حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس نبوی استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگویی به
افراطیگری در دوره اصلاحات و سازندگی اشاره کرد. وی در بخشی از این
گفتوگو تصریح کرد: یک جلسهای در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را
به یاد دارم که آن موقع میخواستند طرح «اصلاح قانون مطبوعات» را به مجمع
تشخیص مصلحت نظام ببرند ولی هنوز نبرده بودند.
به اتفاق آقای
حجاریان، آقای عبدی و آقای محسن کدیور بر سر میز ناهار نشسته بودیم و ناهار
میخوردیم - در آن زمان در مجله راهبرد یک موج شدیدی را شروع کرده بودند و
بعداً نیز در دولت اصلاحات این را به مطبوعات و روزنامهها کشاندند- من به
آقای حجاریان گفتم که آقاسعید این مسیر یک مسیر معقولی نیست و بیشتر از
آنکه بخواهد به دنبال صلاح و اصلاح جامعه باشد، به دنبال ایجاد التهاب و
دعوا و مناقشه در جامعه است؛ به وی گفتم،«این راه را نروید».
سعید
حجاریان با یک نیشخند به من گفت که ما تصمیم گرفتهایم با آقای هاشمی کار
کنیم و به مرکز تحقیقات استراتژیک آمدیم و با آقای هاشمی هم کار کردیم ولی
ایشان آقای روحانی را آورد و به نوعی مرکز تحقیقات را قلع و قمع کرد -
البته سعید حجاریان در اینجا تعابیر سنگینتری هم استفاده کرد که من
نمیخواهم به آنها اشاره کنم- منتهی حجاریان گفت: من در خودم وظیفه میدانم
که باید انتقام این بلایی که آقای هاشمی سر ما آورد را از او بگیرم.
خب!
شما ببینید ریشه آغاز حرکت افراطی شروع میشود و این ریشه آغاز حرکت
افراطی دائما خود را بازتولید میکند و به همین صورت به جلو میرود و بعد
ما دیدیم که این حرکت به سمت برانگیختن و ملتهب کردن انجمنهای اسلامی
دانشجویان و دفتر تحکیم رفت.
نبوی در ادامه درباره ادعای اعتدال
اصلاحطلبان گفت: نکته تعجبآوری که الان وجود دارد، این است که همه
دستاندرکاران مناقشات و منازعات سیاسی و بخشی هم از بدنه فتنه سیاسی که در
سالهای اخیر در جامعه ما اتفاق افتاده است، همگی دعوی و ادعای اعتدال را
به عنوان یک مسیر مطلوب برای خود در این روزها تلقی کردند و همگی
اعتدالخواه شدند. این مجادلاتی که در این سالهای اخیر در جامعه ما در عرصه
سیاسی اتفاق افتاد، توسط افرادی از جوامع و کرات دیگر نبود و همه توسط این
جریانات سیاسی جامعه اتفاق افتاد.
افراد چنان مواضع خود رادر
فاصلهای کوتاه ترک میکنند و تغییر میدهند که به نظر میرسد آنچه که بر
سر آن بحث و مجادله سنگینی وجود داشت، گویا هیچ قائل و طرفداری نداشته و
همه این مباحث در خلأ اتفاق افتاده است.
این مسائل نشان میدهد که
بدنه جریانات سیاسی و بعضاً مسؤولان و سردمداران اصلی این جریانات سیاسی
واقعا خیلی پررو هستند و به طور تعجبآوری آمادگی تغییر و دگردیسی دارند.
این خیلی بد است و برای جامعه ما خوب نیست و در طراز ارزشها و معیارهای
جامعه ما و نظام جمهوری اسلامی نیست.