کد خبر: ۱۴۴۷۷۲
زمان انتشار: ۱۰:۳۴     ۱۰ تير ۱۳۹۲
در حاشيه دفاع «ولاسكو» از «فرهنگ و تمدن ايران» در ايتاليا؛
آيا همين كه صحبت‌هاي ولاسكو چنان بازتابي در داخل پيدا مي‌كند نشانگر خلا بزرگ كشور در اين زمينه نيست، اينكه سفراي واقعي فرهنگ ايران- هنرمندان- آنقدر به داشته‌هاي ملي و ميهني خود پشت كرده‌اند و آن‌‌ها را نديده‌اند كه از صحبت‌هاي كوتاه «ولاسكو» انقدر ذوق كرده‌ايم.
598 به نقل از رجا: هرچند تا به حال مطالب زيادي درباره‌ي تصوير ارائه شده از ايران توسط محصولات فرهنگي و هنري توليدشده توسط هنرمندان داخلي منتشر شده است و بحث و جدل‌هاي فراواني روي آن صورت گرفته، اما صحبت‌هاي اخير «خوليو ولاسكو» سرمربي تيم ملي واليبال ايران در كنفرانس خبري پيش از بازي اخير واليبال ايران و ايتاليا، كه اتفاقا بازتاب فراواني در رسانه‌هاي داخلي هم داشت، مدخل و بهانه‌ي خوبي‌ست براي پرداختن به تصوير واقعي ارائه شده‌ي ايران در جهان.

«مردم ایران کاملا متفاوت با عرب ها هستند. آنها را از عرب ها جدا کنید. زندگی متفاوتی دارند و هیچ ربطی به عرب ها ندارند. زندگی آرام و سرزنده ای دارند. ایران کشوری آرام و بی دغدغه است. من زندگی خوبی در آنجا دارم و از هر حیث احساس راحتی و امنیت در آنجا دارم. ایران کشوری دیدنی است و آثار تاریخی بسیار زیبایی دارد. من در چند سالی که آنجا بودم، تنها توانستم چند جای دیدنی آن را از نزدیک ببینم. مثل پرسپولیس و تخت جمشید که از تماشای آنها بسیار لذت بردم. ایران کشوری با تمدن است و مردمی با فرهنگ و اصیل دارد و به طور کلی آن طور که گفته می شود نیست. کاملا متفاوت و بسیار جذاب و دیدنی است.»

 
اين صحبت‌هاي ولاسكو، كه به دليل شهرت بالاي‌ش بازخورد فراواني هم داشت، طبعا در همان حال كه مي‌تواند باعث افتخار ايراني‌ها و همچنين نشان‌دهنده‌ي حسن نيت و انصاف سرمربي تيم ملي واليبال باشد، مي‌تواند سوي ديگر ماجرا را هم نشان دهد؛ يكي اينكه چقدر جاي خالي اين تصوير از ايران در ميان آثار هنري و رسانه‌اي ايراني نمايش‌داده شده  در خارج از ايران خالي‌ست، و ديگر اينكه در سه دهه پس از انقلاب و به‌خصوص در چند سال گذشته هنرمندان ايران به جاي اينكه در قالب «ديپلماسي مشاهير» سفيران فرهنگي جمهوري اسلامي ايران باشند به ارائه‌ي تصويري غلط و باژگون از فضاي داخل ايران پرداختند.
 
فرداي روزي كه «ولاسكو» در جمع خبرنگاران رسانه‌هاي ايتاليايي به تعريف و تمجيد از فرهنگ و تمدن ايران پرداخت بسياري از رسانه‌هاي ايراني با عنوان «ولاسكو؛ سفير فرهنگي ايران» به استقبال‌ اين موضوع رفتند، اما به نظر مي‌رسد در اين ماجرا بايد به سمت ديگر قضيه هم اشاره كرد، اينكه كساني كه بنا به وظيفه‌ي ذاتي خود بايد «سفيران فرهنگي ايران» باشند چرا تا به حال يا هيچ توليد و واكنشي در راستاي عقايد و باورهاي ملي خود نداشته‌اند، يا حتي در برخي موارد براي بدست اوردن دل مجامع هنري غرب دست به هتك فرهنگ ملي خود نيز زده‌اند.
 
در اين بين توليدات محصولات هنري، به‌خصوص فيلم‌هاي سينمايي كه براي ديده شدن در جشنواره‌هاي خارجي دست به تحريف واقعيت‌هاي جامعه ايران مي‌زنند يك مسئله است و حضور و اظهارنظرهاي و سكنات خود هنرمندان-كه طبعا به عنوان مشاهير فرهنگي ايران شناخته مي‌شوند و در خارج از ايران مرجع قابل اعتمادي براي بدست اوردن اوضاع داخلي ايران به حساب مي‌ايند- در حاشيه‌ي جشن‌ها و جشنواره‌ها و محافل هنري يك مسئله بعضا حتي مهم‌تر.
 
 
در چند سال اخير در مورد توليدات فرهنگي و تصويري كه از ايران ارائه مي‌دهند بحث‌هاي بسياري صورت گرفته و وضعيت تا حدود زيادي براي بسياري مشخص است. ماجراهاي مربوط به فيلم‌هايي مثل «يك خانواده محترم» و «جدايي نادر از سيمين» و تعداد بالاي فيلم‌هاي بامجوز و بي‌مجوزي-زيرزميني- كه تنها هنرشان سياه نشان دادن ايران است حالا ديگر بحث روشني‌ست.
 
اما حالا بايد بطور جدي در مورد حضور خود هنرمندان در كشورهاي ديگر هم بحث كرد. مسئله اين است كه در روزگاري كه آمريكا بيشترين بهره را از حضور هنرمندان شاخص خود در كشورهاي ديگر-به خصوص خاورميانه- براي ترويج فرهنگ خود مي‌برد، چرا تنها سفير فرهنگي ايران در كشوري اروپايي بايد يك مربي ورزشي باشد. آيا همين كه صحبت‌هاي ولاسكو چنان بازتابي در داخل پيدا مي‌كند نشانگر خلا بزرگ كشور در اين زمينه نيست، اينكه سفراي واقعي فرهنگ ايران- هنرمندان- آنقدر به داشته‌هاي ملي و ميهني خود پشت كرده‌اند و آن‌‌ها را نديده‌اند كه از صحبت‌هاي كوتاه «ولاسكو» انقدر ذوق كرده‌ايم. و مسئله‌ي مهم‌تر اينكه؛ چرا چيزهايي كه ولاسكو در ايران ديد را هنرمندان ما نمي‌بينند؟
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها