به گزارش 598 به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آثار آیتالله مصباح یزدی،، آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع اعضای کانون طلوع با بیان اینکه حماسه سیاسی که در روزهای اخیر در کشور اتفاق افتاد، کمنظیر بود، اظهار داشت: اجتماع پرشور و با حرارت همراه با احساس مسئولیت مردم کشور، از جمله مواردی است که در دیگر کشورها نظیر آن را سراغ نداریم و اظهارات رسانههای غربی و مسئولان کشورهای غربی، نظر مقام معظم رهبری که همان موضوعیت داشتن حضور مردم است را تأیید میکند، اما در کنار آن مسائل و سئوالاتی برای برخی پیش آمده است که موجب ابهام یا دلسردی برخی در روند آینده است که باید آن را تبیین کنیم.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از فقها و علما شرکت در انتخابات را واجب شرعی میدانند، تصریح کرد: هرچند اصل حضور مردم در این انتخابات لازم بوده و تأثیرات مثبت بینالمللی دارد، اما به نظر تنها حضور کافی نیست و باید اصلح را انتخاب کرد، مخصوصاً اگر در مقابل اصلح کسانی باشند که ممکن است ضعفهایی داشته باشند که در سیاستگذاریها و مدیریتشان احتمال وارد شدن ضرر به اسلام و مسلمین وجود داشته باشد.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در خصوص ملاک اصلح بودن نیز گفت: مردم ما همواره منتظر رهنمودهای مقام معظم رهبری و شاخصهای اصلح از زبان ایشان هستند، تا بتوانند با توجه به آن ملاکها اصلح را پیدا کنند، اما مقام معظم رهبری همواره تأکید میکردند که بنده درباره کاندیداها هیچ اظهارنظری نمیکنم، اما چرا با وجود اینکه مصلحت کشور مهم است و این مصلحت میتواند با انتخاب یک فرد تأمین شود، رهبری اظهارنظر نمیکنند؟
آیتالله مصباحیزدی در پاسخ به این ابهام افزود: هرچند عنوان اولی این است که معرفی کامل شاخصهای نامزد اصلح، توسط ایشان برای جامعه مفیدتر خواهد بود، اما با چنین کاری نظام متهم خواهد شد که این انتخابات مهندسی شده و فرمایشی است و از لحاظ بینالمللی تأثیر بسیار منفی برکشور دارد، چراکه امروز چه ما بخواهیم و چه نخواهیم دموکراتیک بودن انتخابات یک اصل تلقی شده است و هرچه قدر دشمنان بتوانند آن را خدشهدار کنند، ارزش سیاسی انتخابات را کمرنگ کردهاند و از سوی دیگر کسانی که شاخصها را در خود نمیبینند، در انتخابات شرکت نکرده و آن را تحریم میکنند و حضور حداکثری اتفاق نمیافتد.
وی با طرح این سؤال که آیا با عدم اظهار نظر صریح رهبری، دیگران هم نباید اظهارنظر کنند، خاطرنشان کرد: چنین اصلی وجود ندارد، چراکه در صدر اسلام نیز چنین مواردی وجود داشته است، مثلاً حضرت زهرا(س) در خصوص مسأله فدک محاجه کردند، ولی امیرالمؤمنین(ع) چنین نکردند. معلوم میشود که تکلیف آنها با یکدیگر فرق داشت و کاری که از حضرت زهرا(س) بر میآمد، از شخص دیگری بر نمیآمد، چراکه اگر حضرت امیر(ع) ورود میکردند، متهم به حرص بر ملک میشدند و چه بسا به شورش و درگیری منجر میشد. نمونه دیگر آن نوع برخورد ابوذر با خلفا و انتقاد از مالاندوزی آنها بود، در حالی که حضرت علی(ع) چنین مواضعی نگرفته و اینگونه برخورد نمیکردند، چون تکلیف آنها با یکدیگر تفاوت داشت.
عضو خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: اگر کسی دید افرادی اشتباه میکنند که به ضرر اسلام تمام میشود و وی میتواند آنها را هدایت کند، باید اقدام کند. گاهی گفته میشود که چنین رفتاری خلاف شأن است، در حالی که بالاترین شأن، هدایت مردم است.
آیتالله مصباحیزدی با اشاره به سؤال و ابهام دیگری که ممکن است در ذهن برخی پیش آمده باشد، اظهار داشت: تجربه انتخاباتهای گذشته و به خصوص تجربه اخیر نشان داد که علیرغم تلاشهای مخلصانهای که مردم فرهیخته کشور و به خصوص دانشگاهیان و حوزویان صورت دادند و انصافا در این زمینه کم هم نگذاشتند و حتی از جیب خود خرج کردند که بیانگر علاقه وافر مردم به دین و نظام است، این تلاشها مؤثر واقع نشد، لذا این تصور پیش میآید که این تلاشها بیهوده است و ممکن است در آینده انگیزهای برای چنین تلاشهایی وجود نداشته باشد و از همین روست که عدهای رأیآوری را از مهمترین ویژگیهای اصلح عنوان میکنند. از طرف دیگر اگر کسی رأی آورد که او را اصلح نمیدانیم، وظیفه ما چیست، آیا باید تسلیم وی شویم یا تحمل کنیم یا برخورد کنیم؟
وی ادامه داد: از نظر فقهی علاج مرض برای رفع ضرر موجود یا دفع ضرر محتمل، واجب است و سیره عقلا بر این است که اگر شک وجود داشت در اینکه با مراجعه به دکتر و استفاده از دارو، مریضی بهبود مییابد یا خیر، باز هم اقدام میکنند و احتمال عدم تأثیر مجوزی برای ترک مداوا نیست. در مسائل اجتماعی که فعالیت یک فرد تأثیر اجتماعی دارد نیز نمیتوان وظیفه اجتماعی را به صرف احتمال عدم تأثیر رها کرد. اگر به وظیفه خود عمل نکردیم و روز قیامت از ما به خاطر عمل نکردن به وظایف سؤال شد، جوابی نخواهیم داشت.
عضو خبرگان رهبری در پاسخ به این سؤال که آیا اگر چندین مرتبه عدم تأثیرگذاری فعالیت خود را دیدیم، باز هم اقدام واجب است، به آیاتی از قرآن کریم در خصوص اصحاب سبت اشاره کرد و اظهار داشت: عذاب الهی نه تنها قوم گنهکار، بلکه کسانی را که نسبت به آن بیتفاوت هستند هم فرا میگیرد، لذا اگر در جامعهای خلاف شرع رایج شد و افرادی با عذر عدم تأثیر به وظیفه خود عمل نکردند، با اصحاب سبت که مشمول عذاب الهی شدند، فرقی نخواهند داشت.
آیتالله مصباحیزدی با بیان سخن امام(ره) مبنی بر اینکه ما مرد تکلیفیم و نه مسئول نتیجه، گفت: امام(ره) علیرغم وساطت کشورهای دوست و مسلمان برای خاتمه جنگ، زیر بار نرفته و شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه را سر دادند، حتی در مبارزه علیه شاه نیز وقتی برخی مخالف مبارزه با شاه بودند و برخی علما برای گردهم آوردن امام(ره) و دیگران پادرمیانی کردند، امام(ره) معتقد بود اگر قرار است اصل مبارزه مورد مشورت و تصمیم جمع قرار گیرد، برای من هیچ اعتباری ندارد، چراکه من یقین به وظیفه برای مبارزه دارم، اما اگر در نحوه مبارزه میخواهند مشورت شود و مثلا نرمتر برخورد شود، از آنجا که کار جمعی اثرش بیشتر است، بنده میپذیرم.
وی ادامه داد: در صدر اسلام نیز افرادی چون حجر بن عدی، میثم تمار، عمرو بن حمق و رشید حجری نیز تا پای جان بر اصول خود ایستادند، آنها مگر احتمال تأثیر میدادند و مگر ترس از جان نداشتند، پس چرا تقیه نکردند؟ در حالیکه اگر آنها نبودند، ما امروز از شیعه چیزی نداشتیم. سید الشهدا(ع) نیز با وجود یقین به عدم تأثیر در مخاطبان و نتیجه جانگداز آن، باز هم اقدام کرد اما در عین حال در آخر کار اظهار رضایت کرده و حتی حضرت زینب(س) میفرمایند «ما رأیت الا جمیلا».
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به فتوای امام(ره) در خصوص حرمت تقیه در مهامّ امور، خاطرنشان کرد: شیخ فضلالله نوری با اینکه میدانست پافشاری او سبب آویخته شدنش به دار میشود، باز هم دست از استقامت خود برنداشت، در حالیکه اگر مبنای نهی از منکر را جلوگیری از مفاسد بدانیم، وی نباید روی حرف خود پافشاری میکرد، چراکه حاصل نشد.
آیتالله مصباحیزدی با اشاره به اینکه احکام شرعی بر اساس ملاکهایی تشریع شده است، اظهار داشت: هر موردی که با اراده و اختیار ما سر وکار داشته باشد، جای تکلیف هم هست، مثل شرکت در جنگ ولو که برخی جنگها نیز به شکست انجامید چراکه تکلیف هرچند به خاطر مصالح واقعیه است و برای تحقق امور مطلوب است، اما اینکه تا چه میزان این مطلوب محقق شود، به اراده ما نیست، بلکه به میدان رفتن و شمشیر زدن تا پای جان در اختیار ماست، اما اینکه بعد چه خواهد شد، تابع اراده ما نیست لذا همواره باید ببینیم که تکلیفی متوجه ما هست یا خیر؟
وی با اشاره به اینکه اتفاقاتی که در عالم رخ میدهد، چه تاریک و چه روشن، همه در مجموعه نظام احسن است، ادامه داد: ملاک تکلیف، نتیجه روشن نیست، بلکه ملاک تکلیف، شناخت آن از راه عقل و شرع است، ولو اینکه عملا نتیجه دلخواه از آن حاصل نشود.
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: بر این اساس اگر دوباره فصل انتخاباتی پیش آمد، باید با همان انگیزه و جدیت شرکت کنیم و نگران نتیجه نباشیم.
آیتالله مصباحیزدی خاطرنشان کرد: زیارت عاشورا به ما میآموزاند که حتی بر مصیبت عاشورا نیز باید شکر کرد، چون وسیله سعادت دنیا و آخرت است، یعنی تکلیف را باید انجام دهیم، ولو اینکه به دنبال آن مصیبت باشد و حتی پس از آن به خاطر توفیق عمل به وظیفه و آن مصیبت، خداوند را شاکر باشیم لذا اگر مثل برخی به خاطر پول، رودربایستی یا گرفتن پست رأی ندادیم، ولو زحمت کشیدیم، بیخوابی کشیدیم، تهمتها را تحمل کردیم و فحشها را شنیدیم، باید شاکر خداوند باشیم.
وی ادامه داد: از طرف دیگر این طور نیست که این زحمات و تلاشها هیچ اثری نداشته باشد. آیا اینکه فردی با کمترین امکانات و هزینه ها، رأیی نزدیک به کسانی بیاورد که میلیاردها خرج کردند، تأثیر نیست؟ مخصوصاً اینکه تنها همین چند روز کار شد و اگر مدت بیشتری با این اخلاص و جدیت کار میشد، نتیجه کیفی کار نیز بالاتر بود، پس نمیتوان گفت این کارها اثری ندارد و تکلیف از ما ساقط است، و اگر از حالا برای 4 سال بعد فکر کنیم، تأثیر آن چندین برابر خواهد شد.
این استاد برجسته فلسفه تصریح کرد: اگر به وظیفه خود عمل نکنیم، باید منتظر مسخ شدن باشیم، اما نه مسخ ظاهری، بلکه مسخ فکری و روحی که نسبت به انقلاب و اسلام بیتفاوت بوده و بیکاری و گرانی به عنوان مهمترین مسأله برای ما قلمداد شود.
آیتالله مصباحیزدی ادامه داد: هرچند آدمی دوست دارد همگان به او احترام بگذارند، هرچند تحمل ملامت و ناسزا مخصوصاً از دوستان آسان نیست، اما قرآن فرموده است «لایخافون لومه لائم». بله، اگر وظیفهای نباشد، انسان خود را در معرض فحشها و تهمتها و ملامتها قرار نمیدهد، اما اگر وظیفهای را احساس کرد، باید به تکلیف عمل کند.
وی با اشاره به فرمایشات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری اظهار داشت: این عافیتطلبان و راحتطلبان هستند که نسبت افراطگری را به عدهای میدهند، اما با دادن این نسبتها تکلیف ساقط نمیشود.