علیرضا نوری زاده، پنجشنبه 19 خرداد در برنامۀ خود به نام «پنجرهای رو به خانۀ پدری» به پخش مستند «الماس فریب» واكنش نشان داد.
به
گزارش خبرآنلاین، نوریزاده كه بیشتر به نام تحلیلگر «صدای آمریكا»
شناخته می شود با بیان اینكه انسانها در مواقعی شكننده میشوند مدعی شد:
از هفتۀ چهارم-پنجم كه با او حرف زدم، متوجه شدم لنگییی در كارش هست؛ یكی
اینكه دربارۀ آقای خامنهای حرف نمیزد.
دوم اینكه علیه جنبش سبز
بلند شد، علیه آقای موسوی و آقای كروبی، كه یك دفعه من قطع كردم. یادتان
هست برنامه قطع شد؟ برای اینكه به او گفتم اصلاً چنین نیست؛ این دو انسان
هر چه هم در گذشته بودند، آزادمردند، ایستادهاند و مردم ایران آمدهاند
پشتشتان ایستادهاند و كارتان درست نیست.
نوریزاده همچنین اظهار
داشت: «امیر فرشاد ابراهیمی» كه اولین بار با آقای مدحی آشنا شده بود به من
هشدار داد – انصاف است اینجا بگویم، چندین نوبت به من هشدار داد – اما من
همیشه اینجوری آقای مدحی را میدیدیم، كه حتی اگر پروژه باشد، من كه با
او زندگی نمیكنم.
نوریزاده در مورد «محمّدرضا مدحی» اظهار داشت:
او آدم معتقدی بود، وقتی نام حضرت فاطمۀ زهرا (س) میآمد، دگرگون میشد،
گلایه میكرد از بعضی تلویزیونهای اپوزیسیون كه تعرض میكنند به اعتقادات
مردم.
هرگز مستند حرفهایم، مدحی نبود
این
عنصر اپوزیسیون خارجنشین، با انكار تمام گفتههای قبلیاش اظهار داشت:
گاهی میشد كه مدحی مطلب خودم را به خودم تحویل میداد و من آنجا متوجه
میشدم مدحی چیزی برای گفتن ندارد. و نامههایی هم كه در میآورد یا
نامههای مأموریتهای قبلی بود یا درست میكرد و چندین نوبت مچش را گرفتم!
نوریزاده
كه بارها و بارها در برنامههایش با مدحی مصاحبه كرده بود، گفت: مدركی
برایم فرستاد، غلط بودنش را دیدم. ... در مداركش ضعفهای عجیب و غریب بود.
تاریخ زده بود بالا با تاریخ پایین درست نبود [همخوانی نداشت]... من هرگز
به این مطالب اعتماد نكردم. هیچگاه مستند حرفهای من، آقای مدحی نبود!
فهمیدم صدا ضبط میكند!
نوریزاده
در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: بعد از مدتی سوء تفاهمی پیش آمد. زنگ زدم،
گفتم: آقای مدحی شما این حرفها را زدی؟ گفت: نه، من نزدم فلان شخص زده، و
صدای آن شخص را برایم پخش كرد. دیدم اینها كارشان این است كه صدا ضبط
میكنند و برایم مشخص شد آقای مدحی صدا ضبط میكند... دیدم او دارد
برنامهای میریزد.
مدحی در جلسۀ مشترك اوپوزیسیون نبود
نوریزاده
گفت: به دعوت «برنارد لوی» (فیلسوف و سیاستمدار فرانسوی كه روابط نزدیكی
با ساركوزی دارد) به فرانسه رفتیم و سخنرانی كردیم، من بودم، آقایان حسن
شرفی، عبدالله مقتدی، مهرداد خونساری، محسن مخملباف بود كه آنجا اعتراضی
هم كرد كه ما به دعوت چه كسی به اینجا آمدهایم كه آقای «لوی» گفت: به
دعوت من. اصلاً آقای مدحی در كار نبود و ایشان در تایلند بود.
مهرداد خونساری بازی خود!
نوریزاده
گفت: بعد از آن سفر، مجدداً به دعوت خانم حبیبی از صدای فرانسه، به پاریس
رفتم برای كنفرانسی دربارۀ تونس. همان روز دیدم محمد رضا شاهید (خبرنگار
صدای آمریكا در پاریس) با مدحی گفتوگو میكند. شاهید گفت امروز مدحی معرفی
شد كه یكی از بلندپایگان سپاه به جنبش پیوسته. موقع خروج چند گردن كلفت او
را بردند. گفتم اینها دیگر چیست؟ خونساری گفت: «بله ایشان چون قرار است
كار بزرگی انجام دهد، در خطر است».
«جمع یاران» دو نفره بود!
او
ادامه داد: از این جلسۀ معرفی، كه كنفرانس مطبوعاتی هم در پایانش برگزار
شد و تصویر مدحی و جهانشاهی هم آنجا منتشر شد، دیگر غیبش زد. من از دكتر
خونساری پرسیم و او گفت مدحی شرایطی دارد كه نباید ظاهر باشد. خُب طبیعی
بود، فردی آمده در اپوزیسیون با جمع یارانش، كه بعد معلوم شد دو نفر بودند!
و میخواهد حكومت را براندازد.
نوریزاده افزود: آقای مدحی هر جا
صحبت میكرد میگفت كه ما یك گروه هستیم. و این جمع یاران همه جا هستند.
پاسدارهای معروف و بزرگاند. و این گفتهها باعث شده بود برخی به او توجه
كنند.
مدحی گفت 6 ماه دیگر حكومت را ساقط میكنم، بامزه بود!
نوریزاده
در بخش دیگری از اظهاراتش كه تلاش می كرد خود را مطلع از آنچه رخ داده
نشان دهد گفت: یادتان هست در آخرین برنامۀ من كه آمد، گفت من شش ماه دیگر
حكومت را ساقط میكنم. این هم بامزه بود، كه بعد دوستی به من گفت: آقا، این
طفلك «كُرتن»ها را میزند و اثر بدی بر او داشته و حرفهای بامزهای
میزند. من هم گفتم بله، دیدم دیگر حرفی ندارد برای ندارد.
چوب سادهدلیام را میخورم
نوریزاده
كه پیش از این انرژی زیادی صرف مدحی كرده بود، اعتراف كرد كه این روزها به
شدت تحت فشار افكار عمومی است. او گفت خیلی سؤال شده این مدت كه با وضعیت
بهوجود آمده، نوریزاده چه میگوید. من اینجا بگویم: از دل پاك ما و نیت
صادقانۀ ما خیلیها سوء استفاده كردند. .... در این سالها از افرادی ضربه
خوردم كه دوستشان داشتم و همه جور به آنها كمك كردم.
اعتراف به آدمربایی رژیم صهیونیستی
نوریزاده
در قسمت دیگری از صحبتهایش مدعی شد «مدحی محلی از اعراب ندارد». آمریكا و
اسراییل اطلاعات فراوانی دارند. او برای نمونه اظهار داشت: اسراییلیها
عسگری را بردند، تمام برنامۀ هستهای را فهمیدند.