مسلما دور از عقل سلیم است که ما بگوییم به بحثهای سیاسی جامعه پرداخته نشود زیرا بسیاری از همین متخلفان در دایره امنیت همین جریانان سیاسی قرار دارند همانند افزایش قیمت مسکن در دوره اول ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد اما نپرداختن به ریشه های این گرانفروشی و یا عواملی که حامیان آنها در دستگاههای مربوطه هستند نگران کننده است .
وقتی از جریان انحرافی می گوییم نپرداختن به عناصری که در دایره حمایتی همن جریان انحرافی بر کرسی های اجرایی کشور تکیه زده و هر چه می خواهند می کنند و در حاشیه امنیتی که به نام انحراف در دور آنها پیچیده شده به تخلفات اقتصادی و حتی مسائل اخلاقی خود ادامه می دهند یک خطر عمده برای فرهنگ و ارزشهای عمیق و اعتقادات مردم است ، در حالیکه جریان انحرافی برای بسیاری همانند جریان فتنه یک پوشش برای فعالیتهای اقتصادی و حتی تخلفات اقتصادی می باشدکه در لابلای جریانات سیاسی مخفی شده است یا به مرور مخفی می گردد. به عنوان نمونه مهدی هاشمی بیش از همراهیش با جریان فتنه در نزد مردم بخاطر زدو بندهای اقتصادیش مورد نکوش مردم بوده است اما وی با پنهان شدن در پشت جریان فتنه خود را از برخوردهای قضایی بر سر مسائل اقتصادیش پنهان کرد و بسیاری دیگر که امروز حتی با توبه نامه ای از جریان فتنه از تخلفات دیگرشان براحتی گذشته شد.
تا زمانیکه مسئولین کشور به این واقعیت مهم و حیاتی پی نبرند که پرداختن به معضلات و مشکلات مردم و افشای چهره هایی که در پشت مسئولیتهای خود مخفی و به اعمال خلاف ادامه می دهند یک امر ضروری برای سالم نگه داشتن نظام از تخلفات است هیچ حرکت اساسی و سالمی در برخورد با عناصر بداخلاق ، متخلف ، و...... صورت نخواهد پذیرفت .
وقتی در رسانه های خبری و تحلیلی شهامت پرداختن به معضلات مردم از بین برود جریان فتنه و جریان انحرافی رشد پیدا می کند چون مردم هیچ راهی برای نشان دادن اعتراضات خود ندارند چه بسا بسیاری از هواداران همین جریانات علت همراهی و پیوستنشان به جریاناتی که اساس اعتقادات دینی و انقلابیشان را از بیخ و بن از بین می برد برای این بوده است که از جایی و از کسی زخم خورده اند که می شد براحتی با آن شخص و یا آن سازمان و یا ان دستگاه بخاطر تخلفش برخورد کرد و چون این برخورد صورت نگرفته و آن شخص نتواسته به حقش برسد به تنها راهی که فکر می کرده می تواند صدای اعتراض خویش را بلند کند این بوده که به این جریانات بپیوندد ، در حالیکه اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم بسیاری از همراهان این جریانات بی گناه بوده و مسبب همراهی آنها با معاندین نظام و انقلاب و همراهی آنها با فتنه گران و منحرفین خود ما بوده ایم برای اینکه صدای حق طلبی آنها را جایی که یک اعتراض صنفی یا یک اعتراض برای رسیدن به حقی که می شده است ، براحتی احقاق حق کرد، جلویش را گرفته ایم.
امروز وارد هر سایت خبری و تحلیلی که می شویم از جریان فتنه و جریان انحرافی دهها خبر می بینیم اما به ندرت خبری از له شدن مردم زیر بار گرانی که بعضا توسط شرکتهای دولتی دامن زده می شود خبری دیده می شود به ندرت خبری از مردمی می بینیم که همه روزه در خیابانهای این کشور مورد تعرض اراذل و اوباش قرار می گیرند یا به ندرت مشکلات مردم را در راهروها و جلسات دادگاهها و نوشتن از احکامی که مورد نفوذ قرار گفته می بینیم و به ندرت سری به زندانهای کشور می زنیم و از جوانی که به ناحق در یک پاپوش ماههاست بی هیچ دلیل واضع و روشنی در زندان است و هیچکس جرات فریاد زدن هم ندارد خبری تهیه می کنیم . و شاید بسیاری دیگر
به خدا گفتن از اینها نظام را ضعیف نمی کند زمانی نظام ضعیف می شود که ننویسیم و بگذاریم بی عدالتی روز به روز چون غده های سرطانی رشد بکند زمانی ضعیف می شویم که اگر هم نوشتیم مسئولی پیدا نشود که این نوشته ها را پیگیری کند زمانی ضعیف می شویم که خود را در قدرت مطلق ببینیم و چشمهایمان را بر نقاط ضعف خویش ببندیم و خود را در حاشیه امن بدانیم و کاری به مردم محروم جامعه نداشته باشیم .
بیایید از عدالت خواهی برای مردم بنویسیم برای مردم از دغدغه های آنها از له شدنشان از فقرایی که برای لقمه نانی سر در سطلهای زباله مردم می کنند برای مردمی بنویسیم که دغدغه شان نداشتن ماشین نیست ، نداشتن پولی برای سوار شدن بر ماشین است، بیایید از مردمی بنویسیم که شبها وقتی کودکانشان خوابند بی صدا گریه می کنند تا همان خواب را هم برای کودکانشان حرام نکنند بخدا این چیزهایی که در سیمای ما نمایش می دهند همه مردم ما نیستند بیایید از فقر و فحشا و ریشه های آنها و معضلات اصلی مردم بنویسیم و بنویسیم