به گزراش 598 به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم؛ از ابتدای آغاز مناقشات در سوریه برای همگان معلوم بود که بزرگترین نفع از آشفتگی درونی این عضو قدرتمند خط مقاومت در برابر صهیونیسم، متوجه اسرائیل خواهد بود. شادمانی و هیجان اسرائیلیان از تخیل جانشینی حکومت بشار اسد با نظامی که در غیرتیترین حالت ممکن خود در نهایت چیزی در حد رژیم بیغیرت آل سعود خواهد بود؛ آنچنان آنان را دستپاچه کرده است که حتی اخیرا کنترل جوانب اطلاعاتی عملیاتهای پشتیبانی سری خود از یاغیان سوری و بینالمللی در حال جنگ در این کشور را نیز از دست دادند.
گریه سوریه، قهقه اسرائیل را در پی دارد.
در همین راستا در ماه می گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد واحد یا واحدهای مسلحی از ارتش اسرائیل وارد خاک سوریه شدهاند. از آنجا که اسرائیل به خوبی از پیچیدگی معادلات سوریه آگاه است و میداند از هم پاشیدن حکومت قانونی اسد به این راحتیها نیز امکانپذیر نخواهد بود؛ نمیتواند آنچنان که واقعا از مغز سردمدارانش میگذرد در بازی سوریه وارد شود. لذا شواهدی نشان میدهد که این رژیم در کنار حمایتهای قوی پشت پرده خود از شورشیان سوری و غیرسوری از طریق لابیهای خود در غرب، به فکر اجرای استراتژی قدرت نرم در سوریه افتاده و تا حدی هم آن را به اجرا گذاشته است. در این مقاله سیاست یهود در برابر اتفاقات کنونی و آینده سوریه را بررسی میکنیم.
اسرائیل در کنار حمایتهای پشت پرده خود از شورشیان سوری به اجرای استراتژی قدرت نرم در سوریه روی آورده است.
افزایش تحرکات اسرائیل در مرز سوریه
در فوریه 2013، اسرائیل اعلام کرد که قصد دارد در مرز خود با سوریه یک منطقه حائل را تا ده مایل داخل این کشور ایجاد کند تا خود را از خطر شورشیان بنیادگرا در آن سوی مرز محافظت نماید. این طرح برای تصویب از سوی ارتش به نخست وزیر صهیونیستها، نتانیاهو، تسلیم شد. لندن تایمز در چهارم فوریه در مورد اهداف این طرح چنین نوشت: «در ماههای اخیر گزارش شده است که گروههای جهادی مانند جبهه النصره، که واشنگتن آن را جزء گروههای تروریستی مرتبط با القاعده میداند؛ به چند روستای مرزی نفوذ کردهاند. دو مورد از این روستاها، بئرالعجم و بریکا کمتر از یک مایل از مرز اسرائیل فاصله دارند. طرح پیشنهادی که از سوی ارتش تهیه و به نخست وزیر ،بنیامین نتانیاهو، داده شده است؛ قصد دارد در صورتی که رژیم اسد کنترل خود به منطقه را از دست بدهد؛ امنیت 47 مایل مرز در برابر خطر رو به افزایش اسلامگرایان را تامین کند.»
روستای بئرالعجم در ورای خط حایل اسرائیل در مرز خود با سوریه قرار دارد.
آنچه که کارشناسان اسرئیلی بیان میکنند این است که بدون تامین امنیت منطقه از سوی اسد در برابر تروریستها، شورشیان جهادی یک خطر بالقوه برای دولت اسرائیل محسوب میشوند. از سوی دیگر تل آویو تایید کرده است که آمریکا از تروریستهای سلفی در حال جنگ با دولت سوریه، که برای امنیت اسرائیل نیز خطر محسوب میشوند؛ حمایت میکند. در حالی که النصره در لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار دارد؛ اما از سوی آمریکا و همپیمانانش از جمله سعودی، قطر، ترکیه و اسرائیل حمایت میشود. از اینجا معلوم میشود که منطقه حائل پیشنهاد شده از سوی ارتش اسرائیل چیزی نبوده جز ایجاد کانال ارتباطی امن از سوی اسرائیل برای ارتباط با شورشیان سلفی. در واقع سلفیها تا وقتی که در برابر اسد میجنگند به نفع اسرائیل قدم برمیدارند و هنگامی برای این رژیم خطر محسوب خواهند شد که احیانا بتوانند قدرت را در سوریه به دست گیرند. پس باید در مرحله اول به تمامی معارضان از جمله تروریستهای النصره یاری رساند.
ارتش اسرائیل و نعشکشی برای النصره
در ماه می گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد واحد یا واحدهای مسلحی از
ارتش اسرائیل وارد خاک سوریه شدهاند. برخی از این گزارشها مورد تایید
ارتش سوریه بود و حتی ارتش سوریه یک خودروی نظامی اسرائیل را که خط آتش بس
را در روستای بئر العجم نقض کرده بود منهدم کرد. پس از این حادثه ارتش
اعلام کرد در پی عبور یکی از خودروهای نظامی رژیم صهیونیستی از خط آتش بس
به سوی روستای "بئر العجم" در جولان، نیروهای ارتش آن را هدف قرار داده و
با تمام محتویاتش منهدم کردهاند. ارتش همچنین هدف از ورود این خودرو به
خاک سوریه را کمک رسانی به شورشیان پناه گرفته در بئر العجم دانست.
اسرائیل به امید سرنگونی حکومت اسد حتی از گروههایی که برایش خطر بالقوه محسوب میشوند نیز حمایت خواهد کرد.
روستای بئرالعجم در ناحیهای قرار گرفته است که ارتش توانسته بود آن منطقه را از وجود تروریستها پاک سازی کند. در پی این واکنش مسئولانه ارتش سوریه، صهیونیستها به پرتاب دو راکت به سوی مواضع سوری اقدام کردند که تلفاتی در پی نداشت. ارتش سوریه این تجاوز را نشانه دخالت صهیونیستها در تحولات سوریه و همراهی و همکاری اسرائیل با گروههای تروریستی دانست. در بیست و یکم می نیز، وزیر دفاع اسرائیل، موشه یالون، این حادثه را تایید کرد اما از اشاره به جزئیات آن خودداری نمود و فقط گفت: «شب گذشته ما یک پایگاه نظامی سوریه که به یک خودروی اسرائیلی حمله کرده بود را منهدم کردیم.»
گزارشی از دبکا، آژانس خبری اطلاعات اسرائیل
اسرائیل ارتباط نزدیکی با رهبران شورشیان جنوب سوریه دارد. در همین باره،
گزارشی از دبکا، آژانس خبری اطلاعات اسرائیل، در هشتم می منتشر شد که تایید
میکند ستیزه جویان زخمی النصره با استفاده از تسهیلات پزشکی یک بیمارستان
اسرائیلی در بلندیهای جولان معالجه و درمان می شوند. اسرائیل در پست
دیدبانی (Tel Hazakah) و پایگاه نظامی جولان که در نزدیکی جنوب سوریه و
شمال اردن قرار دارد؛ بیمارستان صحرایی بزرگی را برپا کرده است.
جایگزینی عضو قدرتمند خط مقاومت با حکومتی از جنس سعودی برای اسرائیل بسیار لذت بخش است.
«منابع نظامی ما میگویند؛ اگر خودروهای ارتش اسرائیل، احتمالا بدون آرم، برای انتقال مجروحین وارد خاک سوریه میشوند؛ باید به نیروهای همکار منطقهای در خط نبرد اطلاع دهند تا با راهنمایی آنها به سوی مناطقی حرکت کنند که افراد زخمی منتظر هستند.» این بخش از گزارش دبکا عبارت « نیروهای همکار منطقهای در خط نبرد» را در خود جای داده است که به خوبی نشان دهنده سطح وسیع ارتباط اسرائیل با شورشیان و یاغیان تروریست عضو النصره و دیگر گروههای تروریستی است که به راحتی میتواند تا پشتیبانی اطلاعاتی و تسلیحاتی نیز عقبه داشته باشد. به علاوه گزارشهایی از نفوذ و فعالیت نیروهای ویژه سری وابسته به اسرائیل در سوریه وجود دارد که در سطح وسیعی در حال فعالیت برای اثر گذاری به سیر تحولات این کشور هستند.
غرب و اسرائیل در راستای سعودی-اسرائیلی سازی سوریه تلاش میکنند.
کارشناسان اسرائیلی و آموزش النصره
بخش اعظم النصره را جنگجویان مزدوری تشکیل میدهد که از ترکیه، سعودی و
قطر استخدام شدهاند. شماری از نیروهای سری کشورهای غربی و مشاوران نظامی
آنها نیز به این گروه پیوستهاند. تروریستهای تربیت شده در القاعده آشکارا
و به طور مستقیم از سوی مزدورانی که با هزینه واشنگتن از غرب و اسرائیل
گردآوری شدهاند؛ یاری میشوند. سی انان در دسامبر 2012 در گزارشی اعلام
کرد که تروریستهای النصره حتی نحوه استفاده از تسلیحات شیمیایی را نیز
توسط نیروهای متخصص آموزش دیدهاند.
آشکار است که این نیروهای متخصص نمیتوانند بدون دخالت پنتاگون یا ارتش
اسرائیل چنین کمکی را به یاغیان ارائه دهند: «بر اساس منابع، آموزش {در
مورد تسلیحات شیمیایی} که در اردن و ترکیه انجام شده است؛ شامل چگونگی
نظارت و محافظت از انبار و مدیریت جایگاه و مواد مرتبط با تسلیحات بوده
است. بر اساس اعلام یکی از مقامات، برخی از پیمانکاران {این آموزش} در
داخل سوریه هستند و با شورشیان در نظارت بر برخی پایگاهها همکاری
میکنند.» سیانان از ملیت آموزش دهندگان اظهار بی اطلاعی میکند اما
اشاره مینماید که منابع این خبر همگی آمریکایی بودهاند.
بخش اعظم النصره را جنگجویان مزدوری تشکیل میدهد که از ترکیه، سعودی و قطر استخدام شدهاند. تاریخ اسلام نهروانیان را از یاد نبرده است.
برنامه حمایت یهود از یاغیان سوریه
گفتیم گزارشهایی از نفوذ و فعالیت نیروهای ویژه سری وابسته به اسرائیل در
سوریه وجود دارد که در سطح وسیعی در حال فعالیت برای اثر گذاری به سیر
تحولات این کشور هستند. ایلیاهو کامیشر را میتوان یکی از این نیروها دانست
که در قالب مطالعه و بررسی اوضاع چند روزی را در بخشهایی از سوریه که در
اشغال یاغیان النصره است به سر برده و پس از آن دیدگاهها و خواستههای خود
از یهود را نوشته است. او با پاسپورت آمریکایی وارد سوریه شده و هویت
اسرائیلی خود را مخفی نگه داشته است. در طی حضورش در سوریه با برخی از
فرماندهان شورشیان دیدار داشته و حتی توانسته است از آنها عکس بگیرد. بخشی
از نوشتههای او که به نوعی بیانگر نگرانیها و فرصتهای اسرائیل در سوریه
است را مرور میکنیم:
«اگر در این جنگ افراط گرایان پیروز شوند؛ اسرائیل با یک دولت شبیه به
حماس روبرو خواهد شد که این بار درست در پشت در بلندیهای جولان خواهد بود.
در طی سال گذشته قدرت گرفتن گروههای جهادی {سلفی} در سوریه از نظر تعداد و
تاثیر شدید بوده است. رشد افراط گرایی در سوریه پدیده جدیدی است. النصره
توانسته است جای پای فکری قدرتمندی در سوریه پیدا کند.»
اسرائیل برای کمک به شورشیان زخمی، بیمارستانهای صحرایی مجهزی در بلندیهای جولان تاسیس کرده است.
در ادامه کامیشر ایدئولوژیهای النصره و ارتش آزاد را مقایسه کرده و از کشمکش درونی در بین گروههای معارض نوشته و ذکر میکند که گروه النصره را افراط گرایان سلفی تشکیل میدهند که از سوی میلیاردرهای عرب حمایت میشوند. منابع مالی و تسلیحاتی خوبی دارند و به مردم مناطقی که در دست گرفتهاند غذا و لباس میدهند. در سوی دیگر نیروهای ارتش آزاد وجود دارد که پیرو ایدئولوژی سکولاریسم هستند و معتقدند که از بد حادثه نیازمند گروههای افراطی شدهاند و از عاقبت این نیاز نگرانند. پس از این توصیفات، نویسنده به موضوع اصلی یعنی چگونگی برخورد یهود با این تنش اشاره میکند که بیش از پیش روشن کننده چرایی نفوذ و حضور اسرائیل در سوریه و یاری رساندن او به گروههای معارض است:
عکسی که صهیونیست نفوذی به سوریه از فرمانده ارتش آزاد گرفته است.
استراتژی قدرت نرم اسرائیل و مردم سوریه
کامیشر مینویسد: «در این میان یهود در کجا باید قرار بگیرد؟ از زمان تولد اسرائیل، سوریه خطرناکترین دشمن دولت یهود بوده است. مردم سوریه تحت تاثیر کمپین رسانهای شدید ضد اسرائیلی بودهاند که باعث شده است به دولت اسرائیل و با شدت کمتری به ملت یهود بدگمان باشند. اما اکنون زمانه بسیار مهمی در ذهن سوریهاست. دولتهایی که دارای توانایی نظامی و اقتصادی هستند؛ یک وظیفه اخلاقی دارند که از نیروهای آزادیخواه سوریه حمایت کنند؛ نه تنها در جنگ آنها علیه رژیم اسد، بلکه در مقابله با نیروهای اسلامخواه {سلفیها} که خطر در دست گرفتن قدرت توسط آنها در سوریه پس از انقلاب وجود دارد؛ نیز باید آزادیخواهان را یاری دهند.
یهود با به کارگیری "گفتگو، تظاهرات و تلاشهای بشر دوستانه" به دنبال تاثیر گذاری روانی بر ملت سوریه است.
این یک رویکرد درست و اخلاقی است و به همین دلیل یهود نیز باید چنین رویکردی داشته باشد. برای اسرائیل ضرورت بزرگتری هم برای این کار وجود دارد زیرا همسایگی با اسلام رادیکال در مرزهای شمالی چیز خوبی نیست. به همین دلیل ملت یهود باید آشکارا سخن بگوید و حمایت خود از سوریه آزاد و سکولار را نشان دهد. واضح است که دولت اسرائیل نمیتواند از کانالهای رسمی خود چنین پیامی را ارسال کند. بدگمانی سوریها هنوز بسیار زیاد است و حمایت دولتی اسرائیل تنها موجب سلب مشروعیت از نیروهای معارض در میان جامعه عرب خواهد شد.
اسرائیل به برافروخته شدن هرچه بیشتر آتش در سوریه کمک خواهد کرد.
با این حال، حمایت اسرائیل و یهود از طریق گفتگو، تظاهرات و تلاشهای بشر دوستانه تاثیر روانی فراوانی بر ملت سوریه خواهد گذاشت. یهود و ملت اسرائیل باید نشان دهند که از مردم سوریه حمایت میکنند و آنها تنها نیستند و حتی اگر ما را "شیطان کوچک" هم بدانند صدای نالههای آنها را میشنویم و درد آنها را احساس میکنیم. ممکن است حمایت نظامی غرب افزایش یابد. هم چنان که در روزهای اخیر این را میبینیم. اما در کنار این افزایش حمایت نظامی نیاز است که به طور معادل و یا حتی بزرگتر از آن، حمایت بشردوستانه و لفظی ملت یهود نیز وجود داشته باشد.»
بیشترین حمایت یهود متوجه نیروهای سکولار معارض در سوریه است.
در آخر کامیشر به سازماندهی شدن کمکهای یهود اشاره کرده و از سازمان "یهود برای سوریه آزاد" سخن میگوید که در پی جمعآوری و سازماندهی حمایتهای جوامع یهودی از سراسر جهان برای یک سوریه دموکراتیک، سکولار و آزاد است. او در ادامه مینویسد: «اگر شما از حق مردم سوریه برای زندگی در صلح و داشتن حق تعیین سرونشت دفاع میکنید و همچنین خواستار گفتگوی ثمربخش نوینی با سوریه آزاد در شرف وقوع هستید، لطفا باورهایتان را اظهار کرده و صفحه فیسبوک ما را لایک کنید. این سازمان در ابتدای راه خود بوده و به فیلمسازان، فعالان، هنرمندان و غیره نیازمند است. از این طریق میتوان رابطه جدیدی با سوریه آزاد بنا نهاد. رابطهای که بر اساس خصومت نبوده و بر اساس دیپلماسی، گفتگو و انساندوستی دو طرفه است.»
یقینا مغز معیوب وهابیان سلفی قادر به درک و تجزیه و تحلیل سیاستهای اسرائیل در سوء استفاده از آنها برای شکستن خط مقاومت در منطقه نمیباشد.
بدین ترتیب آشکار میشود که سیاست دو مرحلهای اسرائیل در قبال سوریه نخست به صورت حمایت اطلاعاتی و تسلیحاتی از تمامی گروههای معارض برای سرنگونی دولت سوریه است. هرچند حضور نیروهای سلفی در سوریه یک خطر بالقوه محسوب میشود اما در این مرحله ایدئولوژی این گروهها برای اسرائیل چندان مهم نیست. حتی چنان که دیدیم اسرائیل در حال سازماندهی کمکهای بشر دوستانه برای مردم سوریه در قالب ارگانهای بشردوستانه یهودی نیز میباشد. از سوی دیگر اسرائیل آروزی آن را دارد که شرایط "بعد از اسد" به زودی فرا برسد و برای این شرایط به فکر تقویت نیروهای سکولار و کمک به آنهاست تا به این ترتیب خطر تندروهای سلفی را حذف کرده و به زعم خود با نظام بیخطر و سازشپذیری همسایه شود.