جام کشکول:
رنامه «ماه عسل» شب گذشته با ایجاد تلاطم در احساسات مخاطبان خود، کودک بیخانمانی را صاحب خانواده کرد و نشان داد یک برنامه ساده تلویزیونی میتواند اتفاقات بزرگی را رقم بزند.
بعضی اوقات میتوان با کلماتی ساده اتفاقات بزرگی را رقم زد. اتفاق زیبایی
که شاید در جامعه مرسوم باشد ولی ذهن خیلیها درگیر آن نباشد.
مثلا شب گذشته گردانندگان برنامه «ماه عسل» در مقابل دیدگان میلیونها مخاطب بعد از ماهها تلاش، به آرزوی چندساله خانوادهای پایان دادند و با آنها فرزندی را همراه کردند تا شب شادی در زندگی پرغصهشان خلق شود.
کمتر کسی از مخاطبان برنامه ماه عسل سال ۹۰ ، میلاد را فراموش کرده است. فرزند معلولی که پدر و مادری با تواضع پا روی آرزوی چندین ساله خود گذاشتند و او را انتخاب و نگهداری کردند.
میلادی که بعد از ۲۳ سال زندگی در کنار این خانواده به دلیل بیماری از جمع مهمانان ماه عسل جدا شد. میلادی که تنها با نگاهش به همان پدر و مادر می گفت اجرتان با خدایی است که لحظه لحظه سختی نگهداریاش در پیشگاهش ثبت میشود.
روز یکشنبه در برنامه ماه عسل بازهم همان پدر و مادر در برنامه حاضر شدند اما با چند اتفاق. اولین و مهمترین آن فوت میلاد پسر خوانده خانواده بود که بعد از چندین سال نگهداری از بین آنان جدا شد.
اتفاق دوم از برنامه سال ۹۰ آغاز شد که خانوادهای دیگر با دیدن پدر و مادر صبور میلاد فرزندی معلول را برای فرزندخواندگی انتخاب میکنند. قسمت اول مهمانان پدر و مادر فاطمه معلول بودند که از تاثیر برنامه ماه عسل در سال ۹۰ برای خود گفتند. تاثیری که فرزند معلولشان در کنارشان خندان و به قول خودش آزاد و شاد زندگی میکرد. در قسمت دوم برنامه پدر و مادر میلاد به جمع میهمانان حاضر میشوند. پدر و مادری که به گفته خودشان با نام میلاد معروف و صاحب خانهای هر چند کوچک اما پر از امید شدند. از کنار این کار بزرگ به خانه خدایی دعوت میشوند که هزاران دیده منتظر آن است و هزاران نشان خوب از سوی پروردگاری که میلاد تنها با نگاهش توانست شکرگذارش باشد.
پدر و مادر میلاد از تلاششان برای سرپرستی فرزندی دیگر در زمان حیات میلاد گفتند و نتیجه ندادن این تلاش . بعد از فوت میلاد هم گویی گامهایشان در کنار تمنایشان بیپاسخ ماند. آنان از آرزوی داشتن فرزندی دیگر در کنار خود میگفتند و خبر از اتفاقی بزرگ و نگاه خداوندی مهربان به خود را نداشتند.
احسان علیخانی برنامه یکشنبه شب ماه عسل را به گونهای پایان داد که هر مخاطبی با چشمان اشک بار خود شیرینی تلخی داستانهای شنیده شده اش را چشید.
در میان گفتوگو، احسان علیخانی از مهمانی دیگر خبر داد. مهمانی که هیچ کدام از مهمانان حاضر از آن خبر نداشتند. شاهین ۸ ساله. شاهین بیآنکه بداند در آغوش مجری برنامه آرام گرفت. احسان از آرزوهایشاهین پرسید. شاهین با کلام معصومانه خود گفت: دوست دارم پدربزرگها و مادربزرگها سلامت باشند. بعد از آن گفت آرزو دارد در خانهای به همراه پدر و مادرش زندگی کند.
در این بین دوربینها توان انعکاس چشمان اشک آلود مادری با دل شکسته و پدری با یاد میلاد را شاید نداشتند اما بدون شک چشمان مخاطبان همان لحظه لحظه تصاویر را با تمام وجود حس کردند. لحظهای که علیخانی پسرک را فرشتهای از جانب خدا برای خانوادهای که سالیان سال نگهداری فرزند خوانده معلول خود را به هر فرزندی ترجیح دادند. چند دقیقه پایانی برنامه تنها با تصاویری از گریههای بسیار مادر و پدر به اذانی ختم شد که شاید شیرین ترین اذان برنامه ماه عسل بود.
به گزارش فارس؛ کامران نجفزاده سفیر طلایی کودکان و سالمندان یکی از مخاطبان پرشمار برنامه ماه عسل بود. او که خود در بحث برنامههای خاص در بین مخاطبان صاحب نام است می گوید قانون حمایت از کودکان بی سرپرست بعد از ۵۰ سال در ۲۸ مهر ۸۷ تصویب شده و بعد از ایراداتی که شورای نگهبان وارد کرد در پینگ پونگ مجلس با این شورا گرفتار شده حالا تنها یک بند آن ماده تا مصوب شده و تکلیف این قانون روشن شود.
اگر این اتفاق بیافتد بحث فرزند خواندگی که ریشههای دیرینی نیز دارد دیگر آنقدر دشوار نیست که بسیاری از خانوادهها در میانه راه پشیمان شوند. برنامه دیشب یک آرمان شهر بود که شاید اشک بسیاری از خانوادههایی که سالها در انتظار سرپرستی فرزند هستند را درآورد. باشد که ماه عسل پنجرهاش به سوی این آرمان شهر همیشه باز بماند.
بعد از نقدهای غیر منصفانه و بیمحابای برخی از اهالی رسانه شاید این نقطه عطف نشان از توانایی ماه عسلی است که شاید تنها با تهیه کنندگی علیخانی و تیم آن انتظارات را هر ساله بیشتر از سال قبل میکند.