حسن روحاني در حالي نامزد انتخابات شد که افراطيون مدعي اصلاحات به دلايل برخي
سوابق در گذشته، روي خوشي به او نشان نميدادند. وي در سال 1378 آشوبگران خياباني
را «اوباش» و «حقيرتر و پستتر از آن که بتوانند براندازي کنند» توصيف کرده بود. او
همچنين چند روز بعد از فتنهانگيزي فتنهگران در 25 بهمن 1389 ضمن سخناني در نشست
مجلس خبرگان رهبري تصريح کرد: اقدام فتنهگران در روز 25 بهمن به بهانه حمايت از
مردم تونس و مصر اقدامي خطرناک و حساب شده براي سوءاستفاده دشمنان بود که توسط
رهبري معظم و با حضور حماسي مردم خنثي شد.
وي با اشاره به خيزش اسلامي در سراسر
منطقه شمال آفريقا و خاورميانه و جرقه اين خيزش از کشور تونس گفته بود: بيداري
اسلامي که ريشه در قرن نوزدهم و بيستم دارد و ايران پيشتاز اين حرکت بوده است، قطعا
از عوامل اصلي اين خيزش است. آمريکا و کشورهاي غربي ميخواهند با جايگزين کردن
مدلهاي حکومتي مورد حمايت خود، خيزشهاي مردمي را منحرف کنند و الگوهاي حکومتي
کاذب براي آنها بسازند و از طرف ديگر آنها را از الگوي انقلاب ايران دور کنند.
حجتالاسلام والمسلمين روحاني اسفند سال گذشته نيز در ديدار جمعي از دانشجويان و در
پاسخ به اين سؤال که «نظرتان درباره وقايع پس از انتخابات سال 88 چيست؟» اظهار کرد:
اعتراض اوليه بخشي از مردم پس از انتخابات و برخي از انتقادها طبيعي بود. گرچه هر
حرکتي بايد از مسير قانونياش انجام شود. اما بعد از اين که مقام معظم رهبري نظرشان
را در نماز جمعه به صراحت اعلام کردند که هرگونه اعتراضي بايد در چارچوب قانون
ادامه پيدا ميکرد ميبايست اعتراضها شکل قانوني به خود ميگرفت. من معتقدم مشکلات
در خيابان حل و فصل نميشود.
وجه ديگر انتقاد روحاني از تندروي مربوط به سوابق
عملکرد مدعيان اصلاحطلبي است که خواستار حمايت از صدام در برابر آمريکا بودند. وي
خرداد سال 1390 در مصاحبه با يکي از نشريات و در بيان تندرويهاي جريان موسوم به چپ
در مجلس سوم گفت: در همين مجلس سوم که اکثريت در دست جناح چپ بود، وقتي شوراي عالي
امنيت ملي تصميم گرفت در ائتلاف غرب عليه عراق بيطرف باشد، تندروها در مجلس شلوغ
کردند و داد و فرياد به پا کردند که چرا شورايعالي چنين تصميمي گرفته است و ما بايد
از صدام طرفداري کنيم، زيرا ميخواهد با آمريکا بجنگد. حتي يکي از نمايندگان مجلس
او را با خالد بن وليد مقايسه کرد. اتفاقاً من در آن جلسه حاضر بودم و عصباني شدم و
گفتم اتوبوس دم در آماده است؛ هر کس ميخواهد به صدام کمک کند، به بغداد برود!
وي اضافه کرد: «آنها ميگفتند از صدام که آنقدر در جنگ با ايران مرتکب جنايت شده
است و به کويت هم حمله کرده است، حمايت کنيم. در حالي که او اگر در کويت باقي
ميماند و جلويش گرفته نميشد، خطر بزرگي براي ما بود. اصلاً هم فکر نميکردند که
در صورت اعمال اين سياست، بايد با 30 کشور ميجنگيديم».
اين جريان (از جمله برخي
سران سازمان مجاهدين انقلاب و حزب مشارکت) در دوره اصلاحات خواستار حمايت از طالبان
مقابل آمريکا بودند.
احتمالا به اعتبار همين سوابق بود اصلاحطلبان تا هفته آخر
قبل از انتخابات 92 با نامزدي روحاني مخالف بودند و تاکيد ميکردند او مطلقا
اصلاحطلب نيست. اين تعبير را بسياري از زعماي حزب مشارکت و مجمع روحانيون و حتي
کساني مانند عارف مکررا تکرار کردند که روحاني را اصلاحطلب نميدانند. عارف 15
ارديبهشت تأکيد کرده بود روحاني اصولگراست و نميتواند محل اجماع اصلاحطلبان باشد.
همين تعبير را محمد سلامتي دبيرکل سازمان (منحله) مجاهدين انقلاب مرداد سال 1387 و
هنگامي که روحاني به نامزدي ابراز تمايل کرد، عنوان نمود و گفت: نامزد جبهه اصلاحات
بايد تفکر اصلاحطلبي داشته باشد و روحاني اصلاحطلب نيست.
نکته جالب اينکه فردي
با مختصات زيباکلام نيز 24 فروردين امسال اعلام کرد: روحاني اصلاحطلب نيست و اگر
نامزد شود بيش از 2 ميليون راي نخواهد آورد.
او 12 خردادماه نيز به روزنامه
آرمان گفته بود: ايدهآل من نه تنها آقاي روحاني نيست بلکه حتي عارف و خود رئيس
دولت اصلاحات هم نيست. ايدهآل من واسلاو هاول، آنگ سان سوچي، مهدي بازرگان و نلسون
ماندلا است.
با اين همه زيباکلام در فيلم تبليغاتي دوم حسن روحاني حضور داشت!
حمايت اجباري اصلاحطلبان از روحاني پس از آن صورت گرفت که در نظرسنجيها معلوم
شد عارف بيش از 7 درصد آرا را ندارد.