اسدالله عباسی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است؛ در 15 اردیبهشت 1392 نمایندگان مجلس، با 200 رأی موافق، 40 رأی مخالف و 12 رأی ممتنع از مجموع 252 آرای مأخوذه، اسدالله عباسی را برای تصدی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی برگزیدند؛ عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر سابق این وزارتخانه بود که یکشنبه 15 بهمن 91 با استیضاح مجلس از این سمت کنار رفت.
عباسی همچنین نماینده دوره
هفتم و هشتم مردم رودسر و املش در مجلس شورای اسلامی بوده است؛ آنچه
میخوانید بخش هایی از گفتوگوی فارس با اسدالله عباسی وزیر تعاون، کار و
رفاه اجتماعی است.
***
چطور شد آقای احمدینژاد شما را به عنوان وزیر انتخاب کرد و جنابعالی وزیر دولت وی شدید؟
بنده 8 سال سابقه قانونگذاری داشتم و در معاون توسعه مدیریت وزارت کار بودم؛ معمولاً وقتی رئیس یک سازمان به مأموریت برود یا در مرخصی باشد طی آن مدت مدیر، سازمان را به معاون توسعه مدیریت میسپارد و بنده با توجه به پیشینه کاری که داشتم و در معاونت توسعه مدیریت بیشتر اختیارات به ما تنفیذ شده بود بعد از جریان تلخ استیضاح آقای شیخالاسلامی، آقای احمدینژاد با اینکه بنده را به عنوان سرپرست گذاشت اما با حفظ سمت بود یعنی علاوه بر معاون توسعه سرپرست هم بودم.
در طول مدتی که سرپرست بودم سعی کردم درست مدیریت کنم چراکه شرایط سختی بود، نزدیک تعطیلات عید بود و بحث پرداخت حقوق و مزایای کارکنان، کارگران و مستمری بگیران و همچنین مشخص کردن تعرفههای بیمهای و دستمزد کارگران وجود داشت؛ از سوی دیگر برخی مسائل و بحرانهای کارگری نیز احتمال داشت در هفته کارگر به وجود آید و خیلیها به ویژه در رسانههای خارجی تلاش داشتند تا کارگران را تحریک کنند اما با توجه به همراهی همکاران در وزارتخانه و شناختی هم که داشتیم سعی کردم عملکرد مورد قبولی را برای دولت ارائه دهم و بر این اساس آقای احمدینژاد تصمیم گرفت بنده را به عنوان وزیر انتخاب کند.
فرمایشات مقام معظم رهبری موجب دلگرمی همه خدمتگزاران ملت شد
چند روز قبل اعضای هیئت دولت با مقام معظم رهبری دیدار داشتند، درباره این دیدار صحبت بفرمایید.
ما توفیق و سعادت این را داشتیم که در محضر مقام معظم رهبری حضور یابیم و بسیار محفل گرم و نورانی بود که با فرمایشات ایشان، خستگی از تن و جان همه کارگزاران و خادمان ملت بیرون رفت.
مقام معظم رهبری با صبر و حوصله به گزارش همکاران بنده گوش دادند و بعد نصایح و رهنمودهایی را مطرح فرمودند که مجموعه این موارد نشان از این است که ایشان به همه ابعاد و موضوعات مربوط به دستگاه اجرایی اشراف دارند و از نزدیک شاهد هستند.
خوشبختانه با تأیید و حمایتی که مقام معظم رهبری داشتند باعث دلگرمی همه کسانی شدند که شبانهروز مخلصانه و متعهدانه خدمت میکنند و ما نیز امیدواریم بتوانیم با عملکرد مثبت و سازنده گوشهای از محبتهای مقام معظم رهبری را جبران کنیم.
با توجه به کسالت آقای روحانی، شما با وی دیدار نکردید، در حال حاضر برنامهای برای ملاقات دارید؟
علاقهمند هستم با آقای روحانی ملاقات داشته باشم چراکه بسیاری از برنامههای آقای روحانی به قلمرو کاری ما بازمیگردد؛ بیکاری، اشتغال، بیمه، درمان در حوزه کاری ما قرار دارد و به همین دلیل ما برنامه و تجربههایی داریم که میتوانیم در اختیار آقای روحانی قرار دهیم و پیشنهادهایمان را مطرح کنیم چون مشکلات، راهکار دارند و ما آمادگی ارائه راهکار و کمک به دولت آقای روحانی را داریم؛ از این رو اگر خودشان بخواهند در زمان مناسب برنامهها را خدمت وی تقدیم میکنم.
در ارتباط با مجموعه و سازمانهایی که مربوط به ما است، کارها را برای تقدیم به آقای روحانی کاملاً آماده و دستهبندی کردهام.
بعد از سفرهای استانی به احمدینژاد علاقه قلبی پیدا کردم
عملکرد آقای احمدینژاد را در این سه ماهی که با وی کار کردید، چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده آقای احمدینژاد را از همان زمان که نماینده بودم میشناختم و کار وی را از نزدیک میدیدم؛ بیشتر مطالبات مردم حوزه انتخابیه ما عمرانی بود؛ بنده وقتی سفرهای استانی در سال 84 شروع شد دولت را درک کرده و حس کردم این دولت، دولت خدمت به مردم است؛ در این دولت وزرا به روستاها آمدند و مردمی که به زحمت مدیران استانی خود را میدیدند خیلی راحت مسائل مربوط به کشاورزی را با وزیر کشاورزی یا نیرو مطرح میکردند حتی رئیسجمهور را از نزدیک میدیدند و درواقع گفتمان مردمی دارد.
وقتی این موارد را دیدم علاقه قلبی به آقای احمدینژاد و کارش پیدا کردم؛ همچنین درخواستهایی که به عنوان نماینده داشتیم احمدینژاد و همکارانشان به خوبی انجام میدادند؛ مثلاً در اواخر 8 سالی که از نمایندگی بیرون آمدم بسیاری از مطالبات عمرانی حل شده بود.
در دولت نیز که بودم و آقای احمدینژاد را در سفرهای برونمرزی و استانی همراهی میکردم وقتی میدیدم وی در طول شبانهروز فقط 2-3 ساعت استراحت و بیشتر کار میکند شرمنده میشدم و این عامل باعث شد روزی که سرپرست و مدیر شدم هیچگاه دیرتر از ساعت کاری ورود پیدا نکردم و همیشه قبل از سایر کارکنان سر کار آمدم و از زمانی که معاون توسعه شدم یک روز هم نشده که با تأخیر آمده باشم و این در حضور و غیابها ثبت شده است.
احمدینژاد الگوی کاریام است
همیشه هم تا پاسی از شب کار میکنم و هیچوقت خسته نمیشوم، دلیلش هم این است که میبینم آقای احمدینژاد به عنوان الگوی مدیریتی ما و مافوق بنده، زمان برایش معنی و مفهومی پیدا نکرده و با برنامه هم کار میکند و اینطور نیست که فقط زمان را سپری کند از این رو بنده هم تلاش کردم در طول این مدت این موارد را الگو قرار دهم و این کارها را انجام دهم.
نکته دیگر، مردمی بودن آقای احمدینژاد است یعنی اگر آقای احمدینژاد از یک جایی رد شود اگر رهگذری به وی اشاره کند میایستد و جواب میدهد یا نامهاش را میگیرد و این باعث میشود بنده خودم همیشه در بین کارکنان چه در نماز جماعت و چه مراسمهایشان حضور داشته باشم و دسترسی کارگر و کارمند به بنده خیلی سخت نیست مگر اینکه کار خاص خارقالعاده و زمانبندی شده خاصی باشد که یک مقدار با تأخیر انجام گیرد ولی هر زمانی بخواهند بنده در دسترسشان هستم.
توجه به کارکنان و همراهان از نکاتی است که آقای احمدینژاد همواره داشته و ما هم سعی کردیم آن را الگو قرار دهیم گرچه خیلی زمان میخواهد تا به آنجا برسیم؛ در واقع باید گفت فرمایشات مقام معظم رهبری در شب گذشته نشانگر این بود که این دولت، دولت شبانهروزی، فداکاری و خدمت بوده است.
با توجه به اینکه در پایان کار دولت آقای احمدینژاد هستیم، چه سخنی با آقای رییسجمهور دارید؟
به احمدینژاد میگویم «خداقوت»؛ افتخار میکنم که در طول این مدت هرچند کوتاه در دولت خدمتگزار احمدینژاد حضور داشتم و درس گرفتم.