کیهان: اين مطلب را «اميد-ر» از
نفوذيهاي سابق گروهکها در جنبش دانشجويي عنوان کرد. وي در پايگاه اينترنتي اخبار
روز مينويسد: حضور در انتخابات واجد اين معناست که موسوي و حاميانش نبايد اعتراض
ميکردند و به خيابان ميآمدند بلکه بايد ميرفتند کار قانوني و حزبي و روزنامهاي
ميکردند و خود را براي انتخابات 92 آماده ميکردند. حضور در انتخابات اگر سوال رد
ادعاي تقلب در انتخابات 4 سال پيش نباشد قطعا مغاير روش و منش خياباني است. حضور در
انتخابات 92 يعني اعلام آغاز دوباره سياستي که 4 سال پيش در 25خرداد در خيابان
پايانش را اعلام کرديم.
وي خاطرنشان ميکند: موسوي روز 22خرداد خود را برنده
انتخابات کرد و غير از آن را تقلب دانست و ديگر با حاکميت هيچ حرفي نزد. مهدي کروبي
هم همينطور. جز يک نامه به هاشمي درخصوص تجاوز به بازداشتيها، ديگر هيچوقت و به
هيچ طريق حاکميت را در هيچ سطحي مخاطب قرار نداد. همان موقع بسيار شنيديم و
خيليها- از اصلاحطلبان و خود سبزها تا حکومتيها-گفتند که ميرحسين و حتي اگر
معتقد است تقلب شده بايد دست از اعتراض بکشد و بايد هواداران و ياران خود را براي
انتخابات بعدي سازماندهي کند. او اما هرگز چنين نکرد. هيچ حرفي از انتخابات نزد و
اساسا ديگر هرگز با حاکميت سخن نگفت. همه ميدانيم که او ميتوانست کنار بکشد،
ميتوانست حزب تشکيل دهد و آماده انتخابات بعدي شود. اما او چنين نکرد. هرگز هيچ
حرفي از معامله و سازش نزد.
اين نفوذي گروهکها ادامه ميدهد: خيلي از زندانيان
جنبش سبز- چه آنها که هنوز در زنداناند و چه آنها که دوران محکوميتشان تمام
شده-، ميتوانستند با نوشتن چند خط به عنوان توبهنامه، يا اظهار پشيماني، يا با
کوتاه آمدن از ادعاي تقلب، يا با برائتجويي از موسوي و جنبش سبز، زندان نروند (کما
اين که حتي عدهاي توانستند با نادرست خواندن سياست) خيابان، فضاي جديدي براي
فعاليت سياسي آينده شان باز کنند. اما اکثريت آنها چنين نکردند. بديهي است که
آنها ميدانستند براي کانديدا شدن در هر انتخاباتي در آينده، نبايد زندان رفته و
نبايد محکوميت قطعي داشته باشند و... و در کنار اين واقعيات، بايد ياد خودمان هم
بيفتيم. وقتي در خيابانها شعار تقلب سر ميداديم بيشتر ما، آخرين چيزي که به آن
فکر ميکرديم، شرکت دوباره در انتخاباتي بود که مجريان و ناظرانش همانها باشند که
در 88 بودند.
وي همچنين نوشت: حاميان سابق جنبش سبز، البته ميتوانند وارد
انتخابات شوند. ميتوانند در ستادهاي انتخاباتي [...] - که صراحتا ميگويد
اصولگراست و يکي از مهمترين تحرکات خياباني جنبش سبز، 25 بهمن، را صراحتا محکوم
کرده، و همين حالا هم، واکنشش در برابر بازداشت اعضاي ستادش، اين است که خود همين
اعضا را به افراطيگري متهم ميکند- يا در ستاد [...] -که در نمازجمعه 29خرداد،
وقتي رهبري صراحتا خط و نشان ميکشيد، اشک ميريخت- فعاليت کنند و مردم را به راي
دادن به اينها تشويق کنند. اما بايد بپذيرند که اين حضور، اين دعوت، و اين تشويق،
متضمن پذيرش شکست جنبش سبز است. به زبان بياوريم يا نه، معناي حضور در انتخابات 92،
اين است که ما فرداي 22خرداد 88، اشتباه کرديم. اين يعني رد ادعاي تقلب.