سرویس فرهنگی - اجتماعی بی باک؛
مهدی صاحبی: یکی از بزرگترین معضلات و مشکلات بر سر راه هر مجموعه، نهاد،
آداب و رسوم رایج در جوامع بشری، بحث بیرغبتی و بعضاً فرار مخاطبین از آن
میباشد.
شاید بسیار دیده باشید که یک هنرپیشه، ورزشکار و یا هر
صاحب نامی در برهه ای زمان آنچنان مشهور و معروف میشود که آواز هر بوق و
شیپور گشته به گونهای که بعضاً کسی در میان حامیانشان، جرأت بردن نامی غیر
از آنها را ندارد. اما بعد از مدتی، دیگر از او و نام و شهرتش خبری نیست و
همان مریدان پر و پاقرص و شیفته و شیدایش بر علیه او شعار میدهند و کمکم
زمانه آنچنان با او بی مهر میشود که انگار دشمنی دیرینه باشد که از
مصادیق این موضوع را در اتفاقات سیاسی کشورمان به وفور می توانیم پیدا
کنیم.
پدیده دین گریزی یا همان نخواستن دین و فرار از آن نیز به
عنوان یکی از مشکلات و معضلات اساسی بر سر راه جوامع انسانی بوده و هست به
گونهای که در عصر تکنولوژی و پیشرفت که دنیا به منزله بازار آزادی گردیده و
هر نوع عقیده، فکر، آرمان و ایدهای را به راحتی و کمترین زحمت میتوان
شکار نمود، این معضل بیشتر نمود کرده و به عنوان دغدغه اوّل بسیاری از
خانوادهها، دینداران و رهبران دینی گردیده است.
اگرچه این مشکل در
عصر ما به دلیل رشد و پیشرفت ارتباطات و رسانهها بیشتر به چشم میآید اما
نباید فراموش کرد که این پدیده شوم تنها مشکل امروز انسان و جوامع انسانی
نبوده و نیست، بلکه سابقهای بس دیرینه داشته دارد به گونهای که همواره به
عنوان معضل و مشکل درجه اوّل جوامع دینی مورد بحث و توجّه بوده است. به
گونهای که مردی شامی از آقا امیرالمؤمنین علی (ع) سؤال میکند: «فَاَیُّ
المَصَائِبِ اشَدُّ قَالَ المُصیبَهُ بِالدِّین» شدیدترین مصیبت چیست؟ امام
(ع) در پاسخ میفرماید: مصیبت دین؛ و همچنین در جای دیگر میفرماید:
«المصیبه بالدین أعظم المصائب»؛ مصیبت و آسیب دینی، بزرگترین مصیبتها و
آسیبهاست.
از همین رو پرداختن به چنین موضوعی که بزرگترین آسیب یک
جامعه قلمداد میشود بسیار حائز اهمیت میباشد. امّا باید توجه داشت که
شرایط و ویژگیهای خاص جوامع امروزی این مشکل را عمیقتر گردانده و تعدد
علل آن را نیز افزونتر و به دنبال آن راههای مقابله با این مشکل نیز
دشوارتر گردیده است.
با همه این تفاصیل نباید فراموش کرد که دین
گریزی در حقیقت خودگریزی یا همان فطرت گریزی است و این بزرگترین ننگی است
که میتواند به یک فرد نسبت داده شود زیرا کسی که به خود رحم نداشته باشد
به احدی رحم نمیکند و این همان "اسفل السافلین" شدن است زیرا که یک حیوان،
حداقل خط قرمزش آن است که به خویشتن و نزدیکانش جفا نکند بدین خاطر است که
بدترین جسارت به یک فرد یا نهادی در جامعه این است که آنان را دین گریز یا
از علل آن تلقی نمایی، چنانکه در روایت آمده است: «من لادین له لا مروة
له؛ کسی که دین ندارد، مروّت و جوانمردی ندارد.» لذا نباید سریعاً به فردی
یا جامعهای جسارت کرد و این واژه را در حقّ آنان به کار برد. به خصوص
زمانی که به دنبال علل این پدیده نامیمون هستیم نباید به خود این اجازه را
بدهیم تا به راحتی قشر خاصی را هدف گرفته و بدون هر گونه دلیل و تحقیق و
تفحّص جامعی، چنین جسارت بزرگی را در حقشان روا داریم که اهانت از دیدگاه
دین مقدّس اسلام گناهی نابخشودنی است و نتایج بسیار ناپسندی را به دنبال
دارد تا جایی که خداوند متعال در قرآن کریم از اهانت بیجا به کفّار نیز نهی
نموده است.
در دوران پیچیده ی فعلی که افکار و اندیشه های غربی و
انحرافی با سرعت بیشتری به سوی نسل جوان و ملت ما هجوم آورده اند، جا دارد
تا مسئولین و نخبگان علل دین گریزی را همه جانبه برسی کنند و هر فرد و
نهادی برای تبری خویش توپ را در زمین دیگری نیاندازد که متاسفانه امروزه
برخی چنین می کنند.
بدون بحث کارشناسی و علمی همه جانبه، صحبت کردن
افراد و نهادها از عوامل دین گریزی، تنها طفره رفت از وظیفه خود در این
زمینه می باشد که منجر به سطحی نگری و سیاسی بازی می گردد لذا جا دارد تا
این موضوع را ریشه ای بررسی کرد و نقش همه افراد و نهادها در این زمینه را
مورد بررسی قرار داد.
ادامه دارد