سرگردانی نکونام به خاطر حرف‌های پنهانی

به گزارش 598 به نقل از جام ورزشی؛ قصه جواد نکونام با استقلال سر دراز دارد و روز به روز هم این داستان پیچیده تر می‌شود.

خیلی زود سر اصل مطلب رفتیم چون به اندازه کافی امروز فردا شدن های نکونام و استقلال تبدیل به سریال های طولانی مدت شده است. این معمای حل نشده از چند وجه می توان بررسی کرد.

* بحث اول: بر سر کاپیتان تیم ملی چه آمده است؟

اصلا کاری به استقلال و جواد نکونام در قالب بازیکن استقلال نداریم. به جواد نکونام به عنوان بازیکن تیم ملی نگاه می کنیم. بازیکنی که بازوبندکاپیتانی تیم ملی را بر بازور می بندد و با توجه به صعود تیم ملی کشورمان به جام جهانی و اینکه تابستان سال آینده باید در برزیل باید در حساس ترین تورنمنت فوتبالی دنیا حضور داشته باشد، نمی توان به راحتی از کنار این بازیکن  گذشت، اما  وی بیش از یک ماه است که از تمرینات و آرامش به دور است. آیا باید بپذیریم که نکونام با تجربه که سابقه حضور در لیگ اروپایی را دارد این چنین راحت وارد یک بازی دو سر باخت شود.

اینکه نکونام امروز و فردا شد یا باشگاه استقلال بود که بازیکن تیمش را بازی داد؛ چه عایدی برای کاپیتان تیم ملی داشته و خواهد داشت؟

اردوی تیم ملی از 20 روز دیگر آغاز خواهد شد، اما کاپیتان اول تیم ملی و مرد مورد اطمینان کارلوس کی‌روش هنوز تکلیف خود را نمی داند. آیا این ضربه به فوتبال ملی نیست؟ آیا خیلی زودتر از این نباید کسی یا کسانی وارد عمل می شدند و نمی گذاشتند این مشکل به گره کور برسد؟ آیا در شان کاپیتان تیم ملی است که این چنین سرگردان باشد؟ چه کسی را باید مقصر دانست؟

* بحث دوم: امارات در شان کاپیتان تیم ملی است؟

مسلم است که به خاطر تعلق همه ایرانی‌ها به خلیج همیشه فارس و عداوت برخی کشورهای حوزه خلیج فارس به این مسئله هیچ کسی دوست ندارد بازیکنان ایرانی قدم به لیگی بگذارد که نام مجعول روی آن گذاشته شده است. چه برسد که این بازیکن کاپیتان تیم ملی باشد.

آیا زیبنده مرد اول ملی ماست که قدم به لیگی بگذارد که حتی تیم ملی کشورش جایگاهی در آوردگاه جهانی ندارد؟ آیا این مسئله به تضعیف تیم ملی کمک نمی کند؟ بهتر نیست کمی ملی تر و بدون منیت به این مسئله نگاه کرد. چرا فدراسیون نباید پا جلو بگذارد و ببیند قصه چیست؟

* بحث سوم: صراحت لهجه قلعه نویی کجا رفته است؟

روی صحبت با امیر قلعه نویی و البته خود نکونام است. دلیل این همه پنهکاری چیست؟ اگر واقعا سرمربی آبی پوشان تمایلی به حضور نکونام در تیم فصل جدیدش نداشته چرا نباید زودتر مطرح می شد؟ اگر نکونام قصد جدایی از استقلال را داشته و می خواسته به خارج از ایران و یا هر باشگاه دیگری برود این همه بروبیا به دفتر علی فتح الله زاده برای چه بوده است؟

قضیه رفتن به کمیته انضباطی و پیگیر شدن وضعیت قراردادش با استقلال و رسیدگی به وضعیت مالی اش چه معنایی می دهد؟!

همان روزها گفته شد که نکونام اقدام به بررسی وضعیت خود در کمیته انضباطی کرده و اگر باشگاه استقلال جوابی به درخواست او نداشته باشد نکونام می تواند در مرحله بعدی از این باشگاه شکایت کند. هر چند که برخی سعی داشتند این موضوع را کتمان کنند اما پنهان کردن واقعیت چه کمکی به این ماجرا کرده است؟

اگر امیر قلعه نویی از خیلی قبل تر گفته بوده نکونام را نمی خواهد پس آن جلسه سه نفره وی با نکونام و امیری چه بوده است؟ اگر سنگ های آنها با هم واکنده شده نیامدن های نکونام سر تمرین برای چه است؟ آیا در جایی که فتح الله زاده می گوید نکونام به برخی مسائل فوتبال ایران عادت ندارد نباید به هواداران تیمش بگوید پس چه مسئله حرفه ای باعث شده بازیکن لالیگایی ایران در تمرینات شرکت نکند؟

مگر نه اینکه نکونام قرارداد با استقلال دارد؟ مگر وظیفه بازیکن اطاعت کردن از قراردادش نیست. این وسط یا حق هایی با نکونام است و او مستند به قراردادش تاکنون در تمرینات شرکت نکرده است و یا نیست و این وسط همه می خواهند از واقعیت فرار کنند.

چه دلیلی دارد بعد از جلسه نهایی نکونام با فتح الله زاده در شبی که علیرضا منصوریان هم در آن حضور داشته همه چیز حل شده عنوان می شود اما امیر قلعه نویی در دو مصاحبه در جمع خبرنگاران و شبکه ورزش به گونه ای صحبت می کند که انگار همه چیز خیلی هم روبراه نیست. چه دلیلی دارد که قلعه نویی بگوید از ماندن نکونام خبر ندارد و یا با لحن گلایه آمیزی بگوید جواد باید دست از اداهایش بردارد. این وسط چه کسی حق دارد و چه کسی در حال بازی با افکار عمومی است.

اگر به خود رحمی ندارید دلتان به حال هواداران استقلال بسوزد که یک ماه است در گیرودار حضور کاپیتان تیم ملی هستند. چه بهتر بود که باشگاه استقلال قبل از اینکه کار به چنین ماجراهایی بکشد قضیه را فیصله می داد.