تابناک - جهادگر شهید مهندس صدرالله فنی از مجاهدان مومن و جوانان متعهد و مخلصی بود
که از آغاز نهضت اسلامی در گروههای مبارز و در خط امام خمینی(ره) فعال
بود و تا شهادت لحظهای از فداکار ی غافل نگردید. مروری بر برخی از فعالیت
ای او در عمر با برکتش آموختنی است. پس با هم از او چگونه بودن را
میآموزیم.
******
سورههای کوچک قرآن و اشعار کودکانه را برای فرزندانمان میخواند و
ضبط میکرد و وقتی بچهها احساس دلتنگی میکردند آنها را برایشان
میگذاشتم و آنها با صدای پدر آرام میشدند.
هرگاه صدرالله در منزل بود و سیمای جمهوری اسلامی ایران تصویر
مبارک امام خمینی (ره) را نشان میداد و یا سخنرانی آن رهبر عزیز را پخش
میکرد با شور و شعف خاصی صدایم میکرد و میگفت: کارها را بگذار و بدو
بیا. امام را ببین.
راوی: همسر شهید
مهندس
صدرالله فنی مالک اشتر امام خمینی بود که از سال 1353 در دانشگاه شیراز
مبارزات خود با رژیم پهلوی را آغاز کرد و واسطه نیروهای انقلابی دانشگاه و
روحانیت مبارز بهبهان بود.
راوی: سردار رحیم صفوی
روزی
که در سپاه شوش بودم وقت ناهار گذشته بود و از جلوی تدارکات میگذشتم که
دیدم صدرالله یکی ازکیسهها ی نان خشک محلی که به صورت کمکهای مردمی برای
ما فرستاده بودند را باز کرده و خیلی ساده بی پیرایه نان خشک میخورد و
ظرف آبی هم در کنار خود داشت که گاهی جرعهای از آن مینوشید.از دیدن این
صحنه شرمنده شدم و تحت تاثیر قرار گرفتم و با شرمندگی پرسیدم: برادر فنی!
غذا داریم. بفرمایید تا بچهها بیاورند. با ادب و تواضع پاسخ داد: ممنون.
دعا کن که خدا به خاطر همین مقدار نان خشک از من بگذرد چون کاری برای اسلام
انجام نداده ام.
راوی:احمد خنیفر
من برادرم شهید صدرالله فنی را مدتها بود که میشناختم ولی
بیشترین نزدیک ما زمانی بود که او در مسایل اطلاعاتی و برون مرزی دفاع مقدس
مشغول شد.او بسیار باستعدا و توانمند و در عین حال بی ادعا و مخلص بود.
با وجود انکه در شرایط بسیار سخت ماهها در خاک عراق بود و شناسایی میکرد اما هیچگاه اسیر نشد.
راوی: دکتر محسن رضایی
وقتی
که با خودروی دولتی به ماموریتی میرفت اگر در ضمن عبور از شهری برای کاری
شخصی مثلا مراجعه به پزشک یا خرید وسیلهای وارد شهر میشد کیلومتر خودرو
را یادداشت میکرد تا هزینه بنزین را حساب و پرداخت کند. این موضوع، دقت و
وسواس او را نسبت به بیت المال نشان میداد.
راوی: احمد فروزنده
اوج
درایت و فداکاری صدرالله در زمانی دیدیم که فرماندهی قرارگاه سپاه شانزدهم
رمضان که مسئولیت سازماندهی مردم جنوب عراق را برعهده داشت دیدیم که
مدتهای طولانی در درون کشور عراق و در قلب خاک دشمن به کار شناسایی و
مدیریت مجاهدین عراقی مشغول بود و ثمرات بسیاری داشت و توانست ضربات مهلکی
بر پیکره ارتش بعث عراق وارد کند.
راوی: دکتر علی شمخانی
صدرالله در یکی از ماموریتهای خود شش ماه در خاک عراق بود ودر بین
مردم آنجا مشغول تبلیغ و سازماندهی و آموزش و مسلح کردن مردم بود و
عملیاتهای بسیاری از جمله ترور وابستگان رژیم بعث عراق گرفته تا عملیاتهای
نظامی را انجام داد. یکی از کارهای او شناسایی خلبانهایی بود که شهرهای
ایران را بمباران میکردند. او توانست با کمک مجاهدین عراقی آنان را
شناسایی و با طراحی دقیقی آنها را ترور کرده و به سزای اعمال زشت خود
برساند.
صدرالله در عملیات بدر توانست ترکیبی از نیروهای رزمنده
ایرانی و مبارزین عراقی را به داخل خاک عراق ببرد و از پشت به نیروهای ارتش
بعث حمله کند و تلفات فراوانی از آنها بگیرد.
کردها به صدرالله، «کاک مصطفی خیبری» و عربها به او «ابوفاطمه» میگفتند.
راوی: محمد فروزنده
جهادگر شهید مهندس صدرالله فنی در وصیتنامه اش نوشته است:
سپاس خدای رحمان ورحیم را به جای میآورم که به من لطف نمود تا در کنار رزمندگان اسلام باشم.
تولد: بهبهان ـ 1334شهادت: 4 دی 1366