کد خبر: ۱۳۷۷۴۵
زمان انتشار: ۱۰:۵۹     ۱۲ خرداد ۱۳۹۲
این روزها که تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری انتخابات یازدهم شروع شده، از عجایب روزگار در تبلیغات، آن است که وادادگان دیروز، قصد دارند تا مدال هسته ای شدن ایران را برسینه همان جریانی بچسبانند که پذیرفته بود فعالیت های هسته ای کاملاً متوقف شود.
به گزارش 598، دکتر یدالله جوانی در بصیرت نوشت:
جمهوری اسلامی ایران، اینک عضوی از باشگاه هسته ای جهان بوده و از دانش، فناوری و چرخه سوخت برخوردار است. ایده هسته ای شدن ایران، از همان سال های اول انقلاب در ذهن برخی از شخصیت های برجسته انقلاب وجود داشت و بر همین اساس، حرکت در این مسیر، به ویژه در دوران پس از جنگ، آغاز و اولین نشانه های آن، در سال 1381 و در زمان حضور اصلاح طلبان در قدرت آشکار شد.

آشکار شدن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران در سال 1381، با تهاجم سنگین سیاسی و تبلیغی غرب مواجه شده، و در یک فضای سنگین رسانه ای، قطعنامه شدیداللحن شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای علیه ایران صادر شد. صدور این قطعنامه در شهریورماه 1382، زمینه ها و بسترهای چند دور مذاکره بین ایران و کشورهای اروپایی را فراهم ساخت. در این سری مذاکرات که آغاز آن در سعدآباد و پایان آن در پاریس بود، یک واقعیت تلخ خودنمایی کرد و آن عقب نشینی گام به گام گروه مذاکره کننده هسته ای ایران در برابر تهدیدات آمریکا و اروپایی ها بود.البته این نوع عقب نشینی در ظاهر با هدف اعتمادسازی و شفاف سازی از فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشورمان بود، لکن در واقع ناشی از تفکر و روحیه وادادگی حاکم بر جریان اصلاحات در برابر غرب بود.

کسانی که مدیریت اصلی جبهه دوم خرداد و اصلاحات را در دست داشتند، بر این باور بوده و هستند که باید در برابر غرب انعطاف داشت و برای درگیر نشدن و تنش زدایی، این جمهوری اسلامی است که باید در سیاست ها و خط مشی های خود تجدیدنظر کند. نتیجه این وادادگی و عقب نشینی گام به گام، متوقف شدن کلیه فعالیت های هسته ای ایران شد. غربی ها با این تصور که ایرانی ها، قادر به مقاومت در برابر فشارهای آنان نیستند، مدتی پس از قطعنامه پاریس، با صدور بیانیه ای خواستار کنار گذاشتن تمامی فعالیت های هسته ای از سوی ایران شدند

غربی ها در حالی چنین تحلیل و برداشتی از ایرانی ها و جمهوری اسلامی داشتند که با چندین انتخابات پی درپی، اصولگرایان با رأی مردم به قدرت رسیدند و دوران هشت ساله اصلاح طلبان به پایان نزدیک می شد. با جایگزین شدن تفکر و اندیشه اصولگرایی به جای تفکر و اندیشه اصلاح طلبی، روحیه مقاومت و ایستادگی بر حقوق ملت در برابر زیاده خواهی غربی ها، جایگزین روحیه عقب نشینی و وادادگی شد. با تغییر این شرایط در داخل کشور بود که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به عرصه وارد شده و در ماه های پایانی دولت آقای خاتمی، دستور فک پلمپ ها و آغاز مجدد فعالیت های هسته ای متوقف شده را صادر فرمودند. با همت مجلس هفتم و دولت نهم و حمایت های گسترده مردمی و هدایت های راهبردی مقام معظم رهبری، ایران به سرعت مسیر هسته ای شدن و دستیابی به چرخه سوخت را طی کرد.

هر چند در این سال ها، غربی ها با بردن موضوع هسته ای کشورمان به شورای امنیت و صدور چند قطعنامه، تحریم های اقتصادی سنگینی را علیه ایران وضع کرده و علاوه بر آن، خود آمریکایی ها و اروپایی ها، خارج از چارچوب شورای امنیت، یکسری تحریم های دیگری را با هدف متوقف ساختن فعالیت های هسته ای ایران ایجاد کردند، لکن اکنون جمهوری اسلامی ایران یک کشور هسته ای شده و غربی ها با انواع فشارها، تحریم ها و تهدیدها، نتوانستند جلوی هسته ای شدن ایران را بگیرند.

این روزها که تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری انتخابات یازدهم شروع شده، از عجایب روزگار در تبلیغات، آن است که وادادگان دیروز، قصد دارند تا مدال هسته ای شدن ایران را برسینه همان جریانی بچسبانند که پذیرفته بود فعالیت های هسته ای کاملاً متوقف شود.به راستی اگر تفکر اصلاح طلبان همچنان در قدرت باقی می ماند و همان روحیه انفعالی در برابر فشارهای غرب استمرار می داشت، آیا ایران هسته ای می شد؟ واقعیت تلخ آن دوران، این است که کسانی در مجلس ششم و دولت هشتم، مدیریت را در دست داشتند که خط قرمزشان حقوق ملت نبود، خط قرمز آنان فشار غرب بود.به عبارتی آنان حاضر به پذیرش هر خواسته ای از سوی غربی ها بودند، تا غرب از ورود به عرصه فشار بر ایران پرهیز کند. اسناد و شواهد بر این مدعا بسیار است که تنها به دو مورد اشاره می شود.

1- نامه 127 نماینده مجلس اصلاحات به مقام معظم رهبری

پس از 11 سپتامبر و لشکرکشی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم به غرب آسیا (خاورمیانه) و اشغال افغانستان، 127 نماینده مدعی اصلاح طلبی، طی نامه ای سرگشاده به مقام معظم رهبری، از معظم له خواستند تا با نوشیدن جام زهر و عقب نشینی از برخی امور، از اشغال ایران به وسیله آمریکایی ها جلوگیری کنند تلقی این نمایندگان این بود که آمریکا قصد لشکرکشی به ایران دارد و چون نمی توان در مقابل آمریکا ایستادگی کرد، پس باید تسلیم خواسته های او شد و از این طریق جلوی حمله آمریکا را گرفت

2- متوقف کردن فعالیت های هسته ای به طور کامل

گروه مذاکره کننده هسته ای در دولت اصلاحات، خط قرمزش حفظ حقوق ملت ایران نبود، خط قرمز آنان نرفتن پرونده هسته ای به شورای امنیت بود بر همین اساس برای اینکه موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت نرود، تن به خواسته های غرب داده شد و کل فعالیت های هسته ای گام به گام متوقف شد. جالب است که این خط مرموز را غربی ها هم متوجه شده بودند که ایران حاضر به پذیرش هرنوع خواسته ای، به منظور جلوگیری از ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل است. یک سند از این رویکرد منفعلانه و مرعوبانه حاکم بر گروه مذاکره کننده در دوران اصلاحات، سخنان موسویان، سخنگوی گروه مذاکره کننده هسته ای در سال 1383 در گفت وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما پس از توافقنامه پاریس است. نگارنده این سطور، خود شنونده گفت وگوی ویژه با مجری گری جناب آقای حیدری بود. سخنان موسویان آن قدر صریح و شفاف بود که باسوادی یا بی سوادی بینندگان این مصاحبه، تأثیری در برداشت درست یا نادرست از سخنان او ندارد آقای حیدری از موسویان سوال کرد، آقای موسویان فکر نمی کنید که این نکته در توافقنامه پاریس، بعدها به ضرر جمهوری اسلامی تمام شود؟ بلافاصله موسویان پاسخ داد: «اگر این نکته را نمی پذیرفتیم پرونده به شورای امنیت می رفت» .

در پایان، روایت این عقب نشینی گام به گام را، در کلام رهبر معظم انقلاب ملاحظه کنیم. حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام با اشاره به موضوع هسته ای می فرمایند: «عقب نشینی ها آنها را گستاخ تر کرد، طلبکارتر کرد. یک روزی بود که مسئولان ما قانع بودند که اجازه بدهند ما 25 سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم، آنها گفتند نمی شود. اینها قانع شدند که پنج تا سانتریفیوژ داشته باشیم، باز هم گفتند نمی شود. مسئولان ما قانع شدند که سه تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمی شود. امروز گزارش را شنیدید، 11 هزار سانتریفیوژ داریم. اگر ما آن عقب نشینی ها را، آن انعطاف ها را ادامه می دادیم، امروز از پیشرفت هسته ای هیچ خبری نبود.»

مقام معظم رهبری، نحوه و چگونگی پایان دادن به عقب نشینی ها را اینگونه بیان می دارند: «در همین قضیه هسته ای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقب نشینی کردیم- البته برای ما تجربه ای بود، اما این واقعیت است- اینها جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد و وارد قضیه شدم، ناچار شدیم، این ها کارما نیست.»سخنان بسیار گویا است و پاسخ پرسش پیشین بسیار روشن است. اگر برمبنای خط قرمز مدعیان اصلاح طلبی، تلاش بر این بود تا پرونده به شورای امنیت نرود، امروز نه تنها جمهوری اسلامی یک کشور هسته ای نبود، بلکه زیاده خواهی های غربی ها، جلوی پیشرفت ایران در بسیاری دیگر از علوم و فنون جدید، از جمله فضایی را گرفته بود.

البته پیشرفت هزینه دارد و هر ملتی که می خواهد پیشرفت کند، باید هزینه های آن را نیز بپردازد. رفتن موضوع هسته ای به شورای امنیت و فشارهای اقتصادی بر ملت ایران، هزینه های این پیشرفت است، اما این هزینه ها، سرانجام جز سود که همانا شکوفایی اقتصادی در پرتو اقتصاد مقاومتی و حماسه اقتصادی به دست خواهد آمد، چیز دیگری نخواهد بود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها