کد خبر: ۱۴۳۲۴
زمان انتشار: ۱۵:۰۵     ۲۸ خرداد ۱۳۹۰
به گزارش برنا:

8 صبح جمعه، جنت آباد شمالی، 1200 متر ارتفاع از سطح دریا

از اتوبان همت که داخل جنت‌آباد شمالی بشوی و مستقیم تا انتها بیایی، یک زمین خاکی به مساحت تقریبا دو سه هزارمتر خواهی یافت که تعدادی ماشین شاستی بلند و ... در چند گوشه آن توقف و پرچم‌هایی را به نشانه شناسایی گروه خود نصب کردند. گروهی که قرار است تا دقایقی دیگر به ارتفاعات بروند و بپرند؛ اینجا سایت جنت‌آباد شمالی یکی از پاتوق‌های پاراگلایدر سواران است. سایت یعنی محل لند(فرود) و تیک آف(پرواز) است.



ما به گروه «آسمان آبی» ملحق می‌شویم که صبح زود از خواب برخاسته و مانند یک خانواده گرم و صمیمی گرد هم آمدند. مسئول گروه و یکی از مربیان برای خرید صبحانه می‌روند و ما می‌مانیم یکی از حرفه‌ای‌های پاراگلایدر سواری که 8 سال است پرواز می‌کند، کنگفو و جودو و فوتبال هم کار کرده اما لذت پاراگلایدر سواری بی‌حاشیه را به همه این ورزش‌ها ترجیح می‌دهد؛ آقای رضایی که جانباز هم هست.


سعی می‌کنیم اطلاعات اولیه را درباره پاراگلایدر سواری از آقای رضایی بگیریم و خلاصه اطلاعات می‌شود اینکه؛ ‌اگر هوا خوب باشد، پرنده‌ها تا 4500 متر هم صعود دارند. باد یکدست که باشد پرنده‌ها می‌توانند تا 35 کیلومتر سرعت داشته باشند. البته بال‌ در کلاس‌های بالا تا 60 کیلومتر نیز سرعت دارد. برای یادگیری این ورزش باید سه دوره کلاس بگذرانی که هر دوره 500 تا 600 تومان هزینه می‌برد. به جز سایت جنت آباد، سایت تلو و آب سرد دماوند هم در تهران پاتوق است. در حین پرواز اگر اتفاقی برای بال بیافتد می‌توان از یک شانس به نام پاراشوت یا چتر کمکی استفاده کرد.


بالاخره آقای علوی؛ مسئول گروه و آقای شمس از خرید برمی‌گردند و بساط صبحانه آماده می‌شود و کم‌کم دیگر اعضای گروه هم می‌رسند و بساط مزاح را ضمیمه صبحانه می‌کنند. یک پدر و پسر هم در گروه هستند که پسر ظاهرا چون دفعه گذشته پرواز نداشته و تنها شاهد پریدن پدر(حاج حسن) بوده این بار عجله دارد که حداقل دو سورتی پرواز داشته باشد.( یک سورتی پرواز یعنی یک بار پرواز و فرود آمدن چه 10 دقیقه زمان ببرد و چه چند ساعت.)

رالی در ارتفاعات با سالار ژاپنی!

بعد از صبحانه همه آماده می‌شوند تا به ارتفاعات برویم. آقای رضایی خیلی زبر و زرنگ لباس عوض می‌کند و با بستن بی‌سیم به خود، دیگر یک خلبان تمام عیار می‌شود. در این فرصت آقای شمس یک مجله می‌دهد دستمان تا مصاحبه با او و دو دختر پاراگلایدر سوارش را بخوانیم. دختر او در 12 سالگی یک پرنده جسور بوده است. آقای شمس هم علاوه بر تدریس پاراگلایدر، مدرس ورزش‌های رزمی و به قول خودش یخی(!) هم هست.




سوار پاترول شش سیلندر می‌شویم و آقای شمس ما را از راه مخصوص خود به محل تیک آف می‌برد و ما نمی‌دانیم این‌همه هیجان و سربالایی‌هایی که طی می‌کنیم متعلق به جاده است یا راه مخصوص او. در کل اینجاست که پاترول ژاپنی‌ حسابی سالار بودن خودش را به رخ ما می‌کشد؛ این قسمت ماجرا خودش یک رالی در ارتفاعات بود.
به محل تیک آف می‌رسیم؛ نقطه‌ای مرتفع و مسطح. پرواز در این نقطه به دو صورت انجام می‌شود. سورتی سینگل(تک نفره) و سورتی تندِم(دو نفره). چترهای دونفره دو صندلی دارد و در مجموع می‌تواند 250 کیلو وزن تحمل کند. صندلی جلویی مخصوص مسافر یا شاگرد در حال آموزش است. خلبان در صندلی عقب می‌نشیند.

آقای رضایی می‌گوید:«‌زمین سرد است و تابش خورشید باعث ایجاد جریان هوایی می‌شود که در اصطلاح به آن ترمال می‌گویند؛ بالا رفتن حباب‌های گرم یا ستون‌های گرما در هوا. اگر پرنده در این ستون هوایی قرار گیرد حسابی بالا می‌رود و به این حالت لیف(بالارونده) می‌گویند که حالت ایده آل پرنده است و خلاف سینک(هوای پایین برنده).»

نه بترس و نه نترس!

موقع ورود به سایت خلبان ابتدا جریان هوا و شکل ابرها و سمت و سوی باد را کنترل و بعد پرواز می‌کند. قبل از رسیدن گروه آسمان آبی 4-5 پرنده پرواز کردند که به گفته آقای علوی نشان از این دارد که با هوای خوبی برای پرواز مواجه هستیم. او وریومتر یا همان ارتفاع سنج را کنترل می‌کند و می‌گوید که 2304 متر از سطح دریا ارتفاع داریم. آقای علوی علاوه بر کوهنوردی و سوارکاری از سال 74 در این رشته فعالیت می‌کند و کارهای آموزشی و جشنوراه‌ای نیز انجام می‌دهد.


آقای رضایی از آنجایی که آماده‌تر از همه است اولین پرش را انجام می‌دهد. بعد از آقای رضایی نوبت به آقای شمس می‌رسد تا پرواز تندِم داشته باشد. حسابی گرم توضیح چگونگی پرش است و چند بار به مسافر خود گوش زد می‌کند که برای تیک آف خوب باید حسابی بدوند و حتی موقعی که پایشان روی زمین نبود هم باید بدوند! زمان صبحانه هم توضیح داده بود که نباید حین پرواز بترسی چون عضلات قفل می‌شوند و البته نباید سر نترسی هم داشته باشی چون ممکن است حرکات غیر عقلانی و هیجانی انجام دهی که سلامتت را به خطر اندازد.




پرش با موفقیت انجام می‌شود. البته به دلیل تغیر جهت باد یک سمت بال موقع پرش می‌ریزد که آقای شمس با مهارت اوضاع را کنترل می‌کند و پرواز ادامه میابد. آقای علوی می‌گوید اگر خلبان حرفه‌ای نباشد معمولا این پرش کنسل و مجدد انجام می‌شود. بعد هم تعریف می‌کند که با آقای رضایی هفته گذشته یک سورتی تندم داشتند که حسابی هیجان انگیز شده و روی تپه فرود آمدند. البته ماجرای پرش پرماجرای آن‌ها یکی از مزاح‌های سر صبحانه هم بود؛ آقای رضایی نتوانست از آقای علوی اعتراف بگیرد که آن موقع ترسیده بوده یا نه!

پرواز بر فراز تهران؛ تجربه‌ای شیرین و هیجان انگیز!

چترهای رنگی در هوا خودنمایی می‌کنند. البته گرد و غبار و آلودگی نمی‌گذارد چترها، رنگ‌های سبز فسفری و آبی و قرمز و ... خود را به کمال نمایش دهند و صحنه، زیبایی کاملی داشته باشد. با این حال دیدن چترهایی که هرلحظه دورتر می‌شوند و سِیر کردن مسیر حرکتشان لذت بخش است. لذت بخش‌تر اما زمانی است که با دو سه قدم دویدن پایت از زمین جدا می‌شود و روی صندلی جاگیر می‌شوی. خلبان برک یا فرمان را در دست گرفته و بال را هدایت می‌کند. باد می‌افتد زیر بال و بالا می‌روی. حرکت به نرمی انجام می‌شود و وجودت را سراسر آرامش می‌کند. تماشای تهران از بالا، فاصله گرفتن از زمین و کوچک شدن اتفاقات روی زمین بیشتر از آنکه هیجان زده‌ات کند،‌ آرامشی عمیق تزریق و ذهن را از هر فکری خالی می‌کند. یک تمدد اعصاب واقعی! زمین چمن و بازیکنان قرمز و آبی پوش آن از بالا شبیه به یک فوتبال دستی کوچک هستند و البته ساختمان‌ها و ماشین‌هایی که کج و کوله پارک شدند شبیه به ماکت‌های کثیفی است که برخی دانشجویان ترم اول معماری می‌سازند و نمره نمی‌گیرند!



اوج که می‌گیری خلبان بسته به زمانی که میل دارد در آسمان بماند با دو برک در دستش جهت را تعیین می‌کند. بعد هم یک چرخ بالای سایت و محل لند و یک فرود که باید رو به روی باد باشد و نه در جهت مخالف آن. بعد از فرود و باز کردن صندلی باید چتر جمع شود. 3 راه برای جمع وجور کردن چتر وجود دارد؛ گل کلمی که جمع کردن به صورت موقت است. طاقه به طاقه که مانند آکاردئون جمع می‌شود و لا به لا که چتر چهارقسمت تا می‌شود.





چگونه یک پاراگلایدر سوار ‌شویم؟

حالا همه بچه‌ها پریدند و البته یک نفر در محل تیک آف مانده تا ماشین را برگرداند برای سورتی بعد. هیجان و در عین حال احساس آرامش اتفاق خوشایندی است که در صورت یاری آب و هوا این میل را در پرنده‌ها برای تجربه مجددش تقویت می‌کند.

برگشتیم به محل لند. آقای علوی دارد میلاد؛ یکی از شاگردانش را آموزش می‌دهد. او تئوری را گذرانده و حالا چترکشی روی زمین را تمرین می‌کند. حاج حسن به ما توضیح می‌دهد:« برخی فکر می‌کنند زمانی که بال می‌خوابد، می‌توانند با زور آن را نگه دارند اما باید بال تراز باشد و در جهت باد حرکت کنی. چترکشی برای این است که فرد چتر را کاملا حس کند. بعد از اتمام تمرین چترکشی نوبت به پرش از ارتفاعات کوتاه می‌رسد و مرحله بعدتر آن؛ پرش تندِم. در پرش تندم مربی به شاگرد هدایت کردن بال را می‌آموزد و گاه نیز برک را به دست او می‌سپرد. یکی دو پرش تندم که داشت با هدایت بی‌سیم پرش تک نفره را انجام می‌دهد. کمک مربی در تیک آف به او کمک می‌کند و بعد هدایت شدن او را می‌سپرد به مربی که در محل لند است. مربی با بی‌سیم به او جهت می‌دهد تا کم کم فرد حرفه‌ای شود.»



ایران شرایط خوبی برای پیشرفت پاراگلایدر دارد

از آقای علوی می‌خواهیم کمی از گروه آسمان آبی و فعالیت‌هایش بگوید و او توضیح می‌دهد:«‌ از سال 75 فعالیت ورزش‌های هوایی را انجام می‌دهیم؛ پاراگلایدر و پاراموتور و سقوط آزاد. پاراموتور همان پاراگلایدر است با این تفاوت که موتور دارد و از روی زمین هم می‌توان پرید. در پاراگلایدر خلبان در مسیرهای مختلفی که تسلط دارد، پرواز می‌کند و در نهایت در محل لند فرود می‌آید. چتر پاراگلایدر در یک پکیج جمع و در صندوق عقب یک 206 نیز جا می‌شود. هزینه خرید یک پکیج کامل 4 و نیم میلیون تومان است. پروازهای تفریحی هم به صورت تندم و با پرداخت 60 تومان هزینه انجام می‌شود.»

وی انجام این ورزش را بیشتر خودجوش می‌داند و درباره متولیان آن می‌گوید:« بیشترین حمایت از سوی شهرداری صورت می‌گیرد. در پارک ولایت نیز تپه پاراگلایدر را برای پرش‌های کوتاه راه اندازی کرده‌اند. اگر تمرین افراد در پرش‌های کوتاه موفقیت آمیزباشد، ‌فرد بدون مشکل و استرس می‌تواند در سایتی مانند جنت آباد پرواز کند. پارک ولایت زمینه خوبی را برای تمرین فراهم کرده و به دلیل خاکی بودن نیز ایمنی بیشتری دارد.»
این خلبان و مربی پاراگلایدر تصریح می‌کند:« ما نسبت به کشورهای دیگر در منطقه رشد خوبی در این ورزش نداشتیم. درحالی که وقتی پاراگلایدر وارد ایران شد ترکیه اصلا نمی‌دانست پاراگلایدر چیست! اما حمایت‌های ترکیه از این ورزش باعث شد درحال حاضر یکی از قطب‌های پاراگلایدر در دنیا و انواع جشنواره‌ها و مسابقات مختلف در آن کشور برگزار شود.»

وی با اشاره به لزوم رسیدگی به سایت‌های پرواز و همچنین ایجاد سایت‌های جدید اذعان داشت:« ایران شرایط خوبی برای ترویج این ورزش دارد و برای پیشرفت تنها نیازمند به مدیری هستیم که روابط خوبی با سازمان‌های مختلف داشته باشد. گاهی حباب‌هایی برای حمایت وجود دارد اما ماندگار نیست چون جایگاه تعریف شده‌ای نداریم. فدراسیون و انجمن ورزشی راه افتاده و این ورزش زیر نظر فدراسیون است اما عملا نمی‌توانند کمک چندانی کنند چون بودجه‌ای وجود ندارد. همچنین با توجه به اینکه این ورزش در آینده نزدیک وارد المپیک می‌شود هدف‌گذاری مشخصی هم برای سال‌های آینده وجود ندارد.»



پروازهای رنگی...

کم کم اعضای گروه برای سورتی بعد آماده می‌شوند. ما گزارشمان را گرفتیم و برای همین ازشان خداحافظی می‌کنیم. آن‌ها دوباره با ماشین سالارشان یک نیمچه رالی در ارتفاعات را پشت سر می‌گذارنند تا به محل تیک آف برسند و لذت پرواز دوباره در آسمان تهران را تجربه کنند. ما همین پایین می‌مانیم تا چند کلمه‌ای هم با استاد اردوخانی که مربی آقای علوی و آقای شمس بوده صحبت کنیم. استاد اردوخانی نظامی و فردی است که استارت ورود این ورزش را به بخش خصوصی زده. او می‌گوید:«سال 69 پاراگلایدر از طریق سازمان هوایی برای نیروهای مسلح وارد ایران شد. سال 72 پاراموتور وارد شد و کمی بعد توسط نظامی‌ها در بخش خصوصی اشاعه پیدا کرد. کم کم افراد علاقمند سرمایه گذاری کردند و ورزش به نقاط دیگر ایران نیز رفت. این ورزش اگر قانونمند شود و متولی معینی داشته باشد با امنیت بیشتری انجام می‌شود.»



ساعت حدود یازده صبح است. آسمان را نگاه می‌کنی و باز حرکت و چرخش بال‌های رنگی. پاراگلایدر سواران همچنان در تکاپوی بالا رفتن از ارتفاعات و پریدن و جمع کردن چترها هستند چراکه پرواز بی‌شک اتفاقی هیجان‌‍انگیز است!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها