کد خبر: ۱۳۶۰۲۹
زمان انتشار: ۱۶:۵۲     ۰۴ خرداد ۱۳۹۲
یادداشت ۵۹۸؛
محمدمهدی بهداروند*
انتخابات دولت نهم و دهم با تمام فراز و نشیب هایش گذشت و خوب و بد آن درس های عبرت ذی قیمتي برای جامعه انقلابی ایران گذاشت. از مدعیان ولایتمداری تا شیاطین خناس. از خادمان بی منت و گمنام در عرصه خدمت به ملت تا باندهای قدرت و ثروت برای تخریب دیگران.

آن چه به عنوان درس های سرنوشت ساز می توان به عنوان یک تجربه از دو انتخاب قبل مطرح کرد عبارتند از:

1- بیان صاقانه در اعلام برنامه ها

- بی شک در عرصه انتخابات که شناسنامه ای مغایر با شناسنامه فرهنگی انقلاب اسلامی دارد، افراد ضمن ثبت نام، اقدام به تبلیغ و بیان برنامه های چهارساله خود برای سکانداری مدیریت اجرایی کشور می نمایند. آنچه در این عرصه زمانی که برای معرفی افراد از سوی وزارت کشور و شورای نگهبان به عنوان یک فرصت معرفی می شود بی شک در گرو دوری نمودن از شگردهای غربی و غیراسلامی است.

انگ زدن های بی دلیل به دیگران و تخریب شخصیت افراد و استفاده از شعارهایی که به قول رهبر انقلاب از حوزه اختیارات دولت خارج است یا وعده¬های دروغین و شعاری همه و همه ناشی از عقده درونی انباشته است که بزودی دروغ بودن آنها به طرز فجیعی بر ملاء خواهد شد.

این تجربه متأسفانه در دوره های قبل توسط افرادي در عرصه تبلیغات مطرح شد و سبب بدبینی و سلب آبروی عده زیادی از مردم و مسئولیتی گردید.

براستی چرا پس از آن همه افشاگری ها هیچکدام از متهمين و شكات، پرونده¬هايشان راهی دادگاههای قوه قضائیه نگردید؟

چرا آنانی که نامشان در مرای و منظر برده شد تا به امروز روز به دادگاه معرفی نشده اند؟ دو فرض در اين باب مطرح است: 1- وادادگی قوه قضائیه 2- قدرت منحصر به فرد افراد با اندكي تأمل معلوم مي¬شود كه هر دو فرض باطل هستند زیرا هیچکس غیر از رهبری دارای قدرت منحصر به فرد نبوده و نیست و علاوه بر آن ملاک قدرت چیزی غیر از تقوای الهی نیست.

بنابر این ضروری است کاندیداها با عبرت گیری از حوادث قبل، ضمن مراعات تقوا، تقوا و تقوا تنها به بیان برنامه های خود بپردازند و هرگز برای اثبات خود به نفی دیگران نپردازند.

2- احترام به حریف و قبول شکست

بی گمان در هر انتخاباتی تنها یک نفر برنده میدان است. هرچند در حکومت اسلامی و در مسئولیت های اجتماعی اصولاً برد و باخت واژه صحیحی نمی باشد. زیرا قبول مسئولیت های اجتماعی در بردارنده تعهداتي است که کوتاهی در آنها عواقب دنیا و آخرت را برای فرد در خواهد داشت.

با پایان رای گیری توسط مراجع ذی صلاح که بر محور حق و حقیقت و بدور از تخلفات صورت می گیرد، افرادی مورد اقبال عمومی قرار گرفته و افرادی از گردونه خارج می شوند.

انسانی ترین رفتار در این زمان قبول شکست و تبریک به حریف و شکر الهی که مسئولیت اجتماعی بر عهده فرد دیگری نهاده شد.

حرکت تحسین برانگیز آقای ناطق نوری در انتخابات سال 84 و اعلام تبریک وی به سید محمد خاتمی، درس اخلاق و انسانیتی بود که او آن را در صحنه عمل پیاده نمود.

متأسفانه در انتخابات 88 جناح و طیف مقابل ضمن امتناع از پذیرش شکست با برخوردهای غیراخلاقی و انسانی فضای امن جامعه را دستخوش تحولات زیادی قرار داد که تا امروز ضربات جبران ناپذیر آن قابل لمس می باشد.

تأسف بیشتر آن که طیف مقابل که از اقبال عمومی محروم شده بودند، ضمن اعلام تقلب در انتخابات مردم را به اردوکشی خیابانی دعوت نمودند که حاصل آن وارد آمدن خسارات عدیده به اموال شخصی مردم و بیت المال و از دست رفتن جان عده ای از مردم بود.

براستی آیا علی رغم سفارشات رهبری انقلاب و اعلام آمادگی شورای نگهبان برای بررسی مجدد شمارش صندوق ها، چرا عده ای استکبار ورزیده و ضمن پیروز میدان نامیدن خود بر سر آن جامعه آن آوردن که نمی بایست می آمد.

البته علاوه بر طیف شکست خورده، طیف پیروز هم پا را از میدان اخلاق و ادب فراتر نهاده و در حالی که مست و مغرور از انتخابات مجدد خود بودند، نیروهای رقیب را به عنوان خس و خاشاک معرفی نمودند که باعث بيشتر شعله¬ور شدن اعتراضات خیابانی گردید.

هر دو طرف در اعمال نظریات خود دچار اشتباه فاحش شدند و باید در این دنیا و آخرت پاسخ گو باشند.

3- پرهیز از بکارگیری افراد حاشیه دار در مديريت اجرايي

بنا به فرموده روایات «المرء علی دین خلیله» افراد به دلیل آن که همراهان و دستیاران آنها در معرفی مثبت و منفی آنها نقش دارند بایستی کمال احیتاط را نموده و از بکارگیری افراد مسئله دار پرهیز نمایند.

حکایت نهی رهبری انقلاب از بکارگیری افراد مسئله دار و حاشیه دار در مناصب دولتی بهترین دلیل مراعات این تجربه است.

امروزه در تبلیغات غیرقانونی و زودرس برخی از کاندیداها که نمایانگر مقدار التزام آنها به قانون است افرادی مشاهده می شود که علی رغم عدم سابقه انقلابی گری و حضور در جبهه، دارای صبغه¬های دنیاطلبی، فرصت طلبی از آب گل آلود هستند.

بی شک ملت با مشاهده این افراد که در سمت های مشاور، رئیس ستاد، ما در خرج و ... در کنار کاندیدا قرار دارند، به قدرت مدیریت آنان نمره خواهند داد.

نگاهی به جمعیت همراه کاندیدا در دروه های قبلی و شعارهای آنان می تواند بهترین دلیل عدم اقبال عمومی به افراد و برنامه هایشان باشد. مسلماً قرار نیست با برنامه های تبلیغاتی که جان کری و بیل کلینتون و اوباما و برلسکونی و ... در غرب و اروپا داشته اند، کاندیداهای به اصطلاح انقلابی و متدین کپی برداری نموده و آن در سفرهای تبلیغاتی شان مطرح نمایند.

کاندیداها صادقانه بپذیرند که افراد اطراف آنها در صورت پیروزی خواهان حق و حقوق خود خواهند بود و براحتی نمی توان آنها را از صحنه کنار نهاد.

4- همراهی با فرهنگ انقلاب اسلامی

موضوع ریاست جمهوری به معنی عهده سپاری منصب مدیریت اجرایی کشوری است که به اعتبار هزاران هزار شهید تا امروز توانسته در منطقه و بین الملل حضور مقتدرانه داشته باشد.

اولین موضوع افراد بایستی ارائه برنامه ها در راستای فرهنگ انقلاب اسلامی و همراهی با مدیریت کلان حکومت یعنی ولایت امر اجتماعی باشد.

اقتباس از برنامه های اقتصادی غربی نظیر اقتصاد آزاد، فدرالیسم اقتصادی و ... بهره برداری از موضوعات سیاسی فرهنگی و غربی نظیر جامعه مدنی، آزادی های سیاسی، پلورالیزم و ... همه و همه ره به ترکستان بردنی بود که دولت های قبل این ادعا را با تمام خدماتشان اثبات نمودند.

در هر کشوری که بر اساس مکتب فکری اش ساماندهی می شود باید برنامه هایی ارائه داد که در جهت دهی اجتماعی تعاندی با مکتب فرهنگی و دینی جامعه نداشته باشد.

براستي تاکنون کدامیک از برنامه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دولت های قبل در راستای ازرش ها و ایده آل های انقلابی اسلامی بوده است؟

رئیس جمهور منتخب باید طبق قانون اساسی بپذیرد که از حیث قدرت در موازنه قدرت در طول قدرت اصلی نظام یعنی ولی امر اجتماعی قرار داد و هرگز خود قدرت مستقلی در عرض آن تلقی نمی شود. حقیقت این ادعا در تنفیذ حکم رئیس جمهوری توسط ولي امر اجتماعي نهفته است.

متأسفانه عده ای با هر لطایف الحیل در عرصه ریاست جمهوری وارد و پس از مدتی که لذت قدرت در زیر زبانشان مزه نمود زمزمه هایی را مبنی بر توسعه اختیارات ریاست جمهوری سر می دهند که حکایت دیگری است.

برای دوری از طویل از نگارش موضوع های دیگر به صورت عناوین ارائه می گردد.

5- به کارگیری افراد متعهد و متخصص متدین با هر سلیقه ای
6- پرهیز از قلع و قمع نیروهای دولت قبل بدون ضابطه
7- دوری نمودن از عناوین رفتارهای احساسی در مدیریت دولت
8- پرهیز از رفتارهای پوپولیستی در مواجه با نظام معیشت مردمی
9- پرهیز نمودن خود و اطرفیان از بکارگیری مسائل ماورائی غیرقاعده مند در رفتارهای مدیریتی
10- ساده زیستی و دوری نمودن از رفتاری شاهانه در دید و بازدیدهای مردمی
11- در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

* حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد مهدی بهداروند( پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم)
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها