به گزارش سرویس اندیشه دینی پایگاه 598 به نقل از ایران، حجت الاسلام دكتر علي ذوعلم رئيس پژوهشكده فرهنگ و مطالعات اجتماعي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در گفتگویی به مناسبت ابلاغ نظام نامه پیوست فرهنگی از سوی رئیس جمهور به تبیین اهمیت موضوع پیوست نگاری فرهنگی پرداخته است:
پيوستنگاري فرهنگي چيست؟ و اهميت آن در كشور به چه ميزان است؟
بحث «پيوستنگاري فرهنگي» بحثي است كه چندين سال قبل مقام معظم رهبري مطرح كردند و جايگاه اصلي بحث اين است كه ما براي ساماندهي فرهنگي به كشور بايستي بتوانيم از همه ابزارها، قالبها و زمينههايي كه ميتواند نتيجه فرهنگي و تاثيرگذاري فرهنگي داشته باشد، استفاده كنيم.
در واقع دونگاه به مقوله فرهنگي وجود دارد؛ يك نگاه، نگاه حداقلي است كه ما بحث فرهنگ را فقط در ابزارهاي شناخته شده فرهنگي خلاصه ميكنيم. مثلاً فكر ميكنيم فقط فيلم، موسيقي، مسجد، منبر و... كار فرهنگي انجام ميدهند.
نگاه ديگر، نگاه واقعبينانه و حداكثري است كه در آن همه مقولاتي كه در زندگي مردم جامعه تاثيرگذار است، داراي نقش و بار فرهنگي هستند. يعني فعاليتهاي اقتصادي، قانونگذاري در جامعه، تصميماتي كه شوراهاي مختلف به شكل كلان در زمينههاي سياسي- اجتماعي و همه عرصهها ميگيرند، همه داراي اثر و پيامد فرهنگي است.
بنابراين اگر ما اين نگاه حداكثري و واقعبينانه را بپذيريم، براي اصلاح و ارتقا و جهتدهي فرهنگ بايد از همه ابزارها و مقولهها استفاده كنيم.
بنابراين در ذيل مسأله مهندسي فرهنگي، ما به «پيوستنگاري فرهنگي» بهعنوان يكي از اقدامات كلان مهندسي فرهنگي نياز داريم و پيوستنگاري فرهنگي به اين معنا است كه در طرحهاي بزرگ اقتصادي و عمراني و در پروژههاي كلان ملي كه در عرصههاي مختلف طراحي و اجرا ميشوند، بتوانيم از ظرفيت فرهنگي اين پروژهها استفاده كنيم.
ما در بحث فرهنگ سهلايه و سهسطح را مطرح ميكنيم، يك سطح، سطح نظري و مفهومي فرهنگ است، سطح دوم، سطح ساختاري فرهنگ است و سومين سطح، محصولات فرهنگي را در بر ميگيرد.
آن زمينهاي كه قابل مديريت است دو سطح اول و دوم است. بدينمعناكه با تلاش بيشتر علمي، نظري، فلسفي و يا جامعهشناختي، در بحث نظريهپردازي فرهنگ يا مفهوم نظريه فرهنگ غني شويم.
كاري كه سند مهندسي فرهنگي كشور در حال انجامش است. اگر اين مرحله بهخوبي انجام پذيرد و نگاه ما به فرهنگ يك نگاه واحدي باشد، آنگاه ميتوانيم به مرحله دوم برسيم كه بحث مهندسي ساختارها و منابع انساني و فرايندهاي كارهاي فرهنگي است.
آن سطح اول را غالباً مهندسي فرهنگ ميگوييم. در سطح بعدي به مهندسي فرهنگي نياز داريم كه اگر اين دو مرحله را انجام دهيم خود به خود محصول فرهنگي سامان پيدا ميكند.
سپس ما در بحث محصول نميتوانيم به طور مستقيم و مستقل از مهندسي فرهنگي مداخلهاي هدايتگرانهاي داشته باشيم. حال اگر در بخش دوم «پيوست فرهنگي» را در مورد طرحها و پروژههاي عمراني، اقتصادي، جهانگردي، صنعتي و... اعمال كنيم، محصولات فرهنگي خود به خود براساس آن جهتدهي فرهنگي مطلوب، شكل خواهد گرفت. توجه به پيوستنگاري فرهنگي و جدي گرفتن اين مقوله بيشك در بهبود بخشيدن به محصولات فرهنگي (هر چند غيرمستقيم) موثر خواهد بود.