کد خبر: ۱۳۷۹۳
زمان انتشار: ۱۰:۵۱     ۱۸ خرداد ۱۳۹۰
يك كارشناس فرهنگي با اشاره به ضرورت صدور تجربيات انقلاب اسلامي در جريان بيداري اسلامي اخير با بيان اينكه ما در برهه آژير قرمز هستيم و امروز وقت انقلابي كار كردن است، گفت: اكنون زمان صدور انقلاب دوم فرارسيده است.
فروز رجايي‌فر در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگي فارس درباره ضرورت‌هاي صدور انقلاب اسلامي و بايدها و نبايدهاي آن با تاكيد بر اين كه صدور انقلاب اسلامي يك پروژه براي اجرا در يك مقطع زماني محدود نيست، گفت: بحث صدور انقلاب يك فرآيندي است كه با پيروزي انقلاب اسلامي كليد خورده و مسير خودش را هم رفته و با وجود فشارها و مضايقي كه در داخل و سطح جهان عليه آن اعمال شده، نهالي بوده كه امروز به بار نشسته است بايدش را خداوند مقدر كرده و نبايدش در يد قدرت بشري نيست. 
وي قرائت حضرت امام(ره) از اسلام ناب محمدي را نكته كليدي در بحث صدور انقلاب اسلامي دانست و با اشاره به وجود نگرش‌هاي انحرافي چه در بين شيعيان و چه در ميان اهل سنت، افزود: بحث صدور انقلاب از اين جهت اهميت خواهد داشت كه ما يك برداشت صحيح، ناب و مبتني بر يك عالم الهي و مسلط بر قرآن و سنت رسول‌الله(ص) را در سطح جهاني مطرح مي‌كنيم كه با توجه به فطرت پاك مسلمان‌ها و آرزوي آنان براي بازگشت به فرهنگ اسلامي جاذبه‌ دارد و باعث پذيرش آراي حضرت امام(ره) مي‌شود و اين از اثرگذاري و اشاعه افكار انحرافي و فرقه‌هاي ساختگي به نام اسلام در بين جماعت‌هاي مسلمان جلوگيري مي‌كند. 
رجايي‌فر همچنين با اشاره به بيداري اسلامي آن را ثمره مقاومت 30 ساله ملت ايران دانست و گفت: پس از انقلاب جريان صدور امواج انقلاب در جهان اسلام اتفاق افتاده كه در آن زمان جهان اسلام را به حركت درآورد لكن همان موقع با حمايت كشورهاي غربي، حكومت‌هاي طاغوتي اين امواج را سركوب كردند و نهايتا اين كشورها را براي چند دهه به يك ثبات مرگ‌بار رساندند. 
وي با اشاره به اين حقيقت كه در حمله 22 روزه اسرائيل به غزه، خون بر شمشير پيروز شد، افزود: نخست تداوم استقامت ما ظرف اين 30 سال و دوم دو پيروزي نظامي كه حزب‌الله لبنان و مردم غزه در مقابل اسرائيل داشته‌اند كه يك اسطوره شكست‌ناپذيري در مقابل گروهي كه از نظر دفاعي و تسليحاتي بنيه محدودي دارند شكست مي‌خورد، در حقيقت نشان داده كه اين قدرت جنبه فرهنگي و اعتقادي بوده كه رسوايي اين شكست را به رژيم صهيونيستي تحميل كرده است و اين دو مولفه تعيين كننده در موج بازگشت به اصالت خويشتن و بهره‌برداري از منابع غني فرهنگ اسلامي و ايجاد بيداري اسلامي در منطقه است. 

* مشكلي كه در عرصه فرهنگي داخل كشور دچار آن هستيم گريبانگير نهادهايي است كه با خارج كشور كار مي‌كنند 

دبيركل ستاد پاسداشت شهداي جهاني اسلام، در ادامه اين گفت‌وگو در پاسخ به سوالي درباره عملكرد دستگاه‌هاي مسئول در صدور انقلاب اسلامي گفت: چون آمار دقيقي از اين فعاليت‌ها در اختيار ندارم نمي‌توانم به اين سوال شما پاسخ دهم؛ اما نكته‌‌اي كه مي‌شود اشاره كرد اين است كه اگر سياست‌هاي فرهنگي و تبليغي موثر و مدوني موجود باشد، حتما در داخل كشور هم قابل اجراست و لكن ما الان دچار اين همه آفات و سردرگمي فرهنگي هستيم و به نظر مي‌رسد همان مشكلاتي كه در عرصه فرهنگي داخل كشور دچار آن هستيم، گريبانگير سازمان‌ها و نهادهايي كه با حوزه خارج كشور كار مي‌كنند نيز باشد. 
وي با اشاره به رفت‌وآمدها و همايش‌هاي گوناگون در اين زمينه گفت: طبيعتا در چارچوب مناسبات رسمي و اداري و رفت و آمدها و همايش‌ها نيست كه جرياني فراگير و سراسري مي‌شود چراكه بسياري از كساني كه به اين همايش‌ها رفت و آمد مي‌كنند چهره‌هاي شناخته شده و نزديك به دولت‌ها هستند و آنها آنقدرمستقل و برجسته‌ نيستند كه قدرت تاثيرگذاري داشته باشند و اگر بندرت افرادي باشند كه توانمندي فرهنگي خاصي دارند، به‌دليل جو خفقان و سركوبي كه در كشورهاي عربي بوده، دستشان در برابر حاكمان جائر بازنبوده است لذا حتي اگر نخواهيم به اين سازمان‌ها نمره بدي بدهيم مسلما مي‌توانيم ادعا كنيم كه بحث بيداري اسلامي را نمي‌توان در اثر فعاليت‌هاي رسمي اين سازمان‌ها دانست. 

* مشكل صداوسيما در جذب ذائقه مردم به طريق اولي مشكل اين سازمان با مخاطبان خارجي است 

رجايي‌فر همچنين درباره عملكرد صداوسيما در بحث صدور انقلاب اسلامي گفت: شايد منصفانه نباشد در يك سوال درباره عملكرد و آسيب‌هاي اين دستگاه را به‌ويژه آنجايي كه با مخاطب عرب در رابطه است قضاوت كنيم؛ اما به نظر من تلاش خودشان را كرده‌اند و در وسع خودشان حركت كرده‌اند و البته فضاهايي براي گسترش وجود داشته كه استفاده نشده و غفلت شده و نگاه‌هاي سليقه‌اي بوده كه موجب طرد افراد موثر شده و ديگر اين كه تبليغات علمي و مبتني بر دانش روز روانشناسي و جامعه شناسي و همچنين اصول حرفه‌اي نبوده است. 
وي افزود: صدا و سيما با اين مشكلات در داخل نيز روبرو است و وقتي نتوانسته توليداتش را با فرهنگ انقلاب و ذائقه قاطبه مردم و خواسته علما هماهنگ كند، به طريق اولي اين مشكل را با مخاطبان خارجي كه شناخت كمتري از آنها دارد خواهد داشت و تاثيرگذاري‌اش محدودتر خواهد شد. 
اين كارشناس فرهنگي در همين حال به رقباي رسانه‌اي صداوسيما اشاره و تاكيد كرد: بالاخره صدا و سيما در عرصه جهاني نيز رقبايي دارد كه نمي‌توان منكر تاثيرگذاري علمي‌تر و تكينكي‌تر آنها در ميان اعراب شد؛ شما مي‌بينيد كه عربستان با پخش فيلم‌هاي سينمايي و سريال‌ها در شبكه‌هاي MBC به طور عظيمي فرهنگ سنتي اعراب را مورد تهاجم قرار داده‌ و در كنار آنها رسانه‌هاي غربي را كه در ديد و دسترس مردم منطقه هستند و در مقابل اين همه ما العالم را داريم با توان محدود كه با اين غول‌هاي رسانه‌اي بايد رقابت كند؛ در نهايت فكر مي‌كنم كه صداوسيماي ما نيز نبايد مدعي باشد كه بيداري اسلامي رخ داده در جهان اسلام مديون فعاليت‌هاي اوست. 

* انتقال مفاهيم انقلابي مهم‌تر از ساختن فيلم و گذاشتن در يوتيوب است 

رجايي‌فر در بخش ديگري از اين گفت‌وگو با اشاره به فعاليت‌هاي نيروهاي انقلابي به صورت فردي و در قالب NGOها گفت: اين كه نيروهاي جوان انقلاب وارد اين عرصه شده‌اند و از تكنولوژي‌هاي ارتباطي جديد براي اثرگذاري استفاده مي‌كنند خوب است، اما بديهي است كه اين جريان اصطلاحا پسيني است؛ يعني اول امواج بيداري راه افتاده و امروز دوستان مي‌خواهند كه به آن برسند و احيانا بر موج‌ها سوار شوند و اثرگذاري كنند اما بايد حواسشان باشد كه اگر بخواهيم مساله صدور انقلاب زيربنايي و اصولي باشد، بايد مباحث را اولا بر اساس اهميت شناسايي و تفكيك كنيم و بعد به‌طور عمقي و تدريجي انتقال دهيم. 
وي افزود: به عنوان مثال تا امروز نديده‌ام كه در داخل ايران كسي اين دغدغه را داشته باشد كه مهم‌ترين آلترناتيو و رقيب انديشه و حكومت اسلامي ايران در منطقه، نوع حكومت لائيك تركيه است كه به‌دليل حضور فعلي مسلمانان در قدرت، به ظاهر اسلامي به‌نظر مي‌رسد، بايد توجه شود كه ظرفيت فقه سياسي و پيشينه فرهنگي اعراب به جهات روشني براي نزديكي به مدل تركيه بيشتر است و اين از مخاطراتي است كه جوانان ما بايد در تحليل‌هاي عميق خود به آن برسند و براي معالجه اين تهديد راهكار پيدا كنند. 
رجايي‌فر در عين حال تاكيد كرد: شما ممكن است يك شعر تاثربرانگيز را كليپ كنيد و در فضاي مجازي قرار دهيد و براساس آن فردي به خيابان بيايد و شهيد شود و در تكرار اين جريان موجي ايجاد شود، انقلاب سرعت بگيرد و رژيم جائر ساقط شود؛ اما چه برنامه و پيشنهادي براي بعد از پيروزي داريد و در مرحله تاسيس يك نظام مطلوب چه تاثيري مي‌توانيد داشته باشيد؟ مثلا در مصر امروز، چه بايد كرد؟ چگونه به ملت مصر بگوييم كه اين گام پيروز انقلاب اول، احتياج به انقلاب دوم دارد كه دست آمريكا را از كشور شما كوتاه كند؟ چه فايده‌ كه مبارك برود و نامبارك ديگري جاي او را بگيرد و با وجود تغيير ظاهري و در يك پروژه چند ساله دوباره كشور شما به جايي كشيده شود كه در دوران سادات و مبارك بود؟ لذا اين فاز كه به مفاهيم عميق اعتقادي و انقلابي بپردازيم و تجربيات انقلاب خودمان را انتقال بدهيم مهمتر از ساختن فيلم و گذاشتن آن دريوتيوب است. 
دبيركل ستاد پاسداشت شهداي جهاني اسلام، با اشاره به تجربيات سال‌هاي اوليه انقلاب اسلامي گفت: اگر يك بار تاريخ انقلاب را مرور كنيم، تقريبا يك كليد براي تداوم و ثبات جمهوري اسلامي ايران پيدا مي‌كنيم و آن ولايت فقيه است؛ اگر شما ولايت فقيه را از كشور اسلامي ما برمي‌داشتيد امروز چيزي به نام جمهوري اسلامي ايران باقي نمانده بود؛ امروز در مصر، در شرايط اول انقلاب ايران هستند در حالي كه آنها شخصيتي مثل امام خميني(ره) ندارند كه بتوانند اين مفاهيم را استخراج كنند و براي آينده كشورشان قانون اساسي اسلامي تدوين كنند و ...؛ حال اولين رئيس جمهور به مانند بي‌صدر مي‌آيد؛ فرضا اولين خيانت را ملت مصر مي‌فهمد و كنار مي‌گذارد؛ باز در طول تاريخ جلوتر كه مي‌روند، دشمن هم با زيركي‌هاي جديدي جلو مي‌آيد دشمن با پيچيدگي‌هاي لازم براي هر جا عمليات مناسب آن جا را طراحي مي‌كند. در اين كشورها عنصري به نام ولايت فقيه و رهبري وجود ندارد و اين نقص به‌‌زودي همه اين انقلاب‌ها را به انحطاط مي‌كشاند و دوباره آنها را در دامن آمريكا قرار مي‌دهد؛ كما اين كه در كشور ما هم تلاش كردند از بعضي مسئولان و روحانيون بزرگ تا رده‌هاي پايين‌تر همه در مسير منافع آمريكا قرار بگيرند و متاسفانه در مواردي نيز موفق شدند. 
وي افزود: حال كه فضا، فضاي انقلاب است، ما بايد به مرحله بعدي فكر كنيم و در تعامل با حوادث منطقه، يك گام از خود انقلابيون جلوتر باشيم. آنها مسايل كف خيابان را خودشان مي‌توانند پيش ببرند و سازماندهي كنند و خيلي هم بهتر مي‌دانند كه چه بايد انجام دهند؛ اما به نظر من اگر درد صدور انقلاب اسلامي را داريم بايد به فاز بعدي فكر كنيم كه براي بعد از پيروزي انقلاب‌ها نسخه‌اي جهت حل معضلات سياسي و فرهنگي آنها داشته باشيم. 

* بايد زمينه‌هاي صدور انقلاب دوم را اكنون فراهم كنيم 

رجايي‌فر در ادامه اين گفت‌وگو چگونگي ورود به فاز بعدي صدور انقلاب اسلامي را تبليغ مساله «آمريكا، شيطان بزرگ» دانست و گفت: اين به معناي اين است كه همه محورهاي تبليغاتي ما و همه دعوت‌هاي انقلابي به اين سمت برود كه در همه اين كشورها همه مشكلات مسلمانان از آمريكاست و بايد نيروهاي جهان اسلام عليه آمريكا و بيرون انداختن آمريكا از منطقه اعم از بيرون كردن سياسي، نظامي و فرهنگي بسيج شود. 
وي افزود: در حقيقت ما بايد زمينه‌هاي صدور انقلاب دوم را اكنون فراهم كنيم و به اين فكر باشيم كه دائم اين مخاطرات را در همان ارسال ايميل‌ها و فيلم‌هايي كه ساخته مي‌شود گوشزد كنيم و نرويم به فاز درگيري‌هاي كنوني، بلكه برويم به فاز بعدي و بگوييم در حقيقت دشمن اصلي و خطر اصلي شيطان بزرگ است و به اين سمت سوق بدهيم كه سفارت‌‌خانه‌هاي آمريكا را بگيرند، واقعا آمريكايي‌ها را از خاك خودشان بيرون بكنند، در مقابل بازگشت آمريكا و چهره‌هاي آمريكايي مقاومت بكنند و فرق اسلام آمريكايي و اسلام مقاومت را بشناسند. 
اين كارشناس فرهنگي ادامه داد: اگر بتوانيم اين مولفه‌هاي بنيادي را مطرح كنيم و هشت استاد دانشگاه و دانشجو فعال به اين شكل با شما همراه شوند و اين مسايل را از شما بپذيرند آنها خودشان معلمي خواهند شد براي صدور انقلاب دوم به داخل مردم خودشان لذا فكر مي‌كنم نقش ما اينجا بيشتر انديشيدن به صدور انقلاب دوم است چون انقلاب اول به جريان افتاده و ان‌شاءالله پيروز مي‌شود و اگر به انقلاب دوم فكر نكنيم همه انقلاب‌هاي اول شكست مي‌خورد. 

* دفاع ما از فلسطيني‌ها محكم‌ترين سند عملي عبور ما از بحث شيعه و سني است 

رجايي‌فر در ادامه اين گفت‌‌وگو در پاسخ به سؤالاتي درباره حساسيت‌هاي موجود درباره فعاليت‌هاي فرهنگي براي انقلاب اسلامي و ايجاد جو ضد شيعي در منطقه گفت: مباني صدور انقلاب بايد مبتني بر صدور آراي امام و اسلام ناب محمدي(ص) باشد كه يكي از مهم‌ترين مولفه‌هاي برداشت امام از اسلام، التزام به وحدت شيعه و سني است لذا از هيچيك از فعالان فعلي فضاي صدور انقلاب پذيرفته نيست كه در عرصه بحرين، بحث شيعيان را محوريت دهند. درست است كه شيعيان مظلوم‌اند اما اهل سنت آنجا نيز مظلوم هستند و آنها نيز به استضعاف كشيده شده‌اند. 
وي افزود: اگر چه مظلوميت شيعيان بخشي از واقعيت است؛ اما غلط است كه مبناي تحليل را بر اين قرار دهيم كه شيعيان تحت ستم هستند و مساله را در چارچوب تنازع شيعه - سني بررسي كنيم؛ چرا كه واقعيت مهمتر اين است كه جهان اسلام گرفتار چنگال نيروهاي حاكم آمريكايي و اينجاست كه بايد با تبليغ مولفه وحدت شيعه و سني اختلاف را كنار بگذاريم و به تعبير رهبري آب به آسياب دشمن نريزيم. 
اين فعال مسائل فلسطين تاكيد كرد: بنده به عنوان كسي كه در حوزه فلسطين كار مي‌كنم معتقدم دفاع ما از فلسطيني‌ها محكم‌ترين سند عملي عبور ما ازشكاف شيعه و سني است؛ چرا كه وقتي شما از فلسطين دفاع مي‌كنيد نشان مي‌دهيد كه بحث شيعه و سني نيست و شما از حق و انسانيت و از حقوق انسان دفاع مي‌كنيد و فلسطين همانطور كه محور فكر مقاومت در جهان اسلام بوده، مي‌تواند محور اساسي در بحث وحدت شيعه و سني باشد. 
وي در مقابل دامن زدن به جو ضد شيعي را خواسته حكام ارتجاعي فعلي و به ضرر جريان انقلابي منطقه دانست و گفت: اگر ما خودمان به اشتباه اختلاف شيعه و سني را در ميان خودمان و در جهان برجسته نكنيم، اصلا به صلاح انقلابيون جهان عرب نيست كه بر عجم يا شيعي بودن ايران تاكيد كنند؛ امروز تصوير كلي از جهان عرب اين است كه در اين مقطع انقلابي در برابر غرب و سلطه سياسي و فرهنگي آن در حال شكل‌گيري است و مردم به اين تشخيص رسيده‌اند كه پس از ده‌ها سال‌ حاكميت دست‌نشاندگان غرب، در اين روند چيزي جز حقارت، ذلت و ظلم و فقر و فساد نصيب ملت‌ها نشده و در عين حال ايران را مي‌بينند كه 30 سال در مقابل غرب ايستاده و هزينه‌هاي سنگيني براي حفظ استقلال خود پرداخت كرده و سيادتي را در منطقه و جهان براي خود آفريده است. بر اين اساس به نظر مي‌رسد بايد اكراه داشته باشند كه بگويند ايران چون شيعه يا عجم است درمقابل غرب ايستاده؛ بلكه بهتر است بگويند كه اين اسلام ناب رسول اكرم (ص) است كه در ايران به مصاف غرب برخاسته و ايران شيعي را از چنگ آمريكا بيرون كشيده است و امروز آنها نيز به اين نگاه رسيده‌اند كه در مقابل غرب بايستند لذا در كنار ما قرار گرفته‌اند. 
رجايي‌فر با اشاره به شخصيت سيدجمال‌الدين اسدآبادي به عنوان يك مصلح و بيدارگر اسلامي تصريح كرد: وي پس از سفر به مصر با بزرگاني چون محمد عبده همنشين شد و تاثيرات شگرفي گذاشت و جالب است كه بعد از فوت سيدجمال اين تصور وجود داشت كه او از اهل سنت بوده است و امروز رساله‌هايي نوشته مي‌شود كه اصل و نسب او چه بوده و در محضر چه علمايي درس خوانده تا ثابت كنند كه او شيعه بوده است. 
وي با مطرح كردن اين سوال كه چرا ما اينگونه رساله‌ها را داريم؟، افزود: اين رساله‌ها نشان مي‌دهد مرحوم سيدجمال براي نزديكي به اهل سنت و جهان عرب، شيعه بودن خودش را آن قدر در حاشيه هويت اسلامي خود قرار داده بود، كه اين ادعا امروز نياز به اثبات دارد؛ چرا كه سيدجمال بصيرت داشت و به مهار فاجعه بزرگ هجوم استعمار به كشورهاي اسلامي فكر مي‌كرد و مساله‌اش همه جهان اسلام بود و روي اختلافات متمركز نبود و اين در حالي است كه ما در مقابل كساني را مي‌بينيم كه با اين كه خودشان را عاشق رسول الله (ص) و اهل بيت(س) نشان مي‌دهند دچار غفلت و جهالت مي‌شوند و حتي وظيفه دفاع از فلسطين را شبهه‌دار مي‌دانند لذا بايد معيارانديشه و عمل ما فقط امام خميني(ره) باشد. 

* به‌جاي اينكه قرارداد ببندند 10هزار توريست بروند مصر، بايد براي تشكل‌هاي مردمي رابطه ايجاد كنند 

رجايي‌فر در ادامه اين گفت‌وگو به راهكارهاي صدور انقلاب دوم و نيازهاي آن اشاره كرد و گفت: من فكر مي‌كنم كه ما الان در يك برهه آژير قرمز هستيم و امروز وقت انقلابي كار كردن و انقلابي فكر كردن ماست و اگر از اين فرصت انتقال قدرت استفاده نكنيم، شايد ظرف 5 - 4 سال آينده در منطقه، فضاي مطلوب آمريكا رقم بخورد و ديگر فرصتي براي عمل كردن نباشد لذا بايد به اين چند سال به شكل يك وضعيت فوق‌العاده نگاه كرد چرا كه حداقل 5 - 4 سال طول مي‌كشد تا ديكتاتورهاي بعدي ظهور كنند و ميخ‌هاي قدرت خود را بكوبند. 
وي افزود: البته در اين مسير بايد اين دقت را داشته باشيم كه در مسائل داخلي اين كشورها دخالت نكنيم و صرفا مطالبات را به‌نوعي تبيين كنيم كه مردم در انتخابات و تمايلات، به‌سوي آن حزب و گروهي متمايل شوند كه مي‌تواند پاسخگوي اين مطالبات انقلابي باشد. 
اين كارشناس فرهنگي به لزوم پشتيباني دولت اسلامي براي حضور جوانان انقلابي ايران در صحنه وقايع منطقه اشاره كرد و افزود: متاسفانه بدليل محدوديت منابع، انتقال معارف و تجربيات انقلاب ايران فقط از مجاري مردمي قابل اجرا نيست و نياز به طرح و برنامه از سوي دستگاه ديپلماسي كشور دارد. مثلا در مورد مصر ما بايد سريع با اين كشور رابطه ايجاد كنيم و به‌جاي اين كه قرارداد ببنديم 10 هزار توريست براي تفريح و خوش‌گذراني به مصر بروند و در اين فضا حركت كنيم كه سيل مسافران امارات و تايلند، اين بار به مصر سرازير شود، بايد از ظرفيت تشكل‌هاي غيردولتي براي انتقال تجربه انقلاب به مردم آن جا استفاده كنيم. 
وي افزود: بديهي است كه سازمان‌هاي مردم نهاد براي اعزام نيروهاي فكري و ايجاد رابطه مداوم با نيروهاي نخبه در جهان عرب، مشكل اقتصادي دارند و قطعا براي استفاده از ظرفيت علمي و عملياتي بچه‌هاي انقلابي و افرادي كه مطالعه مي‌كنند و طرح و برنامه دارند بايد امكانات سفر فراهم شود تا تيم‌هايي از ايران به صورت مطالعاتي و دوستي، انجمن‌هاي علمي و قاريان قرآن و ديگر قالب‌ها به اين كشور رفت و آمد كنند. 
وي با اشاره به اين كه حمايت دولت لازم است اما كافي نيست افزود: از طرف ديگر هم بايد بچه‌هاي انقلابي تلاش كنند تا اولين شكافي كه بين ما و جهان عرب وجود دارد يعني مساله زبان را پر كنند و تلاش كنند تا در سطوح عالي زبان عربي و انگليسي بياموزند كه بتوانند در تيم‌هاي عقيدتي و با تخصص‌ها و گرايش‌هاي مختلف هنري مانند نقاشي، عكاسي تورهايي ترتيب دهند و وارد كشورهاي عربي شوند، با مخاطبان هم نوع جلسه داشته باشند و نتيجه اين باشد كه اولا ايران را بشناسانند تا ايران‌هراسي و اين شبهه كه ملت ايران خودش را جداي از اعراب مي‌داند برطرف شود و ثانيا تجربيات ما به آنها منتقل شود مضافا اين كه رقباي ما هم صحنه را براي مانور ما خالي نمي‌گذارند بايد آنقدر قوي باشيم كه تهاجم فكري و فرهنگي آنها را هم دفع كنيم. 

* بايد با فاصله گرفتن از فضاهاي مجازي و باور داشتن به قدرت آن، وارد فضاي عملياتي شويم 

اين كارشناس فرهنگي با تاكيد بر لزوم رويكرد انتقادي به منظور دستيابي به قله‌ها تصريح كرد: علي اي حال اگر ما اين فضاي گذار را از دست بدهيم معلوم نيست سرنوشت منطقه بعد از 5 - 4 سال چه خواهد بود و امروز است كه ما احتياج به حضور در كنار مردم انقلابي و نوع سخنان رئيس جمهور داريم كه پرشورترين شعارها عليه غرب و درباره مسائل منطقه عنوان شود و متعجبم كه در اوج چنين ضرورتي چرا سكوت در پيش گرفته شده و از آن مهم‌تر اين كه در چنين شرايط بسيار حياتي جهان اسلام، چرا با طرح بعضي مسائل انحرافي در داخل كشور بنوعي ريشه‌اي، مقام ولايت كه مي‌تواند كنه و هدف تبليغات ما به انقلابيون منطقه براي حفاظت از مسير و آينده انقلاب‌ها باشد، زيركانه مورد تضعيف قرار مي‌گيرد. 
وي افزود: فكر مي‌كنم دچار يك فترت و غفلت هستيم و اهميت موقعيت تاريخي را تشخيص نمي‌دهيم و از اين رو در شرايط عملكرد نامناسب و نامطلوب سران دستگاه‌هاي اجرايي كشور لازم است دوستان جوان مطالباتشان را به اين سو سوق دهند كه از مجاري قابل اعتماد در داخل نظام، مطالبات خود را تعقيب كنند و با فاصله گرفتن از فضاهاي مجازي و باور داشتن به قدرت آن، وارد فضاي واقعي و عملياتي شوند و ارتباطاتي را در فضاي حقيقي ايجاد كنند و تلاش كنند آن رابطه عيني كه بايد و شايد، بين ملت ايران و ملت‌هاي منطقه برقرار شود تا شايد بتوانيم در قالب اين نزديكي، تجربيات 30 ساله‌مان را انتقال دهيم و آنها را به مخاطرات در كمينشان آگاه كنيم؛ چرا كه الان وضعيت اينگونه نيست كه خيالمان راحت باشد كه مبارك و بن‌علي رفتند و بقيه طواغيت هم مي روند و حالا منطقه از آن‌ ماست و خاورميانه، خاورميانه اسلامي شده است؛ اين تحليل غلط است، با چه تدبيري با چه پشتيباني و با چه نيروهاي مقاومي و با چه انديشه مبنايي؟ ما در خطريم كه نقشه آينده چگونه ترسيم ‌شود و بايد ما در ساخت آينده منطقه حضور فعال داشته باشيم؛ ولي متاسفانه دستگاه‌هاي مجري ما در خواب و دولتمردان ما غافل و منفعل‌اند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۳۶ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۰
۰
۰
نقش رجايي فر در سي دي ظهور چيست
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها