به گزارش 598، فارس به نقل از سایت تهران پرس، طی چند ماه گذشته به دلیل ناتوانی رسانه ملی برای تامین برنامه و کمبود بودجه شدید سازمان صدا و سیما فضای تلویزیون از انواع تبلیغات کالاهای گوناگون پر شده است .
این در حالی است که به باور کارشناسان، تبلیغات تلویزیونی امواج روانی فوقالعادهای از خود منتشر میکنند؛ امواجی که به شدت بیننده را مجذوب و تحت تأثیر قرار میدهد در این بین با نگاهی به محتوا و کالاهایی که دراین تبلیغات مورد توجه قرار میگیرند میتوان متوجه برخی مسائل اجتماعی و فرهنگی شد؛ مسائلی که تبعات آنها میتواند به شدت دامنگیر ابعاد مختلف جامعه و فرهنگ بومی شود و در این میان بسیاری از صاحبنظران با نگاهی به محتوا و مسائل مطروحه در تبلیغات تلویزیونی به نکات مهمی اشاره میکنند این در حالی است که به تازگی در بسیاری از تبلیغات تلویزیونی از هدیه تلفن همراه به بچههای خردسال گرفته تا الگو برداری کامل از تبلیغات غربی برای فروش کرم های زیبایی و استفاده ابزاری از نقش زنان در این تبلیغات سخن به میان میآید.
ناگفته نماند اینکه چند ماهی است مخاطبان شبکه های مختلف سیما با حجم فراوانی از تبلیغات تلویزیونی یک محصول تجاری مواجه هستند؛، این محصول که هر روز در مدت زمان های طولانی در شبکه های مختلف تبلیغ می شود، بینندگان سیما را به استفاده از محصولی ترغیب می کند که تاثیر معجزه آسایی در افزایش زیبایی و سلامت پوست دارد اما چند نکته در این رابطه قابل تذکر است ؛ اینکه چرا علاوه بر تذکرات فراوان رسانه ها و سایت های مختلف و هشداری بسیاری از کارشناسان امور رسانه ای و حتی اقتصادی هنوز این تبلیغ که مرجع اصلی آن در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان است و سبک ساخت آن نیز در تلویزیون به فرهنگ همان شبکه ها بر می گردد هنوز از رسانه ملی پخش می شود و چرا حتی کوچکترین توجهی هم به حد و مرز های اخلاقی تبلیغات در ایران در این تبلیغ تلویزیونی نمی شود.
استفاده ابزاری از نقش زن در تبلیغات برای معرفی یک کرم یا صابون زیبایی یا بهره گیری از متد های غربی در دیالوگ های این تبلیغ یا از همه بدتر فرهنگ سازی غلطی که با پخش هر دقیقه ای این تبلیغ گریبانگیر جامعه می شود همگی از نمونه های بی فرهنگی این تبلیغ تلویزیونی است.
اما چرا رسانه ملی به پخش آگهی اینگونه محصولات دست زده است یا به عبارت بهتر چگونه شد که تبلیغات کرم و صابون زیبایی جای خود را به تبلیغ محصولات فرهنگی داد؟
در ماههای اخیر مشکلات مالی تلویزیون شدت پیدا کرده و به نحو بی سابقه ای دست اندرکاران تلویزیون در مصاحبه های خود به مشکلات شدید مالی این رسانه که منجر به ایجاد وقفه در فعالیت های برنامه سازان شده اشاره می کنند ؛ جذب تبلیغات تلویزیونی یکی از راههای غلبه بر مشکلات مالی تلویزیون به شمار می رود ؛ شاید به همین دلیل است که این روزها شاهد پخش حجم فراوان و کسل کننده کرم حلزون در شبکه های مختلف هستیم. به نظر می رسد آگهی های تلویزیونی که تا سال های قبل به صورت ثانیه ای محاسبه می شد و هر ثانیه آن صدها هزار تومان قیمت داشت ؛ این روزها به قدری ارزان شده که یک محصول تجاری می تواند تمام شبکه های تلویزیونی را در اختیار خود بگیرد و گاهی همزمان با یک شبکه، شبکه ای دیگر نیز در یک زمان مشخص همان تبلیغات تلویزیونی را نمایش دهد.
با وجود اینکه تردیدی نیست که رسانه ملی از مشکلات مالی عدیده ای رنج می برد و برای تامین هزینه های خود مجبور است تا با ارزان کردن آگهی های تبلیغاتی برای خود درآمد زایی داشته باشد اما نباید از این نکته نیز غافل ماند که؛ تردیدی در تأثیر تبلیغات در افزایش توقعات مخاطب از زندگی وجود ندارد این افزایش توقع در بسیاری از مواقع کاذب است در واقع تبلیغات تلویزیونی به دلیل ضرباهنگ خاص خود توانایی زیادی در اثرگذاری در مخاطب دارند یک تبلیغ 10 ثانیهای میتواند به شدت در نوع نگرش و تغییر ذائقه مخاطب تأثیرگذار باشد به همین علت رسانه ملی باید در نوع و محتوا و البته حجم تبلیغات توجه کند؛ چراکه مخاطب به طور ناخودآگاه بارها و بارها در طول یک روز به این تبلیغات فکر میکند.
به باور بسیاری از کارشناسان در صورتی که حجم این تبلیغات بسیار زیاد شود و کالاهای تبلیغی بسیار گران قیمت باشند اقشار جامعه به سمت افسردگی سوق پیدا میکنند؛ چراکه شهروندان با دیدن این تبلیغات دائماً به این فکر می کنند که از خرید آن ناتوان هستند و همین مسئله تبعات روانی قابل توجهی دارد و البته اینکه نباید رسانه ملی به بازار مجازی تبدیل شود که مخاطبان با تماشای آن، به نداشتههایشان فکر کنند در صورت تبدیل شدن رسانه ملی به بازار مجازی باید به انتظار افزایش جرائم اجتماعی نشست.
از سویی نیز در سال های اخیر ساخت تیزرهای تبلیغاتی در تلویزیون پیشرفت فراوانی کرده است سفارش دهندگان برخی تیزرهای تبلیغاتی، با علم به اینکه قرار است این تیزرها در نوبت های فراوان از شبکه های مختلف سیما نمایش داده شود، ساخت تیزرهای پُر هزینه ای را در دستور کار خود قرار داده اند که حال و هوا و فضای کلی آنها برای مخاطبان یادآور فیلم های مطرح سینمایی دنیا است بخش عمده ای از تیزرهای مربوط به ایرانسل و همراه اول از این جنس است اما آنچه مخاطب این روزها مجبور به تحمل آن در شبکه های مختلف است، مجموعه ای از تصاویری است که در چند خانه و محیط یک کارخانه تولید کننده کرم اتفاق می افتد تصاویری که به هیچ وجه ظرافت و جذابیت های لازم برای تکرار چند باره را ندارد و از این حیث ذهن و روان مخاطب را برای دفعات متوالی آزار می دهد. سوالی که پیش می آید این است که آیا تبلیغاتی با این شکل و شمایل که در دل خود نیز تصویری تازه از مرد ایرانی به عنوان یک مصرف کننده محصولات بهداشتی ـ آرایشی می سازد، در بلند مدت بر روی مخاطب تاثیر مثبتی خواهد داشت؟