و اما امتداد این شماره، هشتاد صفحه است که بخشهایی از اون رو با هم مرور میکنیم.
امتداد 79، مثل همهی امتدادهای دیگه با بیانات حضرت آقا شروع میشه که چهار صفحه رو به خودش اختصاص داده. این بخش از اون بخشهایی است که معمولا مورد استقبال مخاطبامون قرار میگیره.
مطلب بعدی، یه مقاله است در مورد اقتصاد مقاومتی که این روزا بحثش رو همه جا میشه شنید!
آقای دهنادی در مطلب بعدی، «ابطه تشکیل دولت امتداد و آلبومهای خاک خورده» رو بررسی کردن که میپردازه به تشکیل دولت امتداد. فکر کنید یه دولت تشکیل بشه به نام دولت امتداد. یه دولت جهادی و...
آقای احمد ایزدی هم به سبک خودشون، شهید «محمدتقی ابوسعیدی» رو معرفی کردن:
«اعضای گروهکهاي معاند، عکس امام را که جلوی ماشین دیدند، سروصدا راه انداختند و از آن میان یک نفر حرفي زد كه...
محمّدتقی درِ ماشین را باز کرد و فریاد زد: من فدایی خمینی هستم. و رفت وسط جمعیت و درگیر شد...»
مطالب بعدی رو آقای نسایی نوشتن دربارهی شهید سیدمجتبی علمدار. آقای برادران هم که از نویسندههای نوقلم امتداد هستن، مطلبی از یک رزمنده که علیرغم اصرار نویسنده، حاضر به چاپ نامشون نشدن.
نالههای زنجیر، مطلبی است از آقای امینی دربارهی خانم دباغ و دخترشون. روایتی نو از لحظههای دهشتناک این مادر و دختر در زندانهای ساواک.
خانم مهریانجاهد که از سال گذشته همکاری با امتداد رو آغاز کردن و انصافا رشد بسیار خوبی داشتن، به خانهی شهیدان رمضانیپور سری زدن و از شهدای آنها برایمان مطالب گفتنی بسیاری ارسال کردهاند.
«برف زیادی باریده بود. میخواستم بروم خانهی برادرم. ماشین سپاه زیر پای مهدی بود. گفتم: «مهدیجان! حال داییات خوب نیست. زود مرا به خانهی آنها برسان».
گفت: «مامان! این ماشین مال بیت المال است».
توی آن برف و سرما با هم رفتیم سر ایستگاه و منتظر ماشین شدیم.»
بوی بهشت این شماره ما رو مهمون خاطرات رزمندهی مداح، حاجعلی مالکینژاد کرده. آقای شجاعی که چند شمارهایه برای امتداد مینویسن، برای این شماره و شمارههای بعد، حرفهای زیادی از روزهای خاطرهانگیز ایشون برامون دارن.
«شلمچه، صدایی که همچنان میخواند»، «زندگی در شعلههای جنگ»، «ریهاش پر از باروت بود نه بنزین»، «هلیکوپتر عراقی که بالای سرم رسید، از جا بلند شدم»، «مسافر»، «دژ تمامیت ارضی آوردگاه حماسهی سیاسی»، «بوی نفت در سالن فرهنگ»، «سعادت و شقاوت در مه فتنه» و «حماسه 23 تیر 58 مریوان» مطالب بعدی هستند که خواندنشون خالی از لطف نیست و زحمات زیادی بابتشون کشیده شده.
اما میرسیم به پروندهی این شماره با عنوان «عشق بدلی» که به قضیهی شهید منوچهر پلارک و حواشیای که چند سالیه ایجاد شده، پرداخته. پیشنهاد میکنیم که این پرونده رو بدون هیچ موضعگیری اولیه تا پایان بخونید. سعی شده که مطالبی که در مورد این شهید عزیز گفته میشه رو با منطق و مستند، بررسی کنیم. خیلی وقته که بچههای امتداد، مشغول این پرونده هستند و سعی کردیم که با رعایت حق و انصاف، تمام مطالب رو بررسی و آسیبشناسی کنیم.
«قبر همهی شهدا بوی عطر میدهد»، «شهید عطری در فضای مجازی»، «عقل مقدس در هجوم عشق بدلی»، «عطری از جنس بازار» و «به هوش باشیم، فضیلت محور است نه کرامت» مطالبی هستند که سعی دارن حقیقت ماجرای شهید پلارک رو برای همه روشن کنند. در یک جمله شاید بتوان گفت که ارزش شهدایی که اطراف مزار شهید پلارک هستند، قطعا و یقینا بالاتر از بوی عطری است که چند سالیه، توجه خیلیها رو به خودش جلب کرده. و این نکتهایه که شاید کسی به اون توجه نکرده و باعث غریب ماندن شهدای عزیزمان شده است.
معراج، بیسیمچی، کمکهای مردمی از بخشهای دیگهی نشریه هستند. البته از این شماره یک بخش دیگه به نام «صدای پای عکسها» به امتداد اضافه شده که میطلبه امتدادیان عزیز، قصه یا روایتی رو از تصویری که هر شماره براشون میگذاریم، برامون ارسال کنند. امیدواریم شاهد رشد کردن نویسندههای جدید امتداد باشیم.
آقای ابراهیمزاده هم مثل گذشته با سادههای صریح و صمیمی مهمان ما هستند و بخشهای پایانی مربوط میشه به قسمت طنز که جدیدا اضافه شده. انشاءالله این دفعه بتونیم رضایتتون رو جلب کنیم.