سازمان مجاهدين (انقلاب) شاخه خارج کشور رسما با صدور بيانيهاي خواستار تحريم
انتخابات رياستجمهوري شد. اين موضع عجيب بلافاصله با استقبال گروهکهاي سلطنتطلب
که پيشاپيش به تحريم انتخابات پرداخته بودند مواجه شد.
در بيانيه صادره آمده
است: «اصلاحطلبان و فعالان جنبش سبز از ماهها قبل بحث درباره انتخابات را آغاز
کرده بودند و دو راهبرد وجود داشت. يکي راهبرد مبتني بر جنبش سبز و اصلاحطلبي با
منطق آرماني و حداکثري و مشروط کردن شرکت در انتخابات به تحقق مطالبات جنبش نظير
آزادي زندانيان و رفع حبس خانگي سران جنبش بر پايه اين منطق ميبايست شرايط براي
ورود نامزدهاي اصلي جنبش يعني آقايان موسوي، کروبي و خاتمي فراهم شود. دوم، راهبرد
حداقلي با منطق مصلحت عملگرايانه براساس اجماع همه نيروهاي سياسي وفادار به انقلاب
و پايبند به قانوناساسي، آقاي هاشمي مناسبترين نامزد براي اين راهبرد به شمار
ميآمد».
«سازمان» در پايان تأکيد ميکند: مشارکت در انتخابات ناصواب بوده و
سازمان نه تنها از هيچ نامزدي حمايت نميکند بلکه مشروعيتي براي اين انتخابات قائل
نيست. سازمان به احزاب و چهرههاي اصلاحطلب پيشنهاد ميکند از ورود به انتخابات و
حمايت و معرفي نامزد اجتناب کنند. نتيجه اين انتخابات از هماکنون روشن است. ما
اعلام ميکنيم حمايت از يکي از نامزدهاي متفاوت موجود در انتخابات، حاکميت را در
ادامه رويههاي خود مصرتر و مصممتر خواهد کرد.
در واکنش به اين بيانيه، «سامانه
پادشاهي» که از سوي حاميان رضا ربعپهلوي حمايت ميشود، در تحليلي با عنوان «تقدير
از شوراي هماهنگي راهسبز و سازمان مجاهدين انقلاب» نوشت: از قديم گفتهاند حرف خوب
از زبان هر کس شنيده شد بايد پذيرفت. و عمل خوب را هم هر کس انجام داد بايد تقدير
کرد. در خبرها ديديم و شنيديم که شوراي هماهنگي راه سبز اميد و سازمان مجاهدين
انقلاب اسلامي در يک اقدام ملي و ميهني انتصابات نمايشي رژيم را تحريم کردند. براي
ما که سالهاست اقدامات سازمانها و احزاب اصلاحطلب را دنبال ميکنيم اين اقدام مهم
محسوب ميشد و لازم ديديم که حرکت را ارج نهاده و تقدير کنيم.
پايگاه اينترنتي
نداي سبز نيز در تحليلي به قلم رجب مزروعي نوشت: پس از مهندسي انتخابات دو نامزدي
که به اقتدارگرايان تعلق ندارند در ميان نامزدها باقي ماندهاند. حضور اين دو باعث
رخداد نوعي دوگانگي تحليلي در ميان اصلاحطلبان در مورد شرکت يا عدم شرکت دراين
بازي شده است، و هر چند من اين رخداد را يکي از هدفهاي اصلي «مهندسي انتخابات»
ميدانم. وي ميافزايد استدلال ميشود که درصد قابل توجهي از مردم بهر دليل در
انتخابات شرکت ميکنند ( با توجه به همزماني انتخابات شوراها برخي اين رقم شرکت را
تا 70 درصد بالا ميبرند و البته رسانههاي اقتدارگرا هم هر روز روي اين عدد مانور
ميدهند!)، و ما بايد با مردم همراهي نمائيم، حتي اگر بپذيريم که اينگونه باشد
اصلاحطلبان هيچگونه ابزاري براي جلوگيري از«مهندسي انتخابات» و تقلب و حتي
راستيآزمايي اين ميزان مشارکت در انتخابات ندارند.
از سوي ديگر ارگان گروهک
ملي-مذهبي از قول يکي از فتنهگران فراري (حسن فرشتيان روحانينماي مقيم پاريس)
مدعي شد: انتخابات ديگر زمين بازي تحولخواهان و اصلاحطلبان نيست حتي اگر آقايان
هاشمي و يا خاتمي پشت سر يکي از اين آقايان بروند، با توجه به مهندسي ايجاد شده،
اندک آرايي که اعلام ميشود به رخ آنها کشيده خواهد شد و گفته خواهد شد اين هم
کانديداي شما که با همه حمايتها و بسيجتان مجموعه آراي شما، مثلا يک دهم افراد
واجد شرايط راي دادن است.
در همين حال راديو فردا در گزارشي تصريح کرد: «با رد
صلاحيت هاشمي واقعگرايي اپوزيسيون دمکرات ايران به پايان خود ميرسد. کانديداهاي
تحمل شده اصلاحطلب نه سابقه، نه قابليت، نه قصد، نه امکان و نه جسارت فرستادن پيام
تغيير به مخاطبين بالقوه خود را دارند. فرو رفتن اپوزيسيون از اين مرز برابر است با
از دست دادن هويت و حرمت خود و عملا معنياش بازي در زمين مينگذاري شده رژيم ايران
است. رفتن به راه تبليغ بر بديل بودن دو شخص «اصلاحطلب» و «نيمه اصلاحطلب» در خيل
از صافي گذشتگان، گام نهادن در راهي بنبست است که انتهايش به تبليغ برگزيدن بدتر
در برابر بدترين، ميانجامد. توهم جايز نيست. پيامد شرکت اپوزيسيون، مخدوش شدن
انتخابات است و در محاق کشيدن اختلاف ميان انتخابات آزاد و فرمايشي است. پيامدش
بيهويت کردن اپوزيسيون و نااميد و منفعل کردن حاملين بالقوه دمکراسي، است. رفتن به
چنين راهي معنياش نه واقعگرايي که «دريوزگي سياسي» است. سزاوار نيست که اپوزيسيون
و همرهان جنبش سبز، آلت دست جمهوري اسلامي قرار گيرند و اعتبار خود را در ميان
مخاطبان بالقوهشان خدشهدار کنند.
از سوي ديگر راديو فرانسه در تحليلي گفت:
«تحولخواهان شرکت در انتخابات و حمايت از يکي از دو نامزد اصلاحطلب را با توجه به
مهندسي انتخابات گل زدن به دروازه خودي و به نفع حريف توصيف ميکنند. بيژن حکمت
ميگويد حاميان حکومت ميخواهند که اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کنند، تنور
انتخابات را گرم کنند و با مقداري رأي براي عارف و روحاني اينطور گفته شود که اين
انتخابات واقعي بوده است. اين بزرگترين اشتباه تاريخي اصلاحطلبان خواهد بود اگر
بعد از تحليلهايي که تاکنون از اوضاع عرضه کردهاند و بعد از برخوردهايي که حاکميت
با آنها کرده، دوباره بخواهند وارد يک بازي انتخاباتي بشوند که غير واقعي است. آنها
در صورت چنين کاري، در حقيقت به يک شبح انتخاباتي جان خواهند بخشيد و طوري وانمود
خواهد شد که اين انتخابات واقعي است».
عبدالرضا تاجيک از اعضاي گروهک ملي مذهبي
و از همکاران متواري نشريات زنجيرهاي هم به راديو فرانسه گفت: در حال حاضر بخش
عمدهاي از اصلاح طلبان و چهرههاي شاخص آنان به اين تمايل دارند که کانديدايي را
حمايت نکنند.
گفتني است پيش از اين گروهک شوراي هماهنگي سبز (وابسته به امير
ارجمند) و برخي از اعضاي حزب منحله مشارکت از تحريم انتخابات حمايت کردهاند و اين
در حالي است که پيوستن به چند تحريم، تير خلاص را به ادعاي اصلاحطلبي و وفاداري به
جمهوري اسلامي خواهد زد.