیار موفق کارکرده است.
مثلا
روزنامهای نوشته بود که پنج ماه است که هیاتامنا تشکیل نشده و فلانی دارد
چراغ خاموش کار میکند، اما این درحالی بود که رییس دانشگاه آزاد هر دو تا
سه هفته یکبار با رییس هیات امنا جلسه دارد وکارهایش را هماهنگ میکند.
بنابراین در نهایت نظرم این است که آقای جاسبی مدیر خوبی بود و کارهای خوبی
انجام داد.
اما این تغییر باید انجام میشد و بازگشت به دوره
گذشته، خسران است. من در مورد دانشگاه آزاد دغدغه دارم که باید مثل همه
دانشگاههای دیگر باشد. افرادی میگویند وزارت علوم متمرکز است، البته من
قائل به این موضوع نیستم. اما چرا همان افراد نمیگویند چطور در طول 30 سال
دانشگاه آزاد نه فقط به گفته من؛ بلکه به گفته همه، حتی در مورد بحث
مهمانی و آییننامهها متمرکز بود و فقط باید یک نفر مینوشت تا این موضوع
انجام شود. چگونه تمرکز در دانشگاه آزاد هیچ ایرادی نداشت وآن راتائید
میکردند.
زمانی که فرهاد به آنجا رفت،
شخصی گفت که من پنجسال گذشته فقط هرچه گفتند، انجام دادم و شما نیز باید به
ما بگویید که چه کار کنیم تا انجام دهیم. اما فرهاد به او گفت که خودت
باید فکرکنی که چه کاری را انجام دهی. اما واقعیت این است که این
مسولان و کارمندان اینگونه بار آمده بودند. بنابراین اگر دانشگاه آزاد
بخواهد به همان سیستم تمرکز برگردد، بدانید که تالی فاسد دارد.
* به نظر شما دانشگاه آزاد باید در آینده چگونه عمل کند و چه پیشنهادی در این باره دارید؟
دانشجو:
دانشگاه آزاد باید در استانها کار خود را انجام دهد و هیات امنای استانی
داشته باشد. البته در هیات امنا باید رایگیری شود و برمبنای رای عمل شود
نه اینکه اگر رای کسی را قبول نکرد، او مدعی شود که به او توهین شده است.
چرا که روحیه من این است که افراد باید استقلال رای داشته باشند. باید
هیاتهای امنای استانی استقلال بیشتری پیدا کنند و وابستگی آنها نسبت به
هیات امنای مرکزی کمترشود. همچنین واحدهای دانشگاه از نظر مالی مستقل
باشند، چون با این کار نظارت هم بر آنها آسانتر میشود درعین حال هیات
امنای مرکزی باید تنها نقش سیاستگذار داشته باشد، نه نقش آمرانه و دخالت
مستقیم.
*وزارت علوم تاکنون گزارشی درباره نتیجه بررسی
اعتبار مدارک مسوولان و مدیران عالی کشور که ماموریت یافته بود، تاکنون
منتشر نکرده است، آیا گزارش مذکور تهیه نشده و یا آنکه نتایج آن قابل
انتشار نیست؟
دانشجو: اولا من چنین وظیفهای رابه صورت
مستقیم برای وزارت علوم نمیبینم. از سوی دیگر اگر چنین وظیفهای هم باشد
وبه آن محول کنیم، شدنی نیست. ما چند هزار نفر مسئول در کشور داریم.
نمیتوانیم ازهمه مدرکشان را بگیریم و بررسی کنیم. زمانی شما میگویید
وزارت علوم به دنبال این کار برود، اما زمان دیگری نیز میگویید هر فردی
درهر جایگاهی که قرار است قرارگیرد، مقام بالاتر و کار فرمایش درباره
اعتبار و صحت مدارک دانشگاهی او از وزارت علوم استعلام کند که این استعلام
به اعتقاد من خوب است. برای مثال ممکن است پرونده فردی در معاونت دانشجویی
وجود نداشته باشد من ضمانت قانونی و اجرایی ندارم که به آن فرد بگویم که
مدرکت را به من بده تا بررسی کنم. بنابراین فرد نباید استخدام و منصوب شود،
تا زمانی که استعلام مدرک او از وزارت علوم بیاید. همانطور که در انتخابات
مجلس هم این اتفاق افتاد زیرا شورای نگهبان مدارک را تایید شده میخواست.
در آن زمان سه چهار مورد پرونده داشتیم که مدارکشان جعلی و یا غیرقابل
ارزشیابی بود و ما نیز این موضوع را اعلام کردیم. البته در آن زمان خیلی هم
بر ما فشار آوردند که برخی ازاین مدارک را تایید کنید، اما ما به وظیفه
خود عملکردیم و زیر بار فشارها نرفیتم.
* همواره
انتقادهایی به پذیرش دانشجوی پولی مطرح بوده. آیا پذیرش دانشجوی پولی
دردوره دکتری و به ویژه در دانشگاههای بزرگ کشور را کار درستی میبینید؟
دانشجو:
نکته اول اینکه این موضوع در مجلس و قانون برنامه پنجم توسعه مصوب شده و
من نیز وظیفه دارم که قانون را اجرا کنم. چطور زمانی که دولت قانونی را
اجرا نمیکند همه صدایشان درمیآید، بنابراین وقتی که قانون گفته باید
دانشجوی مازاد برظرفیت بپذیرید، ما نیز باید این کار را انجام دهیم.
مورد
دوم اینکه دانشگاههای ما باید به سمت خودکفایی حرکت کنند که یکی از
راههای این موضوع پذیرش دانشجو مازاد بر ظرفیت است. در حال حاضر بهترین
دانشگاههای دنیا هم دانشجوی شهریه پرداز میپذیرند و آنها را کنار
دانشجویان عادی خود مینشانند. البته ملاکهایی را درنظر میگیرند و فقط به
صرف داشتن پول دانشجو را ثبتنام نمیکنند. ضمن آنکه چه اشکالی دارد که
دانشگاهی پردیس داشته باشد و با مدرک متفاوت با دریافت شهریه دانشجو بگیرد.
وقتی یک فارغالتحصیل برای عضویت در هیات علمی وارد دانشگاهی
میشود، درمدرک تحصیلی اوقید شده که مربوط به پردیس است، بنابراین سازمان و
دانشگاه مربوطه خود تصمیم میگیرد که او را به عنوان هیات علمی قبول کند
یا خیر.
از سوی دیگر چطور میشود که اگر شخصی به صورت پولی به
دانشگاههای خارجی برود، همه از او استقبال میکنند، چون اصطلاحا مرغ
همسایه غاز است. این در حالیست که دانشگاههای خارجی حتی در مدرک خود قید
نمیکنند که دانشجو به صورت پولی وارد شده است در حالی که ما در مدارک قید
میکنیم که فارغ التحصیل پردیس دانشگاه است تا کارفرمایی که در انتها
میخواهد، فارغالتحصیل را استخدام کند، تشخیص دهد که فرد با چه شیوهای
وارد شده است. همچنین پذیرش دانشجوی شهریه پرداز چیز جدیدی نیست. همه
دانشگاههای ما پیش از این نیز از این طریق دانشجو میپذیرفتند به اینگونه
که با صنعت قرارداد میبستند تعدادی دانشجو میگرفتند و پول آن را
نیزدریافت میکردند. اما مجلس این موضوع را قانونی کرد و ما نیز آن را
ازحالت سلیقهای خارج کردیم و گفتیم که دانشگاهها نمیتوانند بدون هماهنگی
با ستاد، دانشجو پذیرش کنند و باید باهمکاری سازمان سنجش اقدام به برگزاری
آزمون اختصاصی برای پذیرش این دانشجویان کنند.
ما درحال حاضر 220
هزارمتقاضی دوره دکتری داریم. بسیارتلاش کردیم تا توانستیم درحال حاضر 12
هزار نفر پذیرش داشته باشیم، بنابراین بیش از 200 هزار نفر همچنان پشت
کنکور دکتری میمانند وهمینطور نیز تعداد آنها بیشتر میشود. چرا که موجی
که از کارشناسی ارشد شروع شده، در حال رسیدن به دوره دکتری است. بنابراین
اگر فرصت تحصیل برای آنها در داخل کشور فراهم نباشد، دانشجو به کشورهای
همسایه میرود و پول میدهد درحالی که یک دهم سواد داخل کشور را نیز کسب
نمیکند.
از منظر فرهنگی نیز میتوان به این مهم نگاه کرد زیرا
این افراد ممکن است در خارج از نظر فرهنگی نیز دچار مشکل شوند. بنابراین
من به عنوان یک مسئول نظام باید واقعیتها را ببینم و شرایط را فراهم کنم
برای افرادی که میخواهند ادامه تحصیل دهند. البته با شاخصهای خاص خود فکر
میکنم در این امر وظیفهام را به خوبی انجام دادهام.
* درپایان دولت دهم به عملکرد وزارت علوم وخودتان چه نمرهای میدهید؟
دانشجو:
چندین باراین سوال راازمن کردهاند. اماهمیشه گفتهام که شما ودانشگاهیان
باید به من نمره دهید. هیچ بقالی نمیگوید که ماست من ترش است. اما به نظرم
با آنچیزی که مطلوب وآرمان من بوده هنوز خیلی فاصله داریم.
* برنامههایی بوده که ناتمام مانده باشد؟
دانشجو:
همه کارهایی که شروع کردم ازجمله ایجاد آرامش روحی وروانی در دانشگاهها،
تعریف درست از نشاط سیاسی و پیشرفت علمی برمبنای آرامش روانی، نیاز به
ادامه دارد.