سعيد حجاريان که
ترويجکننده نيابتي تئوريهايي نظير «فشار و چانهزني»، حاکميت دوگانه و «عاليجناب
سرخپوشسازي از هاشمي» در دوره اصلاحات محسوب ميشد، در مصاحبه با روزنامه قانون و
درباره اينکه چرا خاتمي در آن دوره از مدينهًْالنبي سخن گفت، اظهار داشت: تصور من
اين است که ايشان ذاتا متعلق به دنياي مدرن است. شايد ميخواست بگويد مدينهًْالنبي
يک جور «کنده شدن» است. ميدانيد مدينهًْالنبي چطور ايجاد شد؟ افراد با رفتن به
مدينه «کنده شدن» از قبايلشان را تجربه ميکردند. قبل از آن اساسا «مدينه» نبود
بلکه يثرب بود و تعدادي از صحابه نيز در آن شهر زندگي ميکردند. با درخواست پيامبر،
افرادي که به اسلام روي آورده بودند از قبيلهشان کنده شده و به يثرب مهاجرت کردند،
بدينترتيب يثرب، «مدينه» شد و اين شهر سمبل جدا شدن از سنتها شد.[!]
اين
اظهارنظر تحريفآميز در حالي است که تاسيس مدينهًْالنبي(ص) مبتني بر اصول استوار
اسلامي بود و حجاريان چون در مصاحبه خود درصدد تخطئه اصول و سنت است، چنين تعبيري
از «مدينهْ النبي» ارائه ميدهد.
وي در بخش ديگري از مصاحبه درباره اين سوال که
«آيا شما به سازش با اصولگرايان هم فکر ميکنيد؟» ميگويد: سازش تاکتيکي بله! من
کلا اعتقاد دارم سياست جمع دو چيز است: ستيز و سازش. در واقع اين دو با هم سياست را
ميسازند. (سازش به معني پذيرفتن اصول آنان نيز هست؟) ابدا! اينکه ما اصول آنان را
بپذيريم، خير! ما اصول خود را داريم و آنان اصول خود را. همانطور که گفتم
ميتوانيم سازش تاکتيکي بر سر منافع متقابل داشته باشيم.
اظهارات اخير حجاريان
از آن جهت قابل تامل است که مدعيان دروغين اصلاحات، اکنون به ائتلاف با برخي از
اصولگرايان تظاهر ميکنند در حالي که مثلا به هنگام رياست آقاي ناطق نوري در مجلس
پنجم که مقارن با روي کار آمدن اصلاحات پس از دوم خرداد 76 بود، همين افراطيون شعار
ميدادند مجلس زوري نميخوايم- ناطق نوري نميخوايم»!
برخي عناصر گروهکي
خارجنشين نيز بارها تصريح کردهاند حمايت آنها از افرادي نظير هاشمي تاکتيکي است و
اگر روزي به موقعيتي دست پيدا کنند اول با همان چهرههاي سياسي تسويهحساب خواهند
کرد!