هاشمي پس از
اعلام نتيجه انتخابات به درستي اعلام کرد: «اگر دشمنان جمهوري اسلامي ايران ذرهاي
انصاف داشته باشند، بايد بپذيرند که ايران دموکراتترين انتخابات دنيا را برگزار
کرد و هيچ شبههاي نميتوانند به آن وارد کنند.»
سايت جهان نيوز در اين باره
نوشت: در حالي که افکار عمومي ميزان «شبهه آفريني»هاي هاشمي رفسنجاني در سلامت
انتخابات 88 و نقش فرزندانش در آشوبهاي خياباني را فراموش نکرده است، وي بدون هيچ
توضيحي درباره اينکه به چه علت در آن برهه در برابر راي مردم و رئيسجمهور منتخب
تمکين نکرد، انتخابات اخير را دموکراتترين انتخابات دنيا توصيف کرده است. البته
موضع اخير آقاي هاشمي نه تنها محل خدشه نيست بلکه اعتراف به حقيقتي ديرينه است که
در سال 88 توسط وي و همفکرانش زير سؤال قرار گرفت. به عبارت ديگر هاشمي، همسرش،
فرزندانش و ديگر حاميان وي بايد به اين سؤال اساسي پاسخ دهند که آيا روند برگزاري
يا دولت برگزارکننده انتخابات سال 88 تفاوتي با سال 92 کرده يا آنها دموکراسي را
«به شرط چاقو» قبول دارند و زماني که کانديداي موردنظرشان توسط ملت انتخاب شود، با
ذوقزدگي هر چه تمام آن را «دموکراتترين انتخابات دنيا» ميدانند و اگر فردي غير
از آن کسي که موردنظر آنها باشد توسط مردم انتخاب شود، در آن انتخابات تقلب شده و
بايد با حضور در کف خيابانها به آشوب و کودتا عليه اراده ملت دست زد؟
اين تحليل
ميافزايد: بايد توجه داشت که همان شوراي نگهبان و وزارت کشوري که 4 سال قبل در
معرض اتهام تقلب 11 ميليوني قرار داشت، امروز حتي حاضر نيست يک درصد آراي حسن
روحاني (تقريبا 270 هزار راي) را جابهجا کند تا بواسطه آن، انتخابات را به دور دوم
بکشاند و در نهايت با استفاده از اين ظرفيت، فرصتي براي ناکامي او در انتخابات
فراهم سازد؛ نکتهاي که تامل در آن، اوج ميزان سلامت برگزاري انتخابات در ساز و کار
جمهوري اسلامي را به خوبي به رخ جهانيان و تمامي کشورهاي مدعي دموکراسي و انتخابات
آزاد ميکشاند.
جهان نيوز تصريح کرد: با آشکار شدن بيش از پيش ماهيت واقعي
مدعيان دروغ تقلب در انتخابات، به نظر ميرسد بايد نسبت به محاکمه سران فتنه 88 به
صورت جدي مبادرت شود. چرا که اين روزها خيانت بزرگ آنها به مردم و نظام در سال 88
حتي بر دشمنان و رسانههاي بيگانه نيز آشکار شده است.
در همين حال وب سايت
«تريبون مستضعفين» ضمن اشاره به رأي 7/50درصدي فرد منتخب انتخابات نوشت. اين
7/0درصدي که انتخاب را به دور دوم نکشاند و روحاني را يکسره به عنوان رئيسجمهور
منتخب معرفي نمود، شاهد بزرگي بر حقانيت نظام جمهوري اسلامي ايران در فتنه سبز است.
فتنهسبز با ادعاي تقلبي بودن رأي مردم و به منظور وتو کردن جمهوريت نظام آغاز شد و
فرصتهاي طلايي جمهوري اسلامي در عرصه داخلي و بينالمللي را در آستانه بيداري
اسلامي هدر داد. بدون ترديد نظامي که قابليت تقلب 24ميليوني را داشته باشد، امکان
حذف 260هزار رأي براي او به سادگي آب خوردن است اما امانتداري نظام در حفظ اين
7/0درصد، تمام تهمتهاي چهار سال گذشته را نقش بر آب کرد.
اين رسانه ميافزايد:
انفعال و سکوت نظامهاي سياسي و رسانههاي غربي در تحليل سلامت انتخابات ايران قابل
درک است و جز اين انتظار نميرود اما اقرار به اشتباه از جانب بخشي از مسئولين سابق
که در آتش فتنه به بهانه تقلب دميده بودند انتظار چندان زيادي نيست. به هر حال عمده
ضرباتي که متوجه نظام شد ناشي از خطاي عمدي يا سهوي ايشان است و بر عاملان آن فرض
است که نسبت به اين پارادوکس، موضع شفافي بگيرند. اگر شما اعتمادي به جمهوري اسلامي
نداريد، چگونه و با چه توجيهي در انتخابات شرکت و از کانديداي خاصي حمايت ميکنيد؟
مگر شما نبوديد که نظام را متهم به عدم صيانت از آراء مردم نموديد، حال چگونه است
که با پيروزي کانديداي دلخواه بر سلامت انتخابات صحه ميگذاريد؟ ناخودآگاه ما را به
ياد کودکاني مياندازيد که چون در بازي پيروز ميشوند فرياد ظفرشان طنينانداز
ميشود و چون ميبازند جر ميزنند و قواعد بازي را به هم ميريزند. اين پيروزي با
7/0 درصد، پيروزي 100درصدي براي جمهوري اسلامي است.