خبرآنلاین: صدای بغض آلود و گلایه های مردم شهرهای مختلف کشورمان اولین تصاویری بود که محسن رضایی به مخاطبان خود نشان داد.
او
بر خلاف رقبای انتخاباتی اش که فیلمشان «از» و «در» تهران آغاز می شود
فیلمش را از بندرعباس شروع کرد. در این فیلم تبلیغاتی رضایی که گزیده ای از
سفرهای انتخاباتی او به نقاط مختلف کشور است یکی از هموطانمان رو به
دوربین مستند انتخاباتی او می گوید:« شاید بچه من بخواد شب عید گوشت بخوره!
گوشت 6هزار تومان چیکار کنم»
رضایی در فیلم تبلیغاتی اش با بیان اینکه«
هر ملتی را به یک پرنده تشبیه می کنم که دو بال سیاست و زندگی دارد. ملت
ایران در 200 سال اخیر دو بالش ضعیف شده؛ انقلاب که شد یکی از این دو بال
که سیاست بود قوی شد. امنیت و رفاه آمد و موشک های ما تا دور ترین نقاط
پرتاب شد....
رضایی در این فیلم تبلیغاتی در حالی که تصاویر گشت و گذارش
در بازار شهرهای مختلف نمایش داده می شود می گوید « هزار تومن امروز به
اندازه 300 تومان سال گذشته ارزش دارد.»
او به مساله جوانان نیز اشاره دارد و می گوید« اگر مشکل جوانان را حل کنیم مشکل ملت حل می شود.»
«وقت آن رسیده که توافق در کشور شکل بگیرد؟»، «نمی توانیم با هم دیالوگ داشته باشیم.» از جمله نقدهای او به نظام سیاسی است.
محسن
رضایی در فیلم تبلیغاتی اش موضع سیاسی اش را تعریف کرده و می گوید: « من
یک ولایتی آزاده هستم. ولایتی های آزاده مثل حسین خرازی و احمد کاظمی
هستند.»
او با اشاره به حرفهایی که بعضا به نقل از رهبر انقلاب مطرح می شود می گوید: «رهبر انقلاب در[میان]تمام اقشار مظلوم است.»
رضایی
در این مستند تبلیغاتی تقیدش به «گفت و گو» را مورد تاکید قرار داده و
درباره اینکه چطور حکومت داری می کند می گوید:« اولین دولتی خواهم بود که
به اشتباهات خود اعتراف می کنیم و اگر اشتباه مان بزرگ باشد استعفا می
دهیم.»
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در فیلم تبلیغاتی اش بر
«نقش قومیت ها در کشور» و اینکه « مدیریت جمعی یعنی هرکس در جای خودش قرار
بگیرد» تاکید کرد.
نمایش تصاویر حضور رضایی در مسابقه فوتبال بین تیم
های تراکتورسازی تبریز و الجزیره مقدمه تاکید او بر استقلال ورزش از سیاست
بود. موضوعی که در دور اول فیلم تبلیغاتی دیگر نامزدهای ریاست جمهوری مورد
اشاره قرار نگرفت.
رضایی در فیلم تبلیغاتی اش در یک غذاخوری دانشجویی با
دانشجویان گفت و گو می کند. او علل کندی پیشرفت در ایران را «بیشتر داخلی»
می داند و می گوید و با اشاره به اینکه نباید تقصیرها را گردن دشمن انداخت
می گوید «خودمان نقش بسیار موثری در حرکت انقلاب داریم.»
«درو واکن!؛ مهمون دارین!» این دق الباب رضایی از خانه ای تقریبا 40 متری در شهر آغاجری است که با پول کمیته امداد زندگی می گذراند. همان جایی که در اولین نطق تلویزیونی اش عکس آن را نشان داد و از فقر در شهری که روی ثروت نفت و گاز ساخته شده انتقاد کرد.
در فیلم تبلیغاتی محسن رضایی
موضوعی ملال آور نیز مطرح می شود، ظاهرا در آغاجری یکی از اهالی شهر می
گوید« برین دفتر نونوایی ها را نگاه کنید! نونشان را دارن قرضی می گیرن!»
یکی از شهروندانی که در مسجدی هنگام سخنرانی رضایی با صای بلند خطاب به رضایی سخن می گوید کار این فیلم تبلیغاتی را ساده می کند و می گوید:« کسانی که دم از بهار می زنن در را بر بهار مردم بستند» اشاره این فرد به گرانی در شب عید بود و بعد می گوید« جوانان ما روزی با فشنگ صدام می مردند اما حالا دارن با اعتیاد می میرن!»
«به امام حسین دخترهایی 5 سال توی عقد داریم،
برای پسرانمون نمیتونیم یک حلقه نامزدی بخریم؛ دردمون را به کی بگیم؟»
اینها هم گلایه های یک زن به محسن رضایی است.
رضایی در جمع مردم در یک
مسجد با اشاره به حرفهای پدری که فرزندان لیسانس و فوق لیسانس بیکار داشت
می گوید« مساله بیکاری به شدت جوانان ما را آزار می دهد؛ تا کی بچه هایی که
لیسانس و فوق لیسانس دارن صبح دو هزار تومان از پدرشان بگیرند و شب دست
خالی برگردند.»
رضایی« آزادسازی ایران از فقر و بیکاری» را «مثل آزادسازی ایران از دست بعثی ها» می داند و می گوید:« هر صندلی که [ما مسئولان] می نشینیم پای آن خون هزاران جوان ریخته است.
او می گوید:« من از شلمچه می آیم، سرزمین
مردان مخلصی که جان خودان را دا کردند و اگر کسی را می دیدم که می توانست
این فشار را از گردن مردم بردارد یک غبار شلمچه را به ده ریاست جمهوری عوض
نمی کردم.» این نامزد ریاست جمهوری یازدهم « مشکل کشور را مستی قدرت» می
داند و می گوید:« عده ای وقتی به قدرت می رسند مست قدرت می شوند و[بعد]
سرنگون می شوند. ما تلاش می کنیم که مست قدرت نشویم.»
دقایق پایانی فیلم
تبلیغاتی محسن رضایی ضرباهنگی تند به خود می گیرد و با نمایش استقبال های
مردمی از او با اسب و دوچرخه در شهرهای مختلف که به همراه رقص و آواز محلی
است شعارش را مرور می کند:« سلام بر زندگی، سلام بر نشاط، سلام بر شادابی،
سلام بر اخلاق...»
آخرین حرفی که رضایی در فیلم تبیغاتی اش می زدند
پاسخی است که به یک زن می هد وقتی از او می پرسد ما چطور به مردم بگوییم که
شما قول داده اید که مشکلات را حل کنید؛ و رضایی می گوید« شما از طرف من
قول رزمندگی بدید! من رزمنده ام»
آخرین جمله ای که در پایان فیلم
تبلیغاتی محسن رضایی نمایش داده می شود این است:« جناب محسن رضایی مورد
علاقه و تایید اینجانب است. روح الله موسوی خمینی»