قدس و فلسطین براساس فرهنگ وگفتمان حضرت امام خمینی- قدس سره- با چند ویژگی عمدتاً منحصر به فرد شناخته میشود؛ «عامل همبسته ساز»، «عامل جهتدهنده»، «عامل حل اختلافات» و «معیار حرکت سازنده». بر این اساس قدس و فلسطین برای جهان اسلام فقط یک قطعه مقدس جغرافیایی نیست بلکه بیش از آنکه یک «فیزیک» باشد، جنبه انسانی و معنوی دارد به عبارت دیگر قدس و فلسطین به غیر از آنکه مقصد حرکت میباشد، عامل حرکت و معنادهنده به آن نیز میباشد قدس بهعنوان عامل همبستهساز میتواند همه اجزاء امت اسلامی را منسجم گرداند توجه همه مسلمانان به قدس، صف دوستان و دشمنان واقعی است اسلام را از یکدیگر جدا میکند آنکس که در قضیه فلسطین و قدس در کنار سایر مسلمانان قرار ندارد، در هیچ مورد دیگر هم در کنار مسلمانان قرار نمیگیرد بنابراین کسی که پای کار فلسطین میایستد در سایر موارد نیز به میدان میآید و از این رو هیچ بخش از امت اسلامی خود را در مواجهه با دشمنان تنها نمیبیند اما زمانی که مسلمین به بخشهای مختلف تقسیم شده باشند و هیچ فریاد واحدی میان آنان وجود نداشته باشد، به هیچ روی قادر به دفاع از هیچ بخشی از جهان اسلام نخواهند بود. امروز ما شاهد هستیم همه کسانی که قدس را فراموش کردهاند، در کنار غاصبان و حامیان اشغالگران قدس قرار گرفته و اعتنایی به منافع و امنیت مسلمانان ندارند برای تصدیق این داعیه میتوانید به عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین و... نظر بیاندازید.
قدس و فلسطین بهعنوان «عامل جهتدهنده» از اهمیت خاصی برخوردار است. مسلمانان میتوانند در هر مبحث عقیدتی، دیدگاه متفاوتی داشته باشند و میشود نامهای متفاوتی را برای هر بخش جهان اسلام در نظر گرفت بخشی را تندرو، بخشی را کندرو و... لقب داد و برای مدتهای طولانی درباره آنها صحبت کرد این صحبتها ممکن است ضرری برای مسلمانان نداشته باشد اما سودی هم ندارد. وقتی پای فلسطین به وسط میآید همه بحثها جهتدار میشود، بحث از فلسطین، بحث از یکی از مباحث عقیدتی یا جغرافیایی نیست که اختلاف در آن روا باشد. بحث فلسطین صفها را از یکدیگر جدا میکند و از این طریق مردم میتوانند حق را از باطل تشخیص دهند. آنکس که در بحث فلسطین دارای ثبات قدم بیشتری باشد، قابل اعتمادتر است و آنکس که فلسطین را در روزی که خطر و ضرری ندارد، یاری میکند و در روزی که صحبت کردن از فلسطین مستلزم هزینه است، کنار میکشند اینها در هیچ موضوع دیگری هم قابل اعتماد نیستند تجربه هم این را به روشنی ثابت کرده است.
همین ماهها و هفتههای اخیر شاهد بودیم که گروهی از فلسطینیها از سوریه فاصله گرفته و تلاش کردند تا ترکیه و قطر را جایگزین نمایند. اما حاصل این کار چه شد آیا قطر و ترکیه آنقدر ظرفیت دارند که از نیروهایی دفاع نمایند که در لیست سیاه آمریکا و اروپا قرار دارند. این عده از فلسطینیها چند مورد کمک را بهعنوان وضع جاری در این کشورها ارزیابی کردند اما به محض آنکه دفاع از فلسطینیها به پرداخت هزینه و مخالفت با آمریکا نزدیک شد، این دو کشور حضور رهبران فلسطینی در دوحه را ممنوع کردند. در واقع فلسطین صفها را از هم جدا میکند و به پیش میبرد.
فلسطین و قدس مهمترین «عامل حل اختلاف» نیز به حساب میآیند. جدای از اینکه توجه و تمرکز روی موضوع مهمی همچون فلسطین میتواند اولویت موضوعاتی که نوعاً در درجه دوم اهمیت قرار دارند را از دستور کار خارج نماید. دفاع از فلسطین و کنار هم قرار گرفتن کشورهای اسلامی در این موضوع، حل اختلافات کشوری با کشور دیگر را آسان میگرداند یک لحظه تصور کنید که رهبران لیبی و رهبران الجزایر مشترکاً آزادسازی فلسطین را در دستور کار قرار دادهاند و در همان حال در بعضی از موارد این دو اختلافاتی هم با خود به همراه دارند این اختلافات در سایه اهمیت دادن به قدس کمرنگ میشود و در نهایت امکان رفع و رجوع آنان فراهم میگردد. از این رو حضرت امام خمینی براساس رهنمود قرآنی میفرمودند روز قدس روز حرکت همه مردم است.
قدس و فلسطین به عنوان معیار درستی حرکت نقش بیبدیلی در تشخیص آنچه باید و آنچه نباید دارد. در واقع حرکت فقط قدسگرایانه نیست بلکه بیش از آن قدسگونه است بر این اساس میتوان گفت تا زمانی که قدس و فلسطین آزاد نشدهاند هر برنامه اساسی جهان اسلام باید به یک پیوست مهم به نام آزادی فلسطین و قدس همراه باشد؛ با این دو معیار است که هر اقدام دیگری در مجموعه جهان اسلام توجیه و معنا پیدا میکند. در واقع ساختن برجهای شیشهای در جهان عرب بدون مهار خطر تهاجم رژیم اسرائیل مانند نقاشی روی آب است و متأسفانه ما مشاهده میکنیم که علیرغم وجود این دشمن لجوج، جهان عرب به هر اقدام بزرگ در حوزه رفاه عمومی دست زده است. و حال آنکه عقل سلیم حکم میکند که اول محیط اطراف را اصلاح نمائیم.
متأسفانه طی دو سال اخیر شاهد بروز شکافهای جدیدی در جهان اسلام بودهایم امروز در اکثر نقطههای این منطقه درگیری حاکم است و خون برادران مسلمان توسط برادر مسلمان دیگر به زمین ریخته میشود. در کنار این ریخته شدن خونهای مسلمانان ما شاهد تفرقههای جدیدی در جهان اسلام هستیم و این میتواند همه حیات اجتماعی جهان اسلام را تهدید کند. این تفرقهها هر کدام با راهافتادن انواعی از تهمتها و افتراها همراه است و محیط اجتماعی آنان را آکنده از سوءظن کرده است!
ای کاش مسلمانان روی چند خطوط قرمز توافق میکردند و راه را بر دشمنان خود میبستند. مسلمانان میتوانند به تبعیت از قرآن کریم روی موارد زیر توافق نمایند:
1- «خون مسلمانان»، قرآن کریم ریخته شدن خون مسلمان توسط مسلمان دیگر را نهی کرده است. این میتواند یک خط قرمز باشد. جالب این است که در جهان امروز ما غرب بدون آنکه برای انسان ارزش ماندگاری قایل باشد، از افراد مسیحی در هر کجا که باشند دفاع مینمایند.
2- «سیطره غرب»؛ این سیطره با توجه به سرگذشت اغلب کشورهای اسلامی طی 300 سال اخیر کاملاً محسوس میباشد. در این دوران بخشهای وسیعی از جهان اسلام تحت اشغال نظامی مستقیم غرب بودهاند و پس از طی میلیتاریزم به تصرف وابستگان بومی آنان درآمدهاند. امروز هم اکثر مسلمانان احساس میکنند که غرب در امور مربوط به آنان مداخله و به خرابکاری اشتغال دارند. نفی سیطره غرب که امروزه در سطوح ملی برای هر کشور تبدیل به یک مطالبه شده است میتواند بعنوان مطالبه عمومی در دستور کار قرار بگیرد.
3- «وحدت جهان اسلام» بدون تردید هیچ مسلمانی از گسیخته شدن بخشی از بخشی دیگر جهان اسلام حمایت نمیکند بلکه همه تودههای مردم در همه کشورهای اسلامی خواستار وحدت و همدلی هستند. این مطالبه ظرفیت آن را دارد که علمای دینی از هر طرف که باشند، دور هم جمع کند و از حاکم شدن دوگانگی و ستیز میان آنان جلوگیری کند. امروز جهان مسیحی تا حد زیادی به وحدت رسیده است و هر کشور مسیحی در حمایت از کشور مسیحی دیگر در آفریقا و آسیا به میدان میآید ولی متأسفانه این وضع در جهان اسلام بحرانی است.
4- «استقلال و تمامیت ارضی کشورهای اسلامی»؛ استقلال هر کشور رابطه مستقیمی با توسعه و ترقی آن کشور دارد. این استقلال البته در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل اشاره است ولی در اینجا منظور عمدتاً استقلال سیاسی و سرزمینی است. اگر مسلمانان حفظ مرزهای فعلی جهان اسلام را یک هدف مهم به حساب آورند و بخاطر مباحث ستیزهجویانهای که هیچگاه هم نتیجهای در برنداشته است، علیه یکدیگر نباشند، دستکم نیمی از مشکلات جهان اسلام حل میشود. همین الان عراقیها هزینه سوءظنی را میپردازند که برادران مسلمان در یک یا چند کشور همسایه در یک طرح آمریکایی علیه برادران خود روا میدارند کما اینکه همین وضعیت در سوریه،در... است.
5- «حفظ نوامیس مسلمانان»؛ همانگونه که هر فرد ناموس دارد و هر ملت ناموس دارد امت اسلامی و مکتب مسلمانان نیز ناموس دارند. ناموس عبارت است از آن «امر مشترک حساس واجب الحرمه» تردیدی نیست که قرآن کریم در رأس نوامیس مسلمانان قرار دارد و پس از آن شخصیت حضرت محمدبن عبدالله (ص) قرار دارد و در مراحل بعد شخصیتهای مشترک فیه دیگر قرار دارد. مسلمانان باید بطور یکپارچه در برابر هر عامل اهانتگر و یا تهدیدگر علیه نوامیس مسلمانان بایستند و اگر ایستادند آنوقت کسی جرأت نخواهد کرد به کتاب خدا،یا پیامبر خدا جسارت نماید.
6- «منافع و امنیت مسلمانان»؛ منفعت عمومی و مشترک مسلمانان و امنیت آنان یک موضوع مشترک است که باید به مطالبه عمومی و فراگیر مسلمانان تبدیل شود. اگر در کنار هم بودن برای مسلمانان آفریقایی و آسیایی ما سود ملموس پیدا کند در موضوعاتی که به دلیل پیچیده بودن، سود آن ملموس نباشد هم کنار هم قرار میگیرند و آنوقت جهان اسلام به یک دژ مستحکم تبدیل میشود. در همه این موارد قدس و فلسطین میتواند سنگبنا و بهانه آغازین باشد.