خداداد،دايي،وقلعه نوعي، رفقاي بد تيم‌ملي!

به گزارش 598 به نقل از 90،خدادادعزيزي، علي دايي و امير قلعه‌نوعي هركدام در فوتبال ايران تاثيرات مثبتي داشتند. خداداد و دايي سالها با درخشش خود به تيم‌ملي خدمات شاياني كرده‌اند كه هيچوقت از ياد نمي‌‌رود. قلعه‌نوعي نيز اگر چه در رده ملي توفيق لازم را نداشت اما در كسوت سرمربيگري استقلال و چند تيم ليگ برتري كارنامه اي درخشان از خود به جا گذاشته و با شايستگي لقب بهترين سرمربي در ده سال اخير را به خود اختصاص داده است.
فرداي پس از پيروزي غرورآفرين ايران مقابل كره‌جنوبي وصعود مقتدرانه به جام‌جهاني برزيل و جشن هايي كه در روز هاي 24 و 25 خرداد ماه برپا شد، خداداد و دايي در ايران و قلعه‌نوعي در ينگه دنيا به تعريف و تمجيد از توانمندي تيم‌ملي و البته كارلوس كي‌روش پرداختند كه حق هم چنين بود زيرا سرمربي پرتغالي با آنكه ماه‌ها تحت فشار بود اما در سه بازي آخر كاري كرد كارستان.
چند روزي از آن جشن و سرور مي‌‌گذرد و رفته رفته بزرگان فوتبال ايران وقتي پاي منافع باشگاه‌ها به ميان آمد به يكباره با مصاحبه‌هاي مشابه، تمام قد مقابل كي‌روش قرار گرفته و تنها توصيه مرد پرتغالي را براي موفقيت آتي تيم‌ملي ناديده گرفته و آن را وتو كردند.
با توجه به فشار زيادي كه ملي‌پوشان در سه بازي اخير متحمل شده بودند از فدراسيون فوتبال درخواست كرد به آنها استراحت بيشتري بدهد اما دايي و قلعه‌نوعي در دو مصاحبه جداگانه خواستار بازگشت ملي‌پوشان به تيم‌هاي خود براي شركت در تمرينات باشگاهي شده‌اند. از سوي ديگر خداداد كه بعد از همراهي تيم‌ملي به قطر و پيروزي براين تيم، به تعريف و تمجيد از سرمربيگري كي‌روش پرداخته بود به خاطر برخي دلخوري با "تاج" شمشير را از رو براي تيم‌ملي بست و حتي مدعي شد اگرتيم‌ملي در گروه ديگري قرار داشت صعود نمي‌كرد !
انتظارداشتيم پس از فتح الفتوح كي‌روش و شاگردانش، بزرگان فوتبال ايران همدل و همدم بزرگي فوتبال ملي شوند و براي موفقيت‌هاي بعدي تيم‌ملي حرمت حرف‌هاي كي‌روش را نگه دارند اما به عنوان متهمان رديف اول تبديل به رفقاي بد تيم‌ملي شدند البته منظور از رفقاي بد به معناي بدش نيست بلكه يك اصطلاح ژورناليستي است.
فراموش نكنيم در يك چشم بهم زدن زمان برپايي اردوها ي تيم‌ملي فرا خواهد رسيد و تمام تيم‌ها از جمله استقلال و پرسپوليس بايد با كمال ميل ملي‌پوشان را در اختيار كي‌روش قراردهند تا او با تدابير خود آنها را رفته رفته به مرز آمادگي برساند. به همين خاطر به دايي و قلعه‌نوعي توصيه مي‌‌كنيم مهربان‌تر به سرنوشت تيم‌ملي نگاه كنند.
از فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ تقاضا داريم برنامه‌اي را طرح ريزي كنند تا نه به باشگاه‌ها آسيب برسد و نه حرف وتوصيه‌هاي كي‌روش روي زمين بماند.
قدر مسلم باشگاه‌ها به خاطر قراردادهاي ميلياردي با بازيكنان مصمم هستند از داشته‌هاي خود به شكل مطلوبي سود ببرند اما فدراسيون نيز بايد شرايط را فراهم آورد كه نه باشگاه‌ها دچار خسران شوند و نه تيم‌ملي تضعيف گردد.
فراموش نكنيم در ماهاي آينده برنامه آماده‌سازي تيم‌ملي و تمرينات باشگاهي خواسته و ناخواسته دچار تداخل خواهد شد و براي آن‌كه كار به جاهاي باريك كشيده نشود از همين الان به فكر باشند تا بعدا مربيان باشگاه‌ها مقابل تيم‌ملي و افكار كي‌روش قرار نگيرند. به خداداد هم توصيه مي‌ كنيم سنجيده‌تر حرف بزند زيرا دو گانگي در گفتاراو رفته رفته باعث خواهد شد كه ديگر اهالي فوتبال او را جدي نگيرند و با تمام بزرگي‌اش از ياد خواهد رفت همانطور كه حسن روشن يكي از اسطوره‌هاي فوتبال در دهه پنجاه شمسي به خاطر سخنان نسنجيده حتي جايگاهش در استقلال هم به شدت افول كرده است.