کد خبر: ۱۴۸۶۸۵
زمان انتشار: ۱۲:۳۲     ۲۴ تير ۱۳۹۲
شاید برای کسی که در شهر یا روستا زندگی می‌کند رویای کلان شهری چون تهران همچنان یک رویا باقیست و شاید گاهی هم دست نیافتنی ولی آمدن به تهران کاری ساده‌‌، اما تحمل آن به توانایی‌های جسمی و روحی فرد بستگی دارد.

به گزارش 598، وبلاگ آرمانگرایی دانشجویی نوشت: شهر، شلوغی، خستگی و ازدحام، واژه‌های ملموسی هستند برای کسی که لحظه لحظه عمر خود را صرف زندگی در آن کنند.

شاید برای کسی که در شهر یا روستاهای دور از پایتخت زندگی می‌کند رویای کلان شهری چون تهران همچنان یک رویا باقیست و شاید گاهی هم دست نیافتنی جلوه کند؛ ولی آمدن به تهران و ساکن این ابر شهر شدن کار ساده‌ایست ولی تحمل آن وابسته به ظرفیت افراد و توانایی‌های جسمی و روحی آنها دارد.

گاهاً در تفکرات روزانه خود ورقه‌های 3 سال پیش زندگانی خود را مرور می‌کنم که چیزی جزء هوای پاک و آسمان آبی و مردمی با منت‌های با هم بودن ظاهری و از هم گریزان بودن پشت پرده نبود.

هر چند سلامت جسم تضمین بود ولی سلامت روح را خطری بزرگ تهدید می‌کرد؛ مردمی که دور یا نزدیک چشم دیدن هم را نداشتند و پیشرفت یکی خار چشمی برای دیگری بود و این بود رسم اهالی آن دیار که ما روزگاری در آن می‌زیستیم؛ تهران، تهران بود بدون هیچ کم و کاست و بدون کوچک‌ترین قصور یا اغراق در توصیف آن که ما سابق بر آن فقط شنیده بودیم.

خدای بزرگ لطف بیکرانش را شامل حال ما کرد و از بدو ورود ما، دوستان بهتر از جان مهیا معیت‌مان شدند و آشنایی و عدم احساس غربت را عاشقانه با من دنبال کردند و چه خوب تهران را شناختم.

کم کم وسعت شناخت من از این ابر شهر پر از حادثه و سینه‌ای مالامال اسرار پنهان، وسیع گشت و تهران شد نوعی وطن من از جهات زندگانی.

هر چند سختی و خستگی در آن بی‌داد می‌کند، آلوده هست و به قول یکی از دوستان اگر ربع ساعت در این شهر پیاده گام گشایی لاجرم قدر یک ساعت استراحت تو را لازم آید؛ ولی مردمی دارد که یکدیگر را نمی‌شناسند و گاهاً قریبند به یکدیگر؛ اینجا تک تک ساعتش توصیفی دارد که وصفش همه را یاد یک سازمان کلان می‌اندازد.

این شهر زیباست و  باید زیبا نگریسته شود؛ هر خیابان و کوی و برزنش خاطره‌ای در خود نهفته و یک مسرت خاطری از برای شنیدن نام آن در رسانه‌ها برایم ایجاد می‌کند؛ از بالا تا پایین شهر تفاوت زیاد است.

هر چه از پایین به سوی بالا روی خانه‌ها طویل و از عرضشان کاسته می‌شود که گویا قصد رسیدن به خانه دوست را در آسمان داشته‌اند اما مردمشان فریاد می‌زنند که این قصد تنها یک تصور ذهنی است.

به هر حال وقتی هم به پایین می‌روی یاد دیار سابق خود می‌افتی با همان سبک زندگی ولی انسان‌های انسان دوست را به چشم خود بارها خواهی دید.

در هر حال تهران این است بدون کوچک‌ترین اغراق و قصور؛ تنها باید ظرفیت ماندن در آن فراهم آید تا عزم، جزم نمایی و بدان کوچ کنی تا بفهمی تهران چرا پایتخت ایران زمین است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها