کد خبر: ۱۵۰۲۹۳
زمان انتشار: ۱۲:۵۰     ۳۰ تير ۱۳۹۲
امیر المومنین علی(ع) فرمودند:"شما مثل من نمی شوید اما تلاش کنید هر چه ممکن است بیش تر شبیه من بشوید."ماه رمضان فرصتی است برای این که انسان بیش از ماه های دیگر،شب ها را به عبادت بپردازد.
به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ما باید تلاش کنیم تا اندکی به اصحاب و یاران پیامبر خد(ص)شبیه و نزدیک بشویم.اندکی به اولیاء خدا و به رهبران دینی مان همچون امیرمؤمنان(ع)شباهت پیدا کنیم.

دعاى روز یازدهم ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

"اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وكَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِكَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.

خدایا دوست گردان بمن در این روز نیكى را و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى  را وحرام كن بر من در آن خشم وسوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان."

گوشه هایی از جلسات اخلاق حاج آقا مجتبی در یازدهم رمضان سال 1391/قسمت 11

سال گذشته در چنین روزی وجود پر برکت استاد بزرگ اخلاق،حاج آقا مجتبی تهرانی،در بین ما بود.با این که نتوانستیم از وجود ایشان بهره ای ببریم و چیزی جز حسرت برایمان نمانده ولیکن تفالی به سخنان ماه رمضان سال گذشته این استاد رئوف خالی از فیض نیست:

فایل صوتی را از اینجا دریافت کنید.

مروری بر مباحث گذشته حاج آقا مجتبی
گفته شد ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن،اظهار نیاز کردن و تقاضا کردن حاجات خویش به پروردگار است. البته عرض شد که حاجات یا طلب نفع باشد و یا دفع ضرر،ولی نعوذبالله تقاضای ضرر برای خود و دیگران چه در امور دنیوی و چه اخروی نباشد.به این مناسبت بحث در دعای خیر بود که آیا دعا کردن شخص منحرف جایز است یا نه؟بیان شد که منحرفین بر دو گونه هستند؛یا کسانی که استضعاف فکری و فرهنگی دارند و به انحراف کشیده شده‎اند که دعا کردن برای آن‎ها اشکالی ندارد و حتّی برای هدایتشان و این که انسان عملاً وارد شود تا از آن‎ها دستگیری کند،بسیار کار ممدوحی است.امّا نمونه‎هایی که  معاند هستند دعا کردن برای آن‎ها جایز نیست،یعنی بی‎فایده و لغو است.

سرآمد ادعیه،طلب آمرزش
در این جا می‎خواستم نکته‎ای را در مورد منحرفینی که معاند نیستند متذکّر شوم.عرض شد،دعا کردن برای این‎ اشخاص جایز است و اشکالی ندارد.در این جا ما دعای خیرِ معنوی و مادّی داریم.در معنوی‎ها آنکه سرآمدِ خیرات و مبرّات است دعا برای آمرزش است.لذا در باب دعا داریم که وقتی انسان می‎خواهد دعا و طلب حاجت کند ابتدا استغفار کند یعنی از خدا تقاضای مغفرت کند.این بالاترین دعا است.انسان برای خودش طلب مغفرت کند.
طلب مغفرت برای منحرف مستضعف 

در این جا سؤال می‎شود که آیا جایز است برای منحرفِ مستضعف استغفار کنیم یا نه؟دقّت کنید!فرض بفرمایید،کفّار و مشرکینی که انحراف اعتقادی دارند و مستضعف هم هستند،امّا معاند و مغرض نیستند بلکه در محیط و منطقه‎ای بوده‎اند که از نظر اعتقادی به انحراف کشیده شده‎اند.در این شرایط اگر انسانی دستش را بگیرد و هدایتش کند چه بسا از اعتقادات باطلش دست بکشد.حالا چون دعا کردن خیر است آیا جایز است که برای او طلب مغفرت کنیم یا نه؟جوابش منفی است.این دعا را تا وقتی که به صراط مستقیم نیامده است نباید برایش کرد.

بی‌معنا بودن غفران برای منحرف
غفران برای منحرف،مشرک و کافر معنا ندارد.البته این غیر از طلب هدایت است.این که بگوییم:"أَللَّهُمَ‏ اهْدِ"؛خدایا!فلانی را هدایت کن،غیر از"اللَّهُمَ‏ اغْفِرْ لَه"است.این‎ها دو تا است.اولی یعنی،خدایا!به راه راست هدایتش کن امّا دومی معنایش این است که گناهانش را بیامرز؛یعنی با وجود انحراف و شرک و کفر،او را بیامرز!اصلاً غفران نسبت به آن‎ها معنا ندارد.

لذا خواستم این را تذکّر بدهم که وقتی می‎گوییم،دعا کردنِ مستضعف اشکال ندارد،منظور ما هر دعایی نیست،بلکه یک دعا را استثناء می‎کند و آن طلب مغفرت است.چون با بودن آن شخص در مسیر انحرافی مثل شرک و کفر و...این که از خدا بخواهیم تا از گناهش درگذرد،معنا ندارد.

دعا و دعوت،ابزار انبیا
هدایت خیلی چیز خوبی است و حتّی عرض شد که گاهی هم لازم است.اصلاً انبیا برای دستگیری همین‎ اشخاص آمدند؛هم برای هدایتشان دعا می‎کردند و هم آن‎ها را به هدایت دعوت می‎کردند.انبیا دو کار انجام می‎دادند؛یکی دعا و دیگری دعوت.بنابراین در آن بخش از بحثی که کردم این تذکّر را نداده بودم.

تذکّر دوّم؛راجع به منحرفین مطرح شد که اگر مستضعف باشد دعا و دعوت کردن اشکال ندارد ولی اگر معاند باشد این‎طور نیست.اول این روایتی را می‎خوانم و بعد سراغ مطلبی می‎روم که اساسی است و چه بسا در بحث دعا برای غیر،ممکن است مبتلا به هم واقع شود.

غضب الهی در مورد مردم
روایت از پیغمبراکرم است:"زمانی می‎آید که مؤمن برای مردم دعا می‎کند،برای غیر،عامّه را بیان می‎کند و شخص خاصّی مطرح نیست بلکه عمومی است،خدا می‎گوید تو برای خودت دعا کن و به دیگران کاری نداشته باش.در حالی که دعا برای غیر خیلی فضیلت دارد.خلاصه این جا خدا می‎گوید:"به آن‎ها کاری نداشته باش و برای خودت دعا کن؛برای خودت دعا کن و من هم جوابت را می‎دهم و مستجاب می‎کنم،  امّا من از این مردم خشمگین می‎شوم.چرا؟

دعا در مقابل جامعۀ فاسد
این جا یک بحث علمی است.در این جا به سند روایت کاری ندارم،بلکه فقط می‎خواهم ببینم که این متن با معارف ما سازگار است یا نه؟جوّ حاکم بر جامعه‎ای،فساد باشد و افراد آن جامعه درصدد اصلاح نباشند بلکه محکوم به همان جوّ فاسد باشند که به تعبیر ساده،معروف،منکر شده و منکر،معروف؛در این جا می‎گویند برای این جامعه دعا نکنید.

نمی‎خواهم وارد بحث دیگری بشوم،امّا در باب امر به معروف و نهی از منکر روایات متعدّد داریم که خداوند خاصّه را به بدکاری‎های عامّه و همچنین برعکس،عامّه را به بدکاری‎های خاصّه مؤاخذه می‎کند.من کلیّت بحث را می‎گویم و آن‎ها که اهل تحقیق هستند پیگیری کنند.

وظایف متقابل عوام و خواصّ
 اگر جوّ حاکم،جوّ فاسد باشد ولی در این جامعه افراد متدیّنی که به آن‎ها خاصّه می‎گوییم هم هستند، خدا به چنین جامعه‎ای غضب می‎کند و خشمگین می‎شود.چرا؟چون به وظایفشان عمل نکردند.وظایف چه بود؟نهی از منکر بود.این هر دو را در روایت داریم؛یعنی آن جایی که خاصّه،نهی از منکر نکردند و عامّۀ جامعه بر آن فساد،حاکم شد و آن جایی که عامّه دیدند خاصّه منحرف شده‎اند و نهی از منکر نکردند؛ این جاست که خداوند نسبت به این جامعه خشمگین می‎شود.

غضب خداوند در عمل نکردن به وظایف
چون عامّه و خاصّه به وظائفشان عمل نکردند،لذا جوّ حاکم بر جامعه فساد شده است.این جا می‎گوید: وقتی که مؤمن برای عامّۀ مردم دعا می‎کند،خدا می‎گوید برای خودت دعا کن و من هم مستجابش می‎کنم،جوابت را می‎دهم و حاجتت را برآورده می‎کنم،امّا به عامّه کاری نداشته باش.چرا؟چون این ها به وظیفه‎شان عمل نکردند و من نسبت به آن‎ها خشمگین هستم‎.این روایت از نظر متن با آن چه که ما در معارفمان داریم هم‎سو است.روایات زیادی داریم.

امر به منکر و نهی از معروف!
در روایتی می‎گوید:شخصی خدمت پیغمبراکرم آمد و عرض کرد:یا رسول‎الله!چه چیزی عندالله،ابغضِ اعمال است؟اول حضرت فرمودند:شرک بالله.گفت:بعد از آن چه؟حضرت فرمودند:قطع رحم.گفت:بعد از آن چه؟ وقتی این را گفت حضرت فرمودند:امر به منکر و نهی از معروف مبغوض‎ترین چیزها است.

منکر،منکر بودنش را از دست می‌دهد
می‎خواستم این را عرض کنم،خدا نکند که جامعه‎ای به جوّی که گفتم مبتلا شود.یعنی جوّ حاکمِ بر جامعه جوّ فاسد و فساد باشد که منکر،منکر بودنش را از دست بدهد،به طوری که به حسب ظاهر،حتّی خاصّه هم جرأت نداشته باشند تا نهی از منکر کنند.

ریشۀ جامعۀ فاسد
در جامعه مسلمان هستند،محاسن هم دارند،ظاهر‎الصلاح هم هستند و وقتی هم که ذکر می‎گویند کذا و کذا است امّا همین افراد با منکر که برخورد می‎کنند،اهمیّتی نمی‎دهند و هیچ توجّهی نمی‎کنند.در مقابل خدا هم دعای این آدم‎ها را مستجاب نمی‎کند و عذاب نازل می‎شود.

لذا می‎خواستم این را عرض کنم؛ما با چیزهایی در معارفمان برخورد می‎کنیم که می‎گوید:مسئله،تنها شرک و کفر و انحراف نیست،بلکه همین انحراف‎هایی که در جوامع اسلامی می‎بینیم،اگر جوری باشد که جوّساز شده باشد و جوّ فاسد بر جامعه حاکم شود،همین موجب می‎شود که دعا در حق این‎ها مستجاب نشود.خیال نکنید،صرف این که شهادتین گفت و بعد در جامعه هر کاری خواست بکند و هر بساطی خواست راه بیندازد دیگر ارزشی ندارد.مکرّر بیان کردم که انسان باید برود و دین پیدا کند.دینی که تمام اعمالش مطابق با دستورات الهیّه باشد.

بازگشت به صدر اسلام
این را بدانید که اگر جامعه ما و هر جامعۀ اسلامی‎ای به این جا برسد که معروف،منکر و منکر،معروف شود،همان مسائلی که در صدر اسلام برای مسلمین پیش آمد،در زمان ما هم پیش می‎آید.مسئلۀ امام‎حسین(ع)و صحنه‎هایی که پیش آمد مسئلۀ کوچکی نبود.

رمضان در آینه آیت ا... مصباح یزدی

آب آثار و برکات زیادی دارد و سرچشمه حیات به شمار می آید"وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ"در میان مواد طبیعی هیچ چیز همچون آب آلودگی ها را از بین نمی برد.بهترین،راحت ترین و مفیدترین وسیله برای شست وشو و زدودن آلودگی ها و کثافات آب است.ماه رمضان نیز ماه طهور نامیده شده است.ماهی که آلودگی ها را از بین می برد.بیش تر مردم در ماه های سال آلودگی هایی پیدا می کنند.آلودگی هایی که انسان را از خدا دور می کند یعنی گناه.براساس حکمت و تدبیر الهی ماه رمضان در میان ماه ها این خاصیت را یافته که مردم وقتی در این ماه احکام شرع را رعایت کنند و احترام آن را نگه دارند از آلودگی ها پاک می شوند.روزه،تلاوت قرآن و دعاهایی که در این ماه خوانده می شود باعث ریزش گناهان و تمیز شدن روح انسان از آلودگی ها می شود.به ویژه آن که انسان اگر بتواند موفق به توبه و استغفار شود از تمام آلودگی ها پاک می شود.

هیچ عبادتی مثل روزه ویژگی پاک کردن و تمیز کردن را ندارد.در روایت داریم که می فرماید:"الصُّومُ لی وَ اَنَا اُجزی به".خدا می فرماید:روزه برای من است.نمی فرماید نماز برای من است،هم چنان که می فرماید در زمین کعبه خانه من است،در ماه های سال،ماه رمضان ماه من است،در بین عبادات هم می فرماید، روزه برای من است.نماز برای شما و حج برای جامعه.اما روزه برای من است.شاید راز آن این باشد که هیچ عبادتی به اندازه روزه انسان را از وابستگی به دنیا جدا نمی کند.روزه آدم را وارسته و پاک می کند. سنگ ها را از پای انسان باز و مرغ دل را آماده پرواز می کند.در هیچ عبادتی جز روزه این حالت برای انسان به وجود نمی اید.کسانی که آداب روزه را درست رعایت کنند،لذت هایی از حالت سبکی روح می برند که از هیچ عبادتی نمی برند.

آیت‌ا... مصباح یزدی
ما باید تلاش کنیم تا اندکی به اصحاب و یاران پیامبر خد(ص)شبیه و نزدیک بشویم.اندکی به اولیاء خدا و به رهبران دینی مان همچون امیرمؤمنان(ع)شباهت پیدا کنیم.خود ایشان فرمودند:"شما مثل من نمی شوید اما تلاش کنید هر چه ممکن است بیش تر شبیه من بشوید."ماه رمضان فرصتی است برای این که انسان بیش از ماه های دیگر،شب ها را به عبادت بپردازد.نه این که به تماشای فیلم و امور بیهوده بپردازد. آخرین ویژگی این ماه که در دعا اشاره فرموده اند این فراز است:"اَلَّذِی اُنْزِلَ فِیهِ اْلقُرآنُ هُدی لِلنّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ اْلهُدی وَ اْلفُرقانِ."

مناجات سحر حرم مطهر رضوی



دریافت مناجات های سحر حرم امام رضا (ع) - 41 مگابایت

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها