به گزارش 598 به نقل از جام ورزشي؛ آنهايي که علي دايي را ميشناسند و با خصوصيات اخلاقي او آشنا هستند ميدانند که او به واسطه شخصيت اخلاقي خاصي که دارد، کمتر اتفاقات گذشته را فراموش ميکند و به خصوص آنهايي را که در صحنههاي مختلف به مقابله يا مخالفت با او پرداختهاند را کمتر مورد عفو و بخشش قرار ميدهد.
داستان کريم انصاريفرد هم دقيقا مصداق عيني و نمونه بارزي است از
اتفاقاتي که در گذشته رخ داده و دايي هنوز نتوانسته آن را هضم يا فراموش
کند.
اگر چه عنوان شده که دايي از کريم به واسطه تاخير در تمديد قرارداد با
پرسپوليس ناراحت است. به طوري که خود دايي از کريم انتقاد کرده و در
مصاحبههايش اذعان داشته که کريم براي امضاي قرارداد با سرخپوشان مبلغ 760
ميليون آن هم به صورت نقد طلب کرده است. اينها دلايلي است براي عدم توافق
طرفين و در نهايت جدايي او از پرسپوليس، دلايلي که البته از سوي آگاهان به
مسائل پشت پرده بهانه تلقي ميشود.
اما واقعيت ماجرا چيست؟ حقيقت ماجرا اين است که دايي از هيچکدام از اين
اتفاقات ناراحت نيست. کما اين که قاسم دهنوي هم تقريبا در شرايطي مشابه حتي
پيراهن سپاهان را به تن کرد، اما فقط چند روز زودتر به پرسپوليس آمد و با
موافقت دايي سرخپوش شد.
شنيده ميشود ناراحتي اصلي دايي از شاگرد جوانش برميگردد به دو سال قبل.
هنگامي که دايي سرمربي راهآهن بود و تحت مديريت محمدحسن انصاريفرد از
پرسپوليس جدا شد و به راهآهن پيوست. او در آن مقطع از کريم خواست تا
پيراهن اين تيم را بپوشد، چرا که کريم چند روز قبل از قطعي شدن حضور دايي
در راهآهن، مذاکراتي را با محمدحسن انصاري فرد انجام داده و به توافقاتي
نيز براي پوشيدن پيراهن اين تيم رسيده بود.
انصاريفرد در مقابل اين پيشنهاد مستقيم دايي سکوت اختيار کرد و باز هم
چند روزي تماسهاي تلفني راهآهنيها را بيپاسخ گذاشت. اما در نهايت با
سايپاييها به توافق رسيد و اين سرآغازي بود براي ايجاد کدورت عميق دايي از
شاگرد جوانش. به هر حال او توقع نداشت بازيکني که کشف او بود. اين گونه
پيشنهادش را ناديده بگيرد...!
شايد خيلي از دوستداران دايي با شنيدن اين داستان مدعي شوند اگر دايي
کدورتي از انصاريفرد داشت چرا نام او را در ليست پرسپوليس گنجاند. اما
حقيقت ماجرا اين است که دايي قصد نداشت با قراردادن نام او در ليست مازاد
گروهي ديگر از هواداران پرسپوليس را در تقابل با خود قرار دهد.
شايد هنوز فراموش نکرده باشيد که خيليها گمان مي کردند دايي در بدو حضورش
در پرسپوليس در زمان مديريت حبيب کاشاني، به واسطه درگيري شديد که با شيث
رضايي در بازي پرسپوليس و سايپا داشت، او را در ليست اخراج قرار دهد. اما
دايي چنين نکرد و به مرور زمان با گافهاي پياپي که شيث داد، خود را براي
اخراج او محق دانست و در نهايت هم با اخراج او از پرسپوليس مسير زندگي اين
مدافع جوان که کاپيتان پرسپوليس هم بود را تغيير داد، نمونهاي که امروز
براي کريم انصاريفرد هم رخ داده است.