کد خبر: ۱۴۹۷۵۷
زمان انتشار: ۱۵:۱۵     ۲۸ تير ۱۳۹۲
چند روایت معتبر از سیره حکومتی آیت الله خامنه ای
رهبری گفتند بی‌انصاف‌ها! چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ تعبیرهایی به كار بردند كه الان یادم نیست و به طور كلی بیاناتی كوبنده بود. من و آقای خزعلی پای منبر نشسته بودیم و مردم هم به ما نگاه می‌كردند كه منظور آقا ما هستیم.
فردا؛ از مهم ترین سیاست‌های مقام معظم رهبری که در حقیقت پرتویی از عظمت شخصیت، فراخ نگری و مصلحت اندیشی ایشان است، حمایت قاطع از رئیس جمهورها و کلیت دولت‌ها است. سیاستی که از روز نخست رهبری ایشان آغاز شد. آنچه که اجرا و تداوم این سیاست را در هر شرایطی میسر می‌ساخت، رعایت مصالح نظام و آزادی ایشان از تعلقات سیاسی و جناحی بود. رهبر معظم انقلاب همواره از دولت‌های برآمده از رای مردم و بالطبع رئیس جمهور منتخب حمایت کرده اند، چنانکه در بیانات اخیرشان نیز همگان را دعوت به همکاری با رئیس جمهور منتخب کردند

رهبر معظم انقلاب، در توضیح سیاست حمایتی خویش از روسای قوا، علاوه بر آنکه آن را یک اصل و یک وظیفه شرعی برای خود دانسته، می‌فرمایند:"من هميشه از سه قوّه حمايت كرده‌ام و خواهم كرد. اين وظيفه من است. رؤساى اين سه قوّه هر كدامشان تا وقتى كه در رأس اين سه قوّه‌اند، از حمايت من برخوردارند. اين به آن معنا نيست كه من همه كارهاى اين سه قوّه را قبول دارم؛ نه ... شما از من گله نكنيد كه چرا حمايت مى‌كنم؛ من بايد از مسؤولان قوا حمايت كنم. البته اين حمايت، در منظر عام است. در ديدارها، در دستورها و در پى‌نوشتها، انتقاد هست، اعتراض هست، دستور برخى چيزها هست. بله؛ البته در مواردى اگر اصلاحى لازم باشد و من بتوانم آن را انجام دهم و دخالت در كار قوّه نباشد كه نظام آن را به هم بزند، آن دخالت را هم مى‌كنم. گاهى ما به بعضيها در جلسات خصوصى تشر هم مى‌زنيم؛ اما حمايت معنوى عمومى را از هر سه قوّه لازم مى‌دانم؛ باز هم ان‌شاءاللَّه حمايت خواهم كرد." در واقع منش رهبری بر دفاع از روسای قوا علی الخصوص، رئیس قوه مجریه، در مقابل دشمنان و انتقادهای غیر صحیح دوستان می‌باشد و در صورت وجود انتقاد، آن را نه در ملا عام، بلکه در خفا تذکر می‌دهند.

اما در چند سال اخیر معاندان و بدخواهان، حمایت‌های رهبری از دولت و رئیس جمهور وقت را مربوط به دولت فعلی می‌دانند و به این وسیله قصد دارند که به اهداف شومشان برسند. از طرفی نیز، عده ای از حامیان دولت این حمایت‌ها را به معنای تائید کامل رئیس جمهور فعلی توسط رهبری می‌دانند. حال آنکه این حمایت‌ها به هیچ وجه مخصوص به این دولت نبوده است و مسبوق به سابقه می‌باشد.

برای نمونه، یکی از مهم ترین مواردی که معاندان با دست یازیدن به آن، قصد زیر سوال بردن چرایی حمایت رهبری از رئیس جمهور را دارند، خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد سال ۸۸ است. در آن خطبه رهبر معظم انقلاب بعد از تعریف و تمجیدهای شگرف از جناب آقای هاشمی رفسنجانی، نظر رئیس جمهور وقت را به نظر خود نزدیکتر خواندند. ضد انقلاب با استفاده از این جمله، در ابتدا قصد اختلاف افکنی بین رهبر معظم انقلاب و آقای هاشمی، را داشتند- که متاسفانه بعضا رویکردهای دلخواه خود را در مواضع برخی دیدند- و در مرحله بعدی این هدف را پیگیری کردند که اشکلات به وجود آمده در زمان دولت فعلی را به رهبری نسبت دهند. حال آنکه این نحوه برخورد و دفاع رهبری از روسای جمهور سابقه دار است. برای تقریب اذهان، در این نوشته سعی شده است که چند نمونه از حمایت‌های رهبری از رئیس جمهور پیشین که با این نمونه مشابهت فراوان دارد آورده شود، تا بیش از هر چیز انصاف و منش مقام معظم رهبری در حمایت از دولت‌ها مشخص شود.

وقتی آیت الله مهدوی کنی از رهبر انقلاب فرار کرد!

آیت الله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، یکی از استوانه‌های نظام جمهوری اسلامی هستند. در دوران زمامداری دولت خاتمی،اختلافی که بین این عالم گرانقدر و رئیس جمهور وقت ایجاد می‌شود، رهبری طبق اصول همیشگی خود به دفاع از رئیس جمهور می‌پردازد که پیشنهاد می‌شود ادامه این ماجرا از زبان آیت الله مهدوی کنی بخوانید:
"بعد از آنكه جناب آقای خاتمی در یك سخنرانی در برابر سخنان آقای مصباح موضع گیری كردند من در مقاله‌ای به عنوان جامعه روحانیت نوشتم كه چرا مسائل اعتقادی و معرفتی را با مسائل سیاسی خلط می‌‌كنید... در آن اعلامیه این نكته را اضافه كردم كه متاسفانه آن مسئول محترم ناخودآگاه به مخالفین نظام و انقلاب چراغ سبز نشان می‌دهد و آنها از بیانات ایشان سوء استفاده می‌كنند. البته اعتراف دارم كه مقاله قدری تند بود و لذا مقام معظم رهبری در جمعه بعد در حرم امام- گویا در سالگرد امام- در خطبه نماز جمعه مطالبی را در پشتیبانی از آقای رئیس‌جمهور ایراد فرمودند و گفتند: این برخوردها و موضع گیری‌ها در برابر آقای خاتمی بی‌انصافی است و فرمودند چرا اینگونه با رئیس جمهوری برخورد می‌كنید؟ رئیس جمهوری ما روحانی، روحانی زاده و چنین و چنان است و خیلی از ایشان تعریف كردند و به معترضان- كه من و آقای خزعلی بودیم- حمله كردند و گفتند بی‌انصاف‌ها! چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ تعبیرهایی به كار بردند كه الان یادم نیست و به طور كلی بیاناتی كوبنده بود. من و آقای خزعلی پای منبر نشسته بودیم و مردم هم به ما نگاه می‌كردند كه منظور آقا ما هستیم. وقتی آقا برای نماز از منبر پائین آمدند، آقای خزعلی كه در صف جلو بودند ایشان را در آغوش گرفتند و بوسیدند ولی بنده فرار كردم ... (خاطرات آیت الله مهدوی کنی، صفحه ۳۷۸ و ۳۷۹)"

رهبری در این ماجرا نیز حق را به رئیس جمهور وقت می‌دهد. حال آنکه طرف دیگر، یکی از بزرگترین شخصیت‌های انقلاب از آغاز تا کنون بوده است. نمونه دیگر نیز، حمایت صددرصدی رهبری از آقای خاتمی می‌باشد. بدین ترتیب که در جریان کوی دانشگاه سال ۷۸، انتقادات زیادی از طرف شخصیت‌های بزرگ نظام به رئیس جمهور منتخب وارد شد. رهبری در اولین نماز جمعه بعد از غائله ۱۸ تیر اینگونه از رئیس جمهور حمایت می‌کنند. "من الان عرض مى‌كنم و مى‌دانم كه ملت ايران مى‌داند و با تكرار من خوشحال هم مى‌شود و مى‌دانم كه دشمن هم مى‌داند و با تكرار من ناراحت مى‌شود؛ اما همه بدانند كه مواضع رؤساى كشور - بخصوص رئيس جمهور محترم - در اين قضايا، مواضعى بود كه صددرصد مورد تأييد و حمايت من بود. بنده به طور قاطع از مسؤولان كشور دفاع و حمايت مى‌كنم؛ از رؤساى سه قوّه دفاع و حمايت مى‌كنم. من به طور قاطع از شخص رئيس جمهور حمايت مى‌كنم. اگر اشكال و ايرادى هم به عملكرد بعضى از اجزاى دولت داشته باشم، به رئيس جمهور مى‌گويم و مى‌دانم و اطمينان دارم كه ايشان دنبال مى‌كنند. قضاياى ما اين‌گونه است. دشمن، چيز ديگر و طور ديگرى فهميده بود."

حمایت‌های صادقانه رهبری تا جایی است که ضد انقلاب نیز به آن معترف است. مسعود بهنود روزنامه نگار ضد انقلاب در اشاره به حمایت رهبری از خاتمی، می‌گوید: "از حق نگذریم آقای خامنه ای ایستاده و تا حالا نگذاشته خاتمی را بخورند(!) وگرنه می‌خورندش اگر آقای خامنه ای نباشد ... آقای خاتمی یکی از وفادارترین آدم‌ها در کل تاریخ ما به دموکراسی است اما در دنیا به هیچ کس به اندازه آقای خامنه ای بدهی ندارد. یعنی اگر اینها هر ۹ روز یک بحران درست کردند، او در هر ۵ روز یک بار نجاتش داد."

از نگاه مقام رهبری، اقتدار و پیروزی دولت جمهوری اسلامی – از هر حزب و جناحی که باشد – اقتدار نظام اسلامی است و شکست و ناکامی دولت، مایه شکست جمهوری اسلامی است. از این رو، هر تلاشی که با هدف تضعیف دولت صورت پذیرد یا منجر به آن شود، در تعارض با این سیاست تلقی می‌شود. این سیاست نه یک سیاست انفعالی و متاثر از تحولات سیاست داخلی، بلکه یک سیاست فعال و برخاسته از یک نگاه کلان و فارغ از تنگ نظری‌های معمول در دنیای سیاست بود. از این رو مقام معظم رهبری در عین حمایت از دولت، هر جا انحرافی از مسیر انقلاب و اسلام مشاهده کردند، خود را ملزم به تذکر و هشدار و حتی برخورد قاطع با آن دیدند. همانطور که از شواهد بر می‌آید، نه معاندان می‌توانند بر طبل تو خالی خود بکوبند که حمایت رهبری مختص به دولت فعلی بوده است و نه حامیان این دولت می‌توانند با تکیه به حمایت‌های چند سال اخیر رهبری، در صدد توجیه اشکالات خود برآیند بلکه حمایت رهبری، حمایتی همه جانبه از کلیت دولت و برای پیشرفت اهداف کشور است.

یک نکته مهم

به گزارش جهان، البته نباید از جاده انصاف هم خارج شد و تفاوت ادبیات رهبر انقلاب درباره دولت ها و روسای جمهور را ندید. نگاهی گذرا به سخنان رهبر انقلاب در حمایت از روسای جمهور و دولت های مختلف به عنوان اصل اساسی و مشترک همه دوران، این حقیقت را هم آشکار می کند که ایشان از نقاط برتر هر دولت و رئیس جمهور نسبت به سایرین غافل نشده و حقایق را بیان کرده اند.

به عنوان نمونه ایشان اخیرا درباره دولت دهم و دکتر احمدی نژاد فرمودند که "در ۸ سال اخیر همه احساس و درک کردند که رئیس جمهور محترم و همکاران ایشان، با تحمل سختی ها، نسبت به همه دولتها و دوره های دیگر، کارهای بسیار پرحجم و پرشتابی انجام می دهند که این واقعیت، نکته برجسته و قابل تقدیری است."
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها