کد خبر: ۱۴۵۴۲۹
زمان انتشار: ۱۶:۳۷     ۱۱ تير ۱۳۹۲
به گزارش 598 به نقل از صابرنیوز، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با برخی اعضای منتخب و علی البدل اصلاح طلب شورای شهر تهران، در بخشی از سخنان خود با تبریک مجدد به مردم ایران و تهران که نجیبانه در انتخابات شرکت کردند، گفت: فضای سالم انتخاباتی زبان دشمنان را بست که با استناد به بعضی از عملکردهای منفی، با لحن طلبکارانه صحبت از دموکراسی می کردند.

وی در بخش دیگری از سخنان خویش با اشاره به سالها مهجوری ایران در فضای تعاملات سیاسی و اقتصادی جهان گفت: شاهدیم که آن فضای منفی رو به اصلاح می‌رود و الان وظیفه دولت و همه مسئولان است که برای ارتقای جایگاه ایران در جهان تلاش کنند.

البته همان طور که قبلاً هم گفته شده است، تنها چیزی که موجب شده است هاشمی رفسنجانی اینگونه انتخابات را دموکراتیک بخواند و از آن علی الظاهر شمشیری درست کند و بر فرق دشمن بکوبد، رأی آوردن فرد دلخواه وی در انتخابات بوده است. چرا که در دو دوره نهم و دهم انتخابات ریاست جمهوری، شاهد بودیم که وی نتایج انتخابات را عملاً نپذیرفت و در راه سنگ اندازی جلوی پای دولت دست اطرافیان خود را باز گذاشت. هنوز خاطرات مناظرات کارشناسان حامی نامزدهای انتخابات دور دوم ریاست جمهوری نهم را به یاد داریم که برادر همسر وی با لحنی تحقیر آمیز و متکبرانه تمام اقدامات احمدی نژاد در شهرداری تهران را زیر سؤال می برد و هم اکنون نیز برخی دیگر از اطرافیان وی تلویحاً مخالفان هاشمی را کوتوله سیاسی معرفی می کنند و به بهانه رأی آوردن روحانی با شعار اعتدال، آن ها را حذف شده های صحنه سیاسی می خوانند.

تکبر و نخوت کارگزارانی یکی از بیم هایی است که در دولت آینده تن و بدن مستضعفین را می لرزاند. چیزی که هم اکنون نیز متأسفانه در میان برخی اطرافیان دکتر روحانی نیز دیده می شود که امیدواریم ایشان به این مسأله توجه کافی و وافی داشه باشند. ادبیات هاشمی در دیدار اخیرش با روحانی نیز همین تداعی را می کند، آنجا که وی می گوید: آمده بودم ببینم کارهایشان پیشرفت می‌کند یا نه که دیدم کارها به خوبی انجام می‌شود.

این ادبیات متکبرانه اگر در دولت آینده رخنه پیدا کند، آهسته آهسته باید در رویاها خواب دسترسی به مسئولان و پاسخگویی آن ها را ببینیم.

برگردیم به اصل مطلب؛ اما همه شاهد بودند که در سال 88 هاشمی برخلاف ادعاهای متواتر خود مبنی بر آنکه نزدیکترین فرد به رهبر انقلاب است، در جایی که مقام عظمای ولایت فریاد "أین عمار" سر می داد و از نخبگان و خواص درخواست شکستن سکوت و موضع گیری و مرزبندی با فتنه گران و دشمنان خارجی را داشت، وی در سکوتی حمایت گونه و البته با نقش آفرینی مستقیم فرزندانش در آشوب های فتنه (که وقتی به عینه دیده شود دیگر نیازی به محکمه و قاضی برای اثبات جرم نمی ماند!) و حتی روشن کردن فتیله آشوب ها توسط همسر وی در روز انتخابات 22 خرداد، عملاً میزان ولایتمداری خود را به همگان نشان داد و با نپذیرفتن منتخب ملت و برنتافتن وی، چه اهانت ها که به ملتی که احمدی نژاد را انتخاب کرده بودند، نکرد.

وی در سال 84 برای اولین بار در تاریخ انتخابات پس از دفاع مقدس به منتخب ملت تبریک نگفت و با انتشار نامه های سرگشاده و سخنرانی های خود، طوری وانمود کرد که انگار وی عَلَمی بوده است که امام خمینی انقلاب را حول او چیده است و اگر کوچکترین اسائه ای به وی شود انقلاب زیر سؤال رفته است! اینگونه وانمود کردن ها با حضور متملقان فرصت طلب سودجود کنار وی گره خورد و همه امروز شاهدند کسانی که برای هاشمی رفسنجانیِ منتخب ملت در انتخابات مجلس ششم، آبرو نگذاشتند و گفتند اعتبارنامه وی را تأیید نمی کنند، هم اکنون در لوای حامی جان فدا در آمده و انقلاب را فرزند وی می دانند. جای سؤال اساسی است که چرا همان افراد و همان جریان سیاسی هم اکنون دور هاشمی حلقه زده است؟ آیا آن اقدام در آغاز مجلس ششم افراط نبود - که بود- یا آنکه هاشمی به میانه حلقه افراطیون رفته است؟ اصلاً سؤالی اساسی تر (که بیم بی جواب ماندنش قویاً می رود) این نقطه اعتدال کجاست که دقیقاً هاشمی در آنجا ایستاده و مخالفانش همه در جرگه افراطیون قرار می گیرند؟

بی ادبی و اهانت هاشمی به ملت شریف ایران همین تبریک گفتن اوست به مردم، آیا وی و اطرافیان مورد حمایت وی نبودند که در سال 88 بهانه به دست دشمنان داده اند که دشمنان با لحن طلبکارانه صحبت از دموکراسی کنند؟ اقدامات منفی را که وی می گوید چه کسی جز وی و فرزندان وی و کاندیدای مورد حمایت وی انجام داد؟ در انتخابات امسال که همان دولت چهارسال قبل آن را برگزار کرد، چه چیزی تغییر کرد که امسال انتخابات دموکراتیک ترین انتخابات جهان شد و آن سال آتش فشان های جوشان سینه های مردم را جاری کرد؟

اگر هاشمی می خواهد تبریک بگوید و به نحوی اقدامات منفی خود را که بهانه به دست دشمن برای چماق کردن دموکراسی بر سر ایران اسلامی داد را جبران کند، ابتدا باید از اقدامات چهار سال قبل خود تبری بجوید، چرا که اقدامات منفی وی و اطرافیانش بود که زبان دشمن را دراز کرد و شیرینی حماسه سیاسی 22 خرداد 88 را به کام مردم تلخ...

اگر هم بحث مناظره های سال 88 وی را آن روزها آنگونه برآشوفت، که بعد از انتخابات جرایم سیاسی فرزندانش آشکارا دیده شد و در صف براندازان بودن آن ها بر همه روشن. نهم دی نیز شعارها گواه بسیاری مسائل بود... البته اتهامات اقتصادی هنوز منتظر دادگاه است که نمی دانیم مدت استمهال آن قرار است چه مقدار طول بشکد!؟

نکته دیگر درباره صحبت از مهجوری ایران در فضای تعاملات سیاسی و اقتصادی جهان است. نمی دانیم اگر "برگزاری کنفرانس عدم تعهد در تهران"، "بارها و بارها تأیید فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران توسط این جنبش"، "عجز آمریکا در به پایان رساندن عمر حکومت فعلی سوریه به خاطر حمایت های ایران"، "پیروزی های قاطع حزب الله لبنان و مبارزان فلسطینی غزه در جنگ های 33، 22 و 8 روزه با حمایت صریح ایران"، "استقبال بی نظیر از رئیس جمهور ایران اسلامی در لبنان و کشورهای امریکای لاتین و سایر نقاط جهان"، "آغاز بیداری اسلامی به تقلید از انقلاب اسلامی"، "اجبار غرب به پذیرفتن حقوق هسته ای با منطق قوی در مذاکرات که هربار با کارشکنی آمریکا به مرحله حل نرسید" و بسیاری دیگر از اقدامات در عرصه بین الملل طی 8 سال گذشته، مهجوری ایران را نشان می دهد، لابد آقای هاشمی افق دید بالایی برای ایران تصور کرده اند که این اقدامات بی نظیر در سیاست خارجی را مهجوری می خوانند! نکته ای که البته در دوران ریاست جمهوری ایشان به علت سیاست های نزدیک شدن به غرب، کمتر دیده می شد.

در باب تعاملات اقتصادی نیز در شرایط تحریم های زورگویانه و بی منطق غرب (که ربط زیادی به عملکرد و ادبیات مسئولان نظام ندارد و بیشتر ناظر به پیشرفت های ایران است که غرب را عصبانی و مجبور به اعمال فشار شدید به ملت ایران برای تغییر راهبردهای نظام اسلامی جهت جلوگیری از الگو شدن برای کشورهای منطقه کرده است) باید گفت که هرچند ضعف های تدبیر مسئولان در اعمال این فشار به مردم مؤثر بوده است، اما دور زدن تحریم ها در بسیاری از جاها علی رغم مشکلات ناشی از آن اقدامی بی نظیر بوده است که سابقه نداشته است. حال اگر بحث تعامل به این معنی باشد که ما در نظام اقتصادی جهانی هضم شویم، متأسفیم برای آقای هاشمی که صدای شکسته شدن استخوان های نظام لیبرالیسم اقتصادی و بحران اقتصادی غرب را نمی شوند و می خواهند ما هم به جمع استخوان شکستگان بپیوندیم!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها