همزمان با شروع تبلیغات و جهش آرای سعید جلیلی ، برخی از جریان های سیاسی با مطرح کردن اینکه تاکید بر "مقاومت" بازی دو سر باخت هسته ای است ، عنوان می کنند "برای جلوگیری از این شائیه که شکست جلیلی در انتخابات به معنای عدم همراهی مردم با سیاست های هسته ای نظام تلقی نشود"، وی باید از تاکید بر گفتمان مقاومت دست بردارد.
این استدلال عجیب در حالی مطرح می شود که بر مبنای آن، میتوان شکست قالیباف در انتخابات را به معنای مخالفت مردم با پروژه صدر نیایش و شکست محسن رضایی را به دلیل نارضایتی ملت از مدیریت وی در زمان جنگ تلقی کرد.
آفت نگاه خطی و تک بعدی به کاندیداهای ریاست جمهوری و نداشتن تحلیل عمیق نسبت به برنامه ها و سطحی نگری رسانه ای از جمله دلایلی است که تمام توان مدیریتی و برنامه های جلیلی در حوزه اقتصاد ، سیاست خارجی و ... که بر گرفته از استراتژی "مقاومت" است در گفتگوهای هسته ای وی با نمایندگان 1+5 خلاصه میشود.
از سوی دیگر سئوالی که با طرح اينگونه رويكردها به ذهن متبادر می شود آن است که مگر نه جمهوری اسلامی ایران هر ساله در راهپیمایی روز قدس و 22 بهمن حیثیت خود را به تایید رای عمومی مردم می گذارد حال چه شده است که برخی به بهانه عجیب احتمال تضعیف سیاستهای کلان نظام به ویژه در عرصه سیاست خارجی خواستار آن هستند گفتمان انقلاب مطرح نشود.
این در حالی است که مردم نشان دادند در زمان فشار کشورهای غربی وابستگی خود به نظام را بیش از گذشته به رخ می کشند. راهپیمایی 22 بهمن سال 91 نمونه بارز این امر است که نشان می دهد مردم علی رغم فشارهای سنگین اقتصادی در ادامه راه دفاع از ارزش های انقلاب مصم هستند.
آیا غیر از این است که مقاومت منطقی و منفعت محور نیز بر گرفته از شعارهای اصیل انقلاب است. پس چه شده که اگر مسئولی پرچمدار این گفتمان بشود ، به بهانه واهی حراج شدن حیثیت نظام، هم پرچمدار و هم گفتمان را مورد هتک قرار می دهند.
انرژی هسته ای نیز همانگونه که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته موضوعی فراتر از سیاست های شخصی و جریان های سیاسی است. البته شدت و ضعف اراده هر دولتی در محقق کردن حق هسته ای ایران ، در نتیجه کار نیز اثر گذار است. همانگونه که دولت سازشکار دوم خراد با وادادگی سیاسی "انحراف" در موضوع هسته ای را به آن میزان رساند که رهبر معظم انقلاب خود وارد شده و دستور اصلاح رویه را دادند و از سوی دیگر رهبری معظم تا کنون بارها از رویه موجود در موضوع هسته ای دفاع کردند.
با این حال نکته قابل توجه این است در برهه کنونی با روشنگری های صورت گرفته قاطبه مردم و جریان های سیاسی حامی سیاست های هسته ای نظام تا احقاق کامل آن هستند.
سعید جلیلی خود نیز در حاشیه گفتگوهای آلماتی 1 در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره تاثیر انتخابات ریاست جمهوری ایران بر موضع هستهای کشورمان گفته است: "امروز دفاع از حقوق ملت ایران یک اجماع ملی است. دفاع از حق هسته ای ملت ایران حق مسلم ماست و مورد اجماع تمام آحاد و جریان های داخل ایران است."
گویا جریان رسانهای وابسته به احمد توکلی خود را جز این اجماع نياورده اند كه اينگونه موضوع انتخابات را به بحث بر سر موضوع هسته اي نسبت داده اند.
از دیگر سو، واهمه از مطرح شدن گفتمان اصیل مقاومت در سطح جامعه در حالی است که رهبری بر مطرح شدن گفتمان های انقلابی در جریان انتخابات تاکید داشته و دارند.
جای تعجب است دوستانی که زمان سنج ولایت پذیری راه می اندازند فرمایشات رهبری در این باره را فراموش کرده و یا نمی خواهد به یاد بیاورند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیات دولت در سال 84 در این باره فرمودند: "من باید از آقاى احمدىنژاد تشکر کنم که ایشان کار جدیدى کردند؛ عدالت محورى را به عنوان یک شعار گذاشتند وسط؛ این کار خیلى بزرگى بود. وقتى که ایشان تبلیغات انتخاباتى مىکردند، به افراد خانوادهى خودم مىگفتم اگر آقاى احمدىنژاد رأى هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محورى را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشى سپردنِ این شعار بشود یک سنت."
البته فشارها برای زیر سایه بردن گفتمان مقاومت از سوی جریانات و گروه های سیاسی که معمولا حامی گفتمان های تقلبی هستند به این علت است که آنان میدانند اگر گفتمانهای اصیل انقلابی برای همه مردم به خوبی تبیین شود شکی وجود ندارد، آن گفتمان غالب خواهد شد و در این بین طبیعی است همانند انتخابات گذشته بخواهند صورت مسئله را پاک کنند.