کد خبر: ۱۴۹۲۵۱
زمان انتشار: ۱۴:۵۴     ۲۶ تير ۱۳۹۲
تحلیلی در خصوص حرکت کردن مرسی بین حق و باطل:
مشهور است که مشی محافظه کارانه اخوان المسلمین شباهت های بسیاری به مشی نهضت آزادی دارد. این جریان به دنبال مقابله انقلابی با امریکا و رژیم صهیونیستی نیست بلکه به دنبال یک بازی هوشمندانه سیاسی با قدرتهای استکباری است. مدل مطلوب اخوان المسلمین در سیاست خارجی با کمی ویرایش، همانی بود که به نمایش گذاشت. همان چیزی که تجلی کاملش را در ترکیه به خوبی می توان مشاهده نمود. ترکیه جزو معدود کشورهای اسلامی است که سفارت اسرائیل به صورت رسمی در آن دائر است و در عین حال توانسته مواضعی متمایز از امریکا و رژیم صهیونیستی در فضای دیپلماتیک بگیرد.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - سید علی موسوی/ سقوط دولت محمد مرسی با رودست عربستان و امریکا این روزها تحلیل های فراوانی را در مورد چرایی مشی نامعقول اخوان المسلمین در مناسبت با امریکا، رژیم صهیونیسیتی و ایران در افواه عمومی جاری نموده است. بخشی از تحلیل ها اخوان را یک جریان سلفی ضد شیعی و مزوّر در نظر می گیرند که تنها برایش رسیدن به قدرت و کنار زدن رقبا مهم است. در بخشی از تحلیل ها به سابقه اخوان در مشی متعادل تقریبی و ضدیت این جریان با امریکا و رژیم صهیونیستی اشاره شده و تمامی رفتارهای نامعقول اخوان در مسند قدرت را تحت فشار حفظ کردن حکومت مصر در دست جریان اسلام گرا - در مقابل سکولارها و باقی مانده های رژیم سابق – می داند.

واقعیت آن است که تمامی رفتارهای نامعقول اخوان المسلمین در مسند قدرت  علیرغم  تمامی آن سوابق درخشان، ریشه در چهارچوب های راهبردی این جریان در مناسبات قدرت در فضای جهانی دارد. چهارچوبی که تمایل به آن در بخشی از بدنه سیاستمداران کشور مان در تمامی دولت های گذشته، قابل کتمان نیست. در این گفتمان ناپسند بودن حرکت تند، رادیکال و انقلابی در مقابل امریکا به عنوان کدخدای دنیا و اسرائیل به عنوان نورچشم این کدخدا،هزینه های زیادی را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد نموده است. این هزینه ها از انزوای ایران در میان کشورهای توسعه یافته اروپایی تا کشورهای همسایه آغاز می شود و به فشار اقتصادی و تحریم هایی که مانع توسعه و پیشرفت کشور می شود ادامه می یابد. بنابراین باید با عقلانیت و تدبیر راهی را برای کنار آمدن با کدخدای این دنیا یافت.

در میان دولت های پس از انقلاب اسلامی، مشی دولت موقت در تعامل با امریکا  کاملا روشن بود. استعفای این دولت پس از تسخیر لانه جاسوسی نیز موضع شفاف این جریان را در تاریخ انقلاب نمایش می دهد. اما نمی توان انکار کرد که چه در ماجرای مک فارلیلن در زمان جنگ و چه در زمزمه های مذاکره مستقیم در دوره سازندگی و نامه جنجالی دولت اصلاحات به ایالات متحده و برخی رفتارهای مبهم افرادی در دولت فعلی در تعامل با امریکا، رد پای تحلیل گفتمان عقلانیت و اعتدال و تدبیر در مقابل انقلابی گری پرهزینه و نامعقول به چشم می آید.

مشهور است که مشی محافظه کارانه اخوان المسلمین شباهت های بسیاری به مشی نهضت آزادی دارد. این جریان به دنبال مقابله انقلابی با امریکا و رژیم صهیونیستی نیست بلکه با رفتاری حساب شده و معقول به دنبال یک بازی هوشمندانه سیاسی با قدرتهای استکباری است. مدل مطلوب اخوان المسلمین در سیاست خارجی با کمی ویرایش، همانی بود که به نمایش گذاشت. همان چیزی که تجلی کاملش را در ترکیه به خوبی می توان مشاهده نمود. ترکیه جزو معدود کشورهای اسلامی است که سفارت اسرائیل به صورت رسمی در آن دائر است و روابط گرمی با امریکا دارد و در عین حال توانسته است مواضعی متمایز از امریکا و رژیم صهیونیستی در فضای دیپلماتیک بگیرد و در این کشمکش با استفاده از برگه ایران و سوریه و حماس و روسیه - بدون دادن هزینه های نامعقولی که ایران همه روزه در فضای جهانی می دهد-  کشوری در حال توسعه چشمگیر در منطقه خاورمیانه بسازد.

این روزها ترکیه در لبه یک بحران فراگیر قرار گرفته است. بحرانی که به صورت دوگانه او را گرفتار بندبازی خطرناکش بر روی طناب امریکا نموده است. ترکیه علی رغم رابطه خوب با دولتهای همجوارش با مدیریت قطر وارد سناریویی امریکایی گردید. این کشور هرچند پیش خود رفتارش را در سیاست خارجی معقول و هوشمندانه تلقی می کرد اما به واسطه وابستگی هایش به امریکا با رفتاری خام و سبکسرانه وارد در جنگ داخلی سوریه شد و به همین واسطه مناسباتش با دو کشور دیگر همسایه اش ایران و عراق را به مخاطره انداخت. مخاطراتی از جمله فرورفتن در بحران پرهزینه سوریه، بالاگرفتن مشکل کردها و افزایش نا امنی در مناطق کردنشین و اعتراضات مدنی ای که رسانه های جهانی آن را از جنس اعتراضات میدان التحریر می شمارند. حمایت امریکا و کشورهای اروپایی از این اعتراضات امروز اردوغان را در میانه میدانی از بلاها و گرفتاری های متعدد، یکه و تنها رها کرده است. اقتصادی که تصور می شد پایه های محکمی دارد در همین روزها آماده سقوطی مثال زدنی است. شاید یکی دو سال پیش کسی تصور نمی کرد شکوه و جلال اردوغان در یک بازی ساده قدرت های جهانی به یک توهم کودکانه شباهت یابد.

تصور اولیه این اسلام گرایان معتدل آن بود که می توانند در میانه میدان سیاست با بازی ای هوشمندانه سر نظامیان و امریکا و اسرائیل کلاه بگذارند! چه خام اندیشانه و کودکانه بود این رویا. در این میانه افرادی زمزمه می کردند که مدلی برتر از انقلاب اسلامی ایران در حال شکل گیری است. انقلابی  که با کمترین هزینه توانسته است وفاقی ملی پدید آورد و ارتش را بدون درگیری جدی با مردم، همراه انقلاب کند. لزومی به کنار گذاشتن همه بقایای نظام قبلی نیست. این ها همه بدنه کارشناسی کشور اند و باید از تمامی ظرفیت ها استفاده کرد. این ظاهر ماجرا بود. باطن ماجرا آن است که ارتش و دولتی که خود قدرت را به مرسی داده است، خود تعیین می کند مرسی چگونه حرکت کند.

این مشی باعث شد وزارتخانه های حیاتی مصر از دسترس محمد مرسی به دور باشد. باقی وزارتخانه ها را نیز باید با سایر گروههای سیاسی مصر تقسیم می کرد. طبعا مرسی هرطور این سفره را پهن می کرد، رقبای سیاسی او اظهار نارضایتی می کردند چرا که تصور آن است که از کل این دولت، مرسی سهم کمی به آنها داده است. این گونه است که سهم خواهی نظامیان به پای مرسی نوشته شد و اخوان المسلمین در افکار عمومی مصر تبدیل به گروهی انحصار طلب گردید. بنابراین تصور درست همان است که این انقلاب در میانه راه، توسط بقایای نظام سابق و نظامیان بلعیده شد. درحالی که اسلام گرایان محافظه کار تصور می کردند پیروز این انقلاب اند و توانسته اند با مشی معتدل و زد و بند پشت پرده خود به سادگی میوه های انقلاب را بچینند.

از طرفی دولت محمد مرسی به تبع مشی معتدلانه، محافظه کارانه و به ظاهر معقول خود برای این که بتواند به آهستگی و آرام آرام قدرت خود را در مقابل منافع امریکا و اسرائیل تثبیت کند سعی کرد همراهی های هرچه بیشتری از خود نشان دهد. علی رغم تصور فضای عمومی مصر، پیمان کمپ دیوید را محترم شمرد و نامه دوستی به جنایتکاران صهیونیستی نوشت و به ایران روی خوشی نشان نداد و به عربستان صمیمانه نزدیک شد. او با دولت ایالات متحده همراهی های فراوانی کرد و در تصور خود توانسته بود خود را مورد اعتماد ایالات متحده وانمود کند. این رفتارهای مرسی در فضای مردمی مصر قرائت بسیار نامطلوبی را از اخوان المسلمین صورت بندی کرد. فروختن انقلاب مصر به امریکا و اسرائیل آن هم نه به دست سکولارها و مرتبطبین با نظام گذشته ، که توسط اخوان المسلمین که سالها پرچمدار مقابله با اسرائیل و امریکاست. طبیعی است که افکار عمومی مصر، اخوان المسلمین را دروغگو و فریبکار تصور کنند. اخوان تمام عزت و آبروی انقلاب مصر را پای مماشات با امریکا و اسرائیل گذاشت و آبروی خودش را نیز از دست داد. با این بازی پیچیده امریکایی ها امروز پرچم انقلابی گری در افکار عمومی مصر به دست امثال البرادعی و عمروموسی افتاده است. اکنون که این بازی به پایان رسیده می توان رفتارهای به ظاهر معتدل، متین و معقول اخوان را خام و خوش خیالانه خواند.

برخلاف تصور دولت اسلام گرا و محافظه کار مصر که کودکانه می خواست با کدخدای دنیا یعنی امریکا شطرنج بازی کند امریکا با نقشه ای حساب شده صفحه بازی شطرنج را به صورت این دولت کوبید. منطق امریکا و دولت های استکباری یک منطق بیش نیست . استکبار جهانی معتقد است که منطق را او تعیین می کند، لذا ورود در بازی با امریکا ، ورود در بازی خطرناکی است که عواقب آن را نمی توان از پیش تعیین کرد چرا که این بازی یک بخش سناریویی است که تا انتهایش توسط او طراحی شده است. در این بازی اگر بخواهی کمی خود را مستقل نشان دهی به سادگی جای تو را به گزینه ای مطلوب تر خواهند داد چرا که نبض اصلی بازی و قدرت در دست خود ایشان است. تنها در صورتی می توانی در این قدرت نمایی در مقابل او بایستی که وارد منطق بازی او نگردی.

 از طرفی دشمنی امریکا با اسلام و اسلام گرایی خصوصا از نوع انقلابی و ضد استکباری اش بسیار روشن است. حمایت تمام جانبه دولتمردان صهیونیستی ایالات متحده و سایر کشورهای اروپایی از اسرائیل نیز پدیده ای پنهان نیست. تنها راه محترم شمرده شدن ما در بازی امریکا آن است که برّه ای رام باشیم تا در موقع مقتضی، کبابی دلچسب از ما بسازند. امریکا و استکبار جهانی نشان داد به چیزی جز نابودی و بی آبرویی جریان اسلام گرایی در دنیای امروز نمی اندیشد. حتی اسلام گرایان معتدل و میانه رو را نه با دیده تردید که به چشم دشمن استراتژیک خویش می بیند. اخوان المسلمین که می خواست اشداء علی الکفار، رحماء بینهم باشد با بازی امریکا اشداء علی المسلمین و رحماء بالکفار شد. نه آبرویی برای ژست مقاومت و ایستادگی مقابل استکبار جهانی و اسرائیل برای اخوان المسلمین مانده است و نه افکار عمومی مصر فریادهای مرگ بر امریکای امروز ایشان را باور می کند.

استکبار جهانی تنها به این بی آبرویی برای جریان اسلام گرای مصر بسنده نکرد. دشمنی ویژه امریکا آن وقت برای اخوان المسلمین نمایان می شود که به وضوح می بینیم امروز دیگر برای اخوان المسلمین به عنوان جماعت دعوت و ارشاد آبرویی نمانده است چرا که دست در دست تندروهای وهابی دستش به خون مردم بی گناه مسلمان سوریه آلوده گردیده است. امروز هرقدر هم رهبران اخوان المسلمین رو به مردم مصر لبخند بزنند و آغوش رحمت و محبتشان را در مقابل ایشان باز کنند کسی باور نخواهد کرد. این گونه است که در یک مدت کوتاه کل سرمایه اعتماد مردمی یک جریان اسلام گرا با مشی به ظاهر عقلانی و معتدل و محافظه کارانه به باد فنا سپرده شد و تمامی طواغیتی که به آنها تکیه زده بودند یعنی امریکا و عربستان و سایر دول خلیج ، همانند یک دستمال بی مصرف ، این جریان را در زباله دانی می اندازند.

در این میان نقش ویژه قطر در حمایت از حماس و اخوان المسلمین را نباید ندیده گرفت. قطر به عنوان همپیمان امریکا در منطقه که در عین حال رابطه ای ویژه با رژیم صهیونیستی دارد، به صحنه گردان جریان های انقلابی و جهادی اسلام گرا تبدیل شده است. با مدیریت پنهانی سرویس های اطلاعاتی امریکا قطر مدیرت متمرکزی برای جریانهای انقلابی اسلام گرا پدید آورده است و مطابق میل امریکا قطعه دیگر پازل اسلام هراسی و طرح خاورمیانه بزرگ را به خوبی تکمیل می نماید. این جریانها از حماس درعزه تا طالبان در افغانستان، القاعده در عراق و جریانهای تکفیری و جهادی در سوریه و شمال افریقا را شامل می شود. کنار هم قرار گرفتن این جریانات، معنایی خاص به هریک از این جریانات در جهان اسلام و افکار عمومی غرب خواهد داد.  امریکا و اسرائیل در جنگ 22 روزه غزه فرصت بسیار مغتنمی برای قطر فراهم ساختند تا اعتمادی ویژه حماس و نیروهای مقاومت را  به دست آورد تا مدیریت محور مقاومت در دست همپیمان امریکا بوده و آبرویی برای قطر و شبکه الجزیره دست و پا شود.

با برنامه از پیش تعیین شده امریکا موج بیداری اسلامی که می رفت منافع امریکا در کل منطقه خاورمیانه را با چالشی جدی مواجه کند، تمامی این جریان را در مشت امریکا قرار داد. بازیگر اصلی این میدان همان کشوری بود که با آبروی کسب شده در جنگ 22 روزه خود را در خط مقاومت جا زده و تبدیل به حامی جدی انقلاب های منطقه شده بود. قطر با سرمایه دلارهای نفت و گاز و با شبکه الجزیره اش توانست مدیریت افکار عمومی را به خوبی به چنگ آورد تا در زمان لازم تمامی این سرمایه را وارد بازی هوشمندانه امریکا نماید. با طراحی امریکا و مدیریت میدانی قطر جنگ داخلی در یکی از آرام ترین کشورهای خاورمیانه رقم خورد. این جنگ بین اسد به عنوان حامی جدی محور مقاومت و اخوان المسلمین به عنوان یک جریان اسلام گرا صورت پذیرفت. این جنگ سیل عظیم انقلاب های منطقه که متوجه امریکا شده بود را به درون خانه خودمان آوار کرد و نیروهای اسلام گرا را با پارادوکسی جدی مواجه نمود. این پارادوکس در قدم اول حماس و سپس کل اخوان المسلمین- خصوصا در مصر و تونس- را متوجه خود ساخت. همراهی ترکیه به عنوان دولتی از جنس اخوان المسلمین و قطر به عنوان حامی اصلی اخوان در چندسال اخیر، راه برون رفت از این پارادوکس سخت را بر همگان سهل نمود. تمامی جریانات اسلام گرا در فضای پرهیجان ساخته شده در افکار عمومی جهان عرب توسط رسانه های وابسته به امریکا، به حمایت از معارضین سوری پرداختند و شد آنچه امروز شاهد آن هستیم. کشتار بی رحمانه مردم سوریه و تبدیل شدن این کشور به ویرانه ای بزرگ و از همه بدتر کریه تر شدن چهره جریانات اسلام گرا، خصوصا جریانهای جهادی اسلام گرا در افکار عمومی جهان عرب و غرب.

قطر نقش ویژه ای در مشوه کردن چهره اخوان المسلمین داشت. سابقه رفتارهای تبشیری و دعوت محبت آمیز اخوان امروز با حمایت و حضور نیروهای این جران در حرکت تکفیری و وحشیانه در سوریه کاملا به محاق رفته است. امروز در افکار عمومی دنیا کلیپ های جنایت های معارضین سوری به پای اخوان المسلمین د رمصر و ترکیه و تونس و ... نوشته می شود چرا که حمایت کورکورانه تمام و کمال ایشان جایی را برای توجیه باقی نگذاشته است. گرفتار شدن اخوان المسلمین مصر در تور سلفی ها و تکفیری ها یکی از مهمترین ضربات حیثیتی را بر کمر این جریان زد. ضربه ای که کل آبروی این جریان تاریخی را بر آب داد. اخوان المسلمین شاید هیچ گاه تصور نمی کرد ورود در بازی قطر و ترکیه در سوریه و بده بستان با عربستان و سلفی ها، این قدر برایش پر هزینه باشد و بتواند او را تبدیل به متهم ردیف اول افکار عمومی در شهادت شیخ حسن شحاته و کشتار مردم سوریه نماید. مرسی می توان امروز در خلوت خودش می تواند گذشته خود را بنگرد که مشی به ظاهر معتدل او برای جلب اعتماد امریکا  کارش را به حمایت از چه جنایاتی کشاند. او می تواند ببیند تمام سناریوی امریکا به همان سادگی که در نگاه اول به نظر می رسد نیست و ناخواسته امروز دست  خود و دوستان اخوانی اش در این جنایات فرو رفته و اثر انگشت او را در صحنه جنایت همین امریکا نمایان ساخته است.

این حکایت دردناک درسی است هم برای اخوان المسلمین در مصر و جهان اسلام و هم برای تمامی کسانی که تخیل می کنند با محافظه کاری و عناوینی همچون اعتدال و عقلانیت می توانند راهی را برای کنار آمدن کشور عزتمند ایران پیدا کنند. باید بدانیم که امریکا و اسرائیل و کل استکبار جهانی به چیزی کمتر از نابودی حیثیت و عزت ایران و اسلام راضی نمی شود. امریکا ایران قدرتمند را نمی پسندد و ما باید روی پای خودمان بایستیم. امروز با پیشرفت های چشمگیر ایران در خارج از خیمه امریکا، جمهوری اسلامی ایران تبدیل به قدرتی مستقل شده است که دارای توان چانه زنی بالایی در فضای بین المللی است.امروز اگر تمام دنیا نخواهد ایران فن آوری هسته ای داشته باشد و ایران خود بخواهد، به آن دست پیدا می کند. امروز اگر تمام دنیا بخواهد در سوریه و عراق اتفاقی بیفتد اما ایران نسپندد آن اتفاق نخواهد افتاد. 

با نگاهی کاملا محافظه کارانه نیز باید اعتراف کرد این قدرت، توان چانه زنی ما را در کسب امتیاز از رقیب بالا برده است. کدام یک از این کشورهای محافظه کار این قدرت بالای چانه زنی را دارند. امروز ایران تبدیل به الگویی جذاب در میان تمامی ملل مسلمان شده است. این جذابیت الگویی را حتی در محبوبیت ایران میان تمامی ملت های آرزومند استقلالِ از زیر چکمه سرمایه داری صهیونیزم، می توان دید. عزیزانی که پرچم عقلانیت و اعتدال و تدبیر را بلند کرده اند باید با دقت این حقایق را ببینند و به ثمن بخس این سرمایه بی نظیر و گرانقدر را نفروشند.

از طرفی تمامی کسانی که به امریکا اعتماد کرده اند باید بدانند امریکا تنها نوکری حلقه به گوش می خواهد که در مقابل فرامینش سر خم کند و اگر به جریانهای مستقل میدان می دهد تنها برای آن است که تمامی عصاره آبروی استقلال طلبانه آن جریانها را مکیده و در زمان مناسب آنان را دوراندازد. فاعتبروا یا اولی الابصار.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۵
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
وبلاگ آوردگاه
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۲ - ۲۶ تير ۱۳۹۲
۴
۰
پیام ها و لوازم فرمایشات رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با هیئت دولت
http://avardgahe-ma.blogfa.com/
پاسخ
نفیسه کوهنورد مجری بی بی سی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۳۲ - ۲۶ تير ۱۳۹۲
۰
۰
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1393190217564461&set=a.1390899701126846.1073741828.100006204883353&type=1&theater
پاسخ
امین
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۳۶ - ۲۶ تير ۱۳۹۲
۳
۰
مگر مملکت ولی فقیه نداره که بخواهند بفروشند مگر ما مردهایم که بخواهند مملکت را بفروشند.
پاسخ
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۰۲ - ۲۶ تير ۱۳۹۲
۲
۰
فقط یک روز دختر خود را "خدیجه" صدا بزنید
http://ostannews.com/showpage.aspx?id=67449&title=
پاسخ
رحیم
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۲۴ - ۲۷ تير ۱۳۹۲
۳
۰
با نگاهی کاملا محافظه کارانه نیز باید اعتراف کرد این قدرت، توان چانه زنی ما را در کسب امتیاز از رقیب بالا برده است. کدام یک از این کشورهای محافظه کار این قدرت بالای چانه زنی را دارند. امروز ایران تبدیل به الگویی جذاب در میان تمامی ملل مسلمان شده است. این جذابیت الگویی را حتی در محبوبیت ایران میان تمامی ملت های آرزومند استقلالِ از زیر چکمه سرمایه داری صهیونیزم، می توان دید. عزیزانی که پرچم عقلانیت و اعتدال و تدبیر را بلند کرده اند باید با دقت این حقایق را ببینند و به ثمن بخس این سرمایه بی نظیر و گرانقدر را نفروشند
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها