مهدي پرويز شاعر جوان انقلاب اسلامي در سن بيست و هشت سالگي بر اثر سکته مغزي درگذشت.
به گزارش رجانيوز، مهدي پرويز ، شب
گذشته پس از آخرين سجده ي نماز، در آغاز بيست و هشتمين تابستان عمرش،به
بهارستان لطف ايزدي عروج کرد.
پرويز ، شاعر جوان و دغدغه مندي بود که
او را به شعرهاي آييني و ولايي مي شناختيم.دلبستگي او به اهل بيت (ع) و
تعهد او به ارزش هاي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي به روشني از سروده هاي او
،قابل دريافت است.
اين شاعر مرگ آگاه ،در يکي از آخرين
آثارش، تصويري معنوي از پرواز ابدي خود ترسيم کرده است. اين غزل به تاريخ
سوم بهمن ماه 89 در وبلاگ شاعر ، درج شده است:
همـه هســتند ،همـه دور مـزارم، آرام
مـادر وهمسـر وفــرزند کنارم، آرام
من ام آن آهوی وحشی ، منم آن شوق گریز
کـه اجـل بی خبر آمـــد به شکارم، آرام
یـا همـان آینه ی نیمه مکدر کـه شبی
قطره ای اشک فرو شست غبـارم، آرام
وقت آن است که چـونان پر قویی در باد
مهربان! دست خـدایت بسپارم، آرام
دختـرم ! فرصت ابری پدر هم طی شد
ونــشد در بغلت سیــر ببــارم، آرام
***
زندگی آمد وچشمک زد و رفتند همه
مـادر وهمسر ومردم زکنارم، آرام
در بهشتم، همه جـا عطر خدا هست ولی
به خدا بی تو در این بـاغ ندارم آرام
او رابطه عاشقانه خود را درغزلي دلنشين که به رهبر معظم انقلاب تقديم شده ، جلوه گر ساخته است:
اگـر از فرط مهر تو شرر افتاده بـر دل ها
دلیل ایـن است مهرت را خـدا آمیخت با گل ها
لب از لب چـون کـه بگشایی کلامت بادۀنابیست
که بـا یک جرعه اش مستند عاشق ها وعاقل ها
اگـر دور وبرت فــرعـونیان صد مــار اندازند
خــدا داند که می بلعد عصـایت سحر باطل ها
بـــزن مــوسای دوران! با عصایت نیــل را بشکاف
جــرس فریـــاد می دارد که بربندید محــمل ها
هــزاران سعی باطل گـــــر نماید دشمن دونت
یقیــن داریــم تدبیرت شــودحلال مشکل ها
تو تنهــا نیستی آقا ! که تنها عـــاشقانت نه !
بـرایت سینه می کـــــوبند با امواج، ساحل ها
خـدایا ! دستگیری کــــن خودت از مرد میدانی
که می جنگد میان خیــل قاتل هـا وجاهل هـا
وآخرين سروده اي که در وبلاگ مهدي پرويز آمده غزلي ست لطيف و اميدبخش خطاب به همسرش:
وقتي فقط خوبــــي ويكـــرنگي جهــــان توست
روشن تــــــــــرين فـــرداي اين دنيا از آن توست
حل مي شود عشق اين معمـــــاي به ظاهر سخت
بر شـــانه ام هـــــرگاه دست مهـــــــــربان توست
در بيكـــــــــران پاك جــــــــانم بــــال و پـــر بگشا
در من فـــــــــرود آ چـــــون كه قلبم آشيان توست
تسخـــــــــير اين دل فتح دنيــــا بوده بانـــــــو !پس
اسكندري در قصـــــــــــر خـــــــانه همزبان توست
اين مــــــــرد اگــــــر خورشيد اگر مهتاب هم باشد
مثل شهـــــــــــابي گــــــــم شده در كهكشان توست
تـــــو خـــــوب دانستي كه بـــــودن كام وناكاميست
يعني بهـــــــــــــار سبز سرفصل خـــــــــزان توست
در زندگي مـــــــان آنچه از لطف خـــــــدا جاريست
سرچشمـــــه اش ســــــوز دل و اشك روان توست
در ايـــــن فـــــــرار از زندگي هم دست مي خواهي
هم پــــــــاي تو، هستم ، كه فــــرداها از آن توست
نشاني وبلاگ شخصي زنده یاد مهدي پرويز :
http://www.mardeminyatori.blogfa.com/