پایگاه 598: رهبر انقلاب در حکمی، اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را منصوب كردند. به دلیل اهمیت این شورا در حوزه فرهنگی كشور، به گفتگوی پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای با دكتر محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره ماهیت و وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی، مطالبات فرهنگی رهبر انقلاب و نیز توصیههای ایشان به این شورا توجه فرمائید:
لطفاً دربارهی جایگاه فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی در عرصهی فرهنگ و كارویژهی آن توضیح دهید.
شورای عالی انقلاب فرهنگی نهادی راهبردی و استراتژیك است؛ یعنی تعبیه شدن
یك نهاد راهبردی در ساختار كلان ادارهی كشور با رویكرد علم و فرهنگ. در
مورد چرایی و چگونگی این شورا نیز باید گفت این تدبیر را امام خمینی
اندیشیدند و شورا بر اساس اندیشهی ایشان شكل گرفت. این شورا فقط یك
دبیرخانه نیست، بلكه همان قرارگاه اصلی است كه رهبر انقلاب فرمودند. منتها
هنوز تا رسیدن به آن سطحِ قرارگاهی فاصله دارد.
به دلیل اهمیت ویژهای كه فرهنگ و علم داشت، این شورا به عنوان یك نقطهی
ثقل مطرح بود. بسیار ضروری مینمود كه پس از انقلاب برای آن برنامهریزی
كوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت صورت بگیرد و حوزهی رهبری از نزدیك آنها را
تحت اشراف داشته باشد.
انقلاب فرهنگی درست هنگامی شكل گرفت كه مدتها بود نیروهای انقلاب در درون
دانشگاه تلاش میكردند تا دانشگاه را به ریل و مسیر آرمانهای انقلاب
ببرند. دانشگاه در آن زمان با ساختار و مدیریت نظام شاهنشاهی شكل گرفته
بود. رویكرد راهبردی رژیم گذشته این بود كه همه چیز ما باید از ابتدا تا
انتها غربی شود. دانشگاه هم چنین تفكری را ترویج میكرد. انقلاب فرهنگی
برای پایان دادن به این جریان در جهت تغییر مسیر دانشگاه از ریل مقابله با
انقلاب به ریل تقویتكننده، پشتیبانیكننده و تربیتكنندهی عناصر انقلاب
برای كشور بود. انقلاب فرهنگی بهطور خلاصه همین رویكرد و هدف را داشت و
بچههای انقلاب هم مبدع و مبتكر شكلگیری آن بودند.
پس از انقلاب فرهنگی حضرت امام و مسئولان كشور این حركت را تأیید كردند.
بلافاصله امام خمینی ستاد انقلاب فرهنگی را شكل دادند. در 19 آذر 1363 و در
زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای این ستاد به دلیل اهمیت و حساسیت
دانشگاهها، به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد و بهتدریج موضوعات عام
فرهنگی هم مورد توجه قرار گرفت. در نتیجه شورای انقلاب فرهنگی به دلیل
اهمیت دانشگاهها هم مأموریت بخش قابل توجهی از موضوعات مراكز علمی، پژوهشی
و آموزشی اعم از آموزش و پرورش و دانشگاه و نیز موضوعات مرتبط با حوزهی
فرهنگ كشور و مسائل فرهنگ عمومی جامعه را بر عهده گرفت.
امروز پس از گذشت سی سال از تشكیل این نهاد فرهنگی، میبینیم كه این شورا
نزدیك به دو هزار مصوبه داشته كه حجم قابل قبولی از آن محتوایی بوده است.
البته ممكن است حجمی از آن به اقتضای مسائل روز در مورد انتخاب و انتصاب و
مدیریت باشد، اما حجم قابل توجهی از آن هم مربوط به طراحی ساختارهایی مناسب
برای علم و فرهنگ كشور بوده است.
ساختارسازی، طراحی، تبیین و تدوین سیاست و سپردن صحنه به مجریان و
دستاندركاران اجرایی به منظور تحقق عملیات و نظارت، پیگیری، سؤال كردن و
تجدید نظر در صورت وجود عیب و نقص، همه جزو كارهایی است كه شورا به عنوان
نهاد استراتژیك در این مدت طولانی به آن اهتمام داشته است.
حدود
هشت سال پیش عدهای مطرح كردند كه اصلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی چه
جایگاهی دارد كه رهبر انقلاب در دیدار سالانهی شورای عالی انقلاب فرهنگی
گفتند كه اتفاقاً شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاه بسیار مستحكمی دارد و
مصوباتش مرّ قانون است.
البته شورای عالی انقلاب فرهنگی در این مدت طولانی فراز و فرودهایی نیز داشته است.
بله؛ گاهی این نهادها مؤثرتر هستند و گاهی هم كمرنگتر ظاهر میشوند.
معمولاً ممكن است در اینطور نهادها و در شرایطی، دشمنیها و مخالفتهایی
هم بشود و گاهی جلوی فعالیتشان هم گرفته شود، ولی همین دوراندیشی حضرت
امام و رهبر معظم انقلاب برای چنین جایگاهی، تقویت مداوم و حمایت از آن،
دلیل اهمیت حوزهی علم و فرهنگ است.
تصور كنید اگر این نهاد نبود، نظامهای دانشگاهی چگونه باید سازماندهی
میشدند؟ نظامهای علمی باید چگونه طراحی میشدند؟ بخشهای گوناگونی مانند
فرهنگستانها، جهاد دانشگاهی، نهادهای دانشگاهی خاص، مجموعههای خاص و
بخشهایی كه در فرهنگ عمومی شكل گرفته است و همه مصوبهی شورای عالی انقلاب
فرهنگی بوده، چگونه شكل میگرفت؟
بخش دیگری از فعالیتهای سالهای اخیر عبارت بود از ورود شورای عالی انقلاب
فرهنگی به مقولههای مهم و راهبردی كه باید در دو دههی آینده در كشور
مورد توجه قرار بگیرد. در دو دههی اول انقلاب زیرساختهای منسجم جزء به
جزء این بخشها شامل ضوابط، مقررات و سیاستها تبیین شد. به طوری كه
دانشگاههای كشور كه اوایل انقلاب محدود به 28 تا 30 دانشگاه جامع بود،
امروزه به 120 دانشگاه كه فقط مختص وزات علوم و بهداشت است، افزایش یافته و
این نتیجهی یك خرد دوراندیش بوده كه كار كرده و برنامهریزی كرده است.
امروزه نزدیك به 60 هزار نیروی هیأت علمی تماموقت در دانشگاهها داریم.
این رقم با احتساب اساتید حقالتدریس و نیمهوقت به بالای 100 هزار عضو
هیأت علمی میرسد. این در حالی است كه این رقم در اوایل انقلاب فرهنگی تنها
4 هزار نفر بود. شروع نهضت نرمافزاری با این تعداد معدود استاد و بدون
زیرساخت مقدور نبود.
اوایل انقلاب سهم ما در تولید علم و مشتركاً با عراق 0/03 درصد در منابع
جهانی بود. این رقم برای ایران در اوایل دوران رهبری حضرت آیتالله
خامنهای (اوایل دههی 1990 میلادی و اوایل دههی 1370 هجری خورشیدی) به
حدود 0/015 درصد رسیده بود. این در حالی است كه امروزه و طبق اعلام منابع
جهانی این سهم به 1 درصد رسیده است.
طبیعی است كه این پیشرفت به برنامه احتیاج داشته و دارد. رهبری این دورنما
را تبیین و ارائه میكنند، اما نهادی به نام شورای انقلاب فرهنگی وظیفهی
تولیت بحث، سازماندهی، پیگیری، برنامهریزی و تعامل با دولتها و مسئولان
اجرایی را برعهده دارد.
نكتهای كه در اینجا مطرح میشود، این است كه شاخصهایی را كه شما مطرح كردید كمی هستند.
نخستین كار یك تشكیلات حكومتی تعریف برنامهی راهبردی در حوزهی علم و
تحقیق است تا در گام اول به حد معینی از كمیت برسد و سپس به عرصهی كیفیت
قدم بگذارد. به همین دلیل تصویب نقشهی علمی كشور بنا به فرمایش رهبر معظم
انقلاب در دستور كار قرار گرفت. امروز پس از یك مطالعهی بیش از 5/2 ساله و
همكاری بیش از دو هزار عضو هیأت علمی و اعضای حوزوی در تدوین این نقشه كه
سند حركت دو دههی آیندهی ما در علم و فناوری است، نقشه جامع علمی كشور
رونمایی شد.
صحبت در مورد كیفیت فقط زمانی امكانپذیر است كه بتوانیم به یك نقطهی قابل
قبول به لحاظ كمّی دست پیدا كنیم. همینطور كه انگلیس به عنوان یك درصد از
جمعیت دنیا تولیدكنندهی 4 درصد علم است، ایران اسلامی هم امروزه با یك
درصد جمعیت دنیا به مرتبهی تولید یك درصد علم دست یافته است. این تغییر بر
اثر فعالیتهای كیفی است.
در این سالها و در كنار طراحی علمی، بر تلاش دانشگاهها و تربیت اساتید و
افزایش ظرفیت دانشجو و تأسیس رشتهها و دانشگاههای جدید نیز تأكید شده
است. ما به علوم بومی احتیاج داریم. یعنی اینطور نباشد كه ما علوم
دیكتهشده را سر كلاس به دانشجوها منتقل كنیم. ما باید توجه داشته باشیم كه
ایرانیان نبوغ بالایی دارند. اساتید ما بهویژه در دو دههی گذشته، اعتماد
به نفس بالایی پیدا كردهاند كه نتیجهی آن ورود به برخی عرصههای ممنوعه
در دنیا بوده است؛ مثل علوم هستهای، سلولهای بنیادی، شبیهسازی، لیزر و
اپتیك.
شورای
عالی انقلاب فرهنگی در این چند دهه اهتمام خود را به اموری مثل مباحث
تجربی و پزشكی معطوف داشته كه البته موفق هم بوده است. اما در صحبتهای
رهبر انقلاب بارها نسبت به كمتوجهی به علوم انسانی اظهار نگرانی
كردهاند. شورا چه قدمهایی را برای این موضوع برداشته است؟
در بحث علوم انسانی، اولاً تأخیر پیشآمده ممكن است به علت نبود طراحی و
برنامهریزی درست باشد. من در ابتدای قبول مسئولیت اعلام كردم كه سه طرح
نقشهی علمی كشور، نقشهی مهندسی فرهنگی كشور و نیز تحول و نوسازی نظام
آموزشی اولویت اصلی من است. این سه دقیقاً مطالبهی اصلی آقا از شورای
انقلاب فرهنگی بود. امروز مطالبهی اول كه نقشهی علمی كشور به عنوان
دورنمای 20 سال آیندهی ما در بخشهای مختلف كمّی و كیفی كشور تمام شده
است. این نقشه شامل اولویتهای علوم و فناوری، با مبانی اسلامی است كه مورد
توافق حوزویها و دانشگاهیها است. رویكرد این نقشه به علوم، ایرانی و
اسلامی است و جهتگیری و جهانبینی را مشخص میكند. جهانبینی اسلامی
مهمترین مقولهای بوده كه باید برای آیندهی كشور طراحی میكردیم.
در گام دوم، مهندسی فرهنگی در دستور كار قرار دارد. البته همین بحث هم به
علت وجود افراد موافق و موافق محل چالشهای جدی بود. حتی در بعضی نشستها و
در مراكز دانشگاهی و علمی، عنوان میشد كه اصلاً مگر میشود فرهنگ را
مدیریت كرد؟ مگر موضوع مهندسی فرهنگی قاعدهپذیر است كه آن را مطرح
میكنید؟
شاید بخشی از علت فاصلهی سال 1381 تا 1386 در انجام فعالیتها به خاطر
همین تضاربها یا به خاطر لزوم شكلگیری ستادی به عنوان متولی كار بود. پس
از این بحثها فضا برای یك گفتمانسازی فراهم شد تا این قضیه فقط در حد
سخنان رهبری باقی نماند و بتوانیم ببینیم در فضای نخبگانی ما چه میگذرد و
دو گروه مخالف و موافق چه حرفی برای گفتن دارند. به همین منظور همایش
مهندسی فرهنگی پس از یك مطالعهی ششماهه در اوایل سال 1385 با تعامل
دستگاههای مختلف در شش ماه دوم برگزار شد. ادبیات مهندسی فرهنگی كه تا
پیش از این همایش محدود به چند صفحه بود، تبدیل به پنج جلد كتاب شد؛ یعنی
سه هزار صفحه تحلیل، اثبات، رد، اجزا، مؤلفهها و بخشهای مختلف.
رهبری
در جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند كه بروید برای این بازیها
فكر كنید و كاری برای تولید انجام دهید. ما این دستور را رسماً در
كارهامان قرار دادیم. اكنون نزدیك به 100 فیلم از این جنس با متناسب با
فرهنگ بومی و دینی كشور ما تولید شده است. این مسیر مطمئناً با پشتیبانی،
برنامهریزی و رفع نقایص ادامه دارد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوعات بسیاری را در این چند سال تصویب كرده است
كه با اگرچه به اسم مهندسی فرهنگی تصویب نشده، اما از اجزای اصلی آن محسوب
میشود. از این دست میتوان به «بازنگری سیاستها و ضوابط چاپ و نشر» با
هدف سامان دادن به مقولهی كتاب در كشور و نیز موضوع ماهواره اشاره كرد؛
«توجه به پذیرش بومی دانشگاههای كشور» هم جزو مهندسی فرهنگی است؛ و یا با
دستور رهبر انقلاب «فعالیت فرهنگی نهادهای بینالمللی» را در شورا هم بررسی
و هم آسیبشناسی و هم ارزیابی كردیم و نتیجه را به شورای عالی امنیت ملی
سپردیم.
«منشور توسعهی فرهنگ قرآنی» به منظور ترویج فرهنگ قرآنی، سیاستگذاری در
بحث تبلیغات محیطی همچون درست مصرف كردن و دوری از مصرفگرایی، تجمل و
فرهنگهای مرسوم غربی، اهتمام به مناطق محروم، بررسی موضوع «تنبلی اجتماعی»
شامل مباحث طلاق و ازدواج، قانونپذیری، نظم اجتماعی و تحصیلات،
آسیبشناسی رشتهی مطالعات زنان و خانواده، سیاستهای معماری، موسیقی،
سینما، فرهنگ ورزش، اخلاق حرفهای اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفت.
یكی دیگر از مباحث مطرح در حوزه كلان فرهنگی، بحث تعلیم و تربیت است. شورا در این زمینه چه فعالیتی داشته است؟
سومین دستور كارِ ما فلسفهی تعلیم و تربیت اعم از آموزش عالی و آموزش و
پرورش به عنوان اولویت دیگر رهبر انقلاب بود. ایشان فرموده بودند كه آموزش و
پرورش و تعلیم و تربیت به فلسفهای مبتنی بر جهانبینی ما نیاز دارد. در
این فلسفه باید جهتگیریهای مورد توجه در تعلیم و تربیت و نگاه اسلام به
انسان مورد توجه باشد تا مبانی تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد و
خروجیهای آموزش و پروش انسانهایی در تراز جهانبینی باشند. حضرت آقا
سالها است كه به نبود چنین سندی اشاره دارند و فرمودهاند آنچه كه ما
داریم، یك چیز تقلیدی و برگرفته از فلسفهی تعلیم و تربیتی است كه ملل غربی
صد سال گذشته به ما تحمیل كردند.
پس از انقلاب، دلسوزان و تلاشگران كوشیدند تا جزئی از این رویّه را اصلاح
كنند، اما اصل و بنیان آن هنوز اصلاح نشده. به همین خاطر این امر باجدیت در
دستور كار قرار دارد. اینگونه كارها چند سال برای تأثیرگذاری زمان نیاز
دارد و ممكن است خیلی محسوس نباشد، اما واقعاً شبانهروزی در شورا دنبال
شده است.
تقریباً 4 سال است كه در شورا دربارهی فلسفهی تعلیم و تربیت و سند تحول
آموزشی در نظام آموزش پرورش كار میكنیم. در حال حاضر سند فلسفهی تعلیم و
تربیت به پایان رسیده. یعنی دوستان ما در آموزش و پرورش كارشان را انجام
دادهاند و نتایج آن را در اختیار شورای تخصصی تحول و نوسازی شورای عالی
گذاشتهاند. این كار تقریباً دو سال پیش در دستور قرار گرفت، بحث شد،
اشكالها گرفته شد و دوباره برای اصلاح برگشت. چند ماه قبل پیشنهادها به
صورت یك مجموعه تحت عنوان سند تحول به ما داده شد و در دستور كار شورای
عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت.
با پیگیریهای انجام شده است و برای بررسی و مشورت با مسئولان، اعضای شورا و
ریاست محترم شورای عالی، سند را به دوستانی در قم و تهران ارائه كردهاند و
اشكالات آن را استخراج كردهاند. اگر بخواهیم مبنای ما در فلسفهی تعلیم و
تربیت، نظام جمهوری اسلامی باشد، باید اشكالات را كاملاً برطرف كنیم تا
بتوانیم ادعا كنیم كه این همان سندی است كه به آن باور داریم. مبتنی بر این
فلسفه، سند تحول كه در حقیقت راهبردهای میانی و میدانی، یعنی بالایی و
متوسط و اجرایی است، باید در بخش عملیاتی تغییر كند.
ظاهراً رهبر انقلاب دستوری هم مبنی بر طراحی بازیهای رایانهای به شورا دادهاند؟
بله؛ همانگونه كه میدانید، بخشی از فیلمها و بازیهایی كه دشمن برای
جوانان و نوجوانان تهیه میكند، دشمنی آگاهانه یا ناآگانهای در درونشان
هست و بنیادهای فكری ما را نشانه رفته است. ایشان سال 1386 یا 1384 در
جلسهی شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند كه بروید برای این بازیها فكر
كنید و كاری برای تولید انجام دهید. ما این دستور را رسماً در كارهامان
قرار دادیم و در كنار سه اولویت مهم دیگر از این مورد هم غفلت نكردیم.
مواردی كه ایشان در مورد دانشجویان خارجی، در مورد سرگرمی و بازیهای
رایانهای، در مورد كتاب و نشر و در مورد نخبگان فرمودهاند، جزئی از
مهندسی فرهنگی است. به همین سبب ما این بنیاد را شكل دادهایم، اساسنامهاش
را تنظیم كردیم، سیاستهای اساسی آن را تعریف كردیم و متولیای برای این
امر قرار دادیم و تاكنون سه سال از كار جدی بنیاد میگذرد. اكنون نزدیك به
100 فیلم از این جنس با موتور ایران، فناوری ایرانی، مضامین ارزشی،
آرمانی، اسلامی، دینی و متناسب با فرهنگ بومی كشور ما تولید شده است. این
مسیر مطمئناً با پشتیبانی، برنامهریزی و رفع نقایص ادامه دارد.
آیا خاطرهای مرتبط با حوزهی فعالیت شورا در دیدارهای رودررو با حضرت آقا دارید؟
در دیداری كه در ابتدای پذیرفتن این مسئولیت با رهبر انقلاب داشتم، ایشان
گفتند كه شورای عالی انقلاب فرهنگی فقط كارش سیاستگذاری نیست، پیگیری هم
هست. حتی تعبیرشان این بود كه هل دادن هم است. بعد فرمودند كه شما
وظیفهتان این است كه كار را جلو ببرید و خودتان را درگیر اجرا نكنید، ولی
كار باید تا نقطهی اجرا پیگیرانه پیش برود.
من حسم این بود كه آقا نظرشان این نیست كه ما فقط یك سری سیاست تصویب كنیم،
بلكه باید وارد صحنه بشویم و مدیریت كنیم. این مدیریت باید اتفاق بیفتد
گرچه در این سالها برای عملیاتی كردن این موضوع مشكل داشتیم.
نكته دیگر اینكه حدود هشت سال پیش عدهای مطرح كردند كه اصلاً شورای
عالی انقلاب فرهنگی چه جایگاهی دارد كه رهبر انقلاب در دیدار سالانهی
شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند كه اتفاقاً شورای عالی انقلاب فرهنگی
جایگاه بسیار مستحكمی دارد و مصوباتش مرّ قانون است. این دفاع و حمایتی كه
آقا از شورا و از كیان این نهاد میكنند، به نظرم بسیار قابل توجه است و
وظیفهی ما را سنگینتر میكند.